بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیدار با آقای آبی (سیری درجهان کریستین بوبن و سهراب سپهری) | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیدار با آقای آبی (سیری درجهان کریستین بوبن و سهراب سپهری)

بریده‌هایی از کتاب دیدار با آقای آبی (سیری درجهان کریستین بوبن و سهراب سپهری)

نویسنده:صدیق قطبی
انتشارات:انتشارات اریش
امتیاز:
۵.۰از ۷ رأی
۵٫۰
(۷)
هرگز نباید جمله‌ای را نوشت که نتوان آن را در گوش انسانی در حال مرگ زمزمه کرد. برای رهایی خود می‌نویسم و همچنین برای برپایی منزلی درخورِ زندگان، که در آن اطاقی برای مردگان مهیاست
Negin G.Aghazadeh
در قالی پُرنقش و نگار یک آواز، یک موسیقی... پی چه می‌گردیم؟ پی آوایی جاودان و ازلی که حضوری ازدست‌رفته را تداعی کند؟ یافتن گرمایی که لذت یک خواب آسوده را به چشم آورد؟ امنیت بی‌همتای انفاسی که یخ‌های جان را آب کند؟ پی خواب. خوابی آغشته به حرارت یک لالایی. چون پرواز بی‌وزن قاصدکی بر فراز گندمزار و ترنم عاشقانهٔ ماه از حنجرهٔ لرزان یکی چشمه. آوایی که ما را میهمان چشم‌های کودکی‌مان کند.
Negin G.Aghazadeh
هیچ‌کس نمی‌تواند همهٔ چیزهای دنیا را به دیگری بدهد، هیچ‌کس برای هیچ‌کس کافی نیست. هیچ‌کس خدا نیست. هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند جای خالی «خدا» را پر کند. هیچ‌کس نمی‌تواند پاسخگوی نیاز به عشقی باشد که در تو هست. هیچ‌کس نمی‌توان ورطه‌ای را که به‌جای قلب در وجود ماست، پر کند
Negin G.Aghazadeh
یک درخت. از تمامی درختان در شبِ ذوق‌زده. آن‌طور که آنها هر لحظه را طالعی سعد می‌انگارند، خود به من آموزش می‌دهد. تلخی باران، جنون خورشید، همه چیز آنها را سیراب می‌کند. دغدغه‌ای ندارند و خصوصاً دغدغهٔ معنا را. با انتظاری نورانی و لرزان، انتظار می‌کشند. تا بی‌نهایت.
Negin G.Aghazadeh
زندگی آکنده از خدا زندگی مقرون به مراقبت و پرستاری است. خدا شکننده‌تر از آن چیزی است که گمان می‌کنیم و هرگونه غفلت و بی‌اعتنایی به شکستنِ حضور خدا در زندگی می‌انجامد. زندگیِ مایه‌گرفته از خدا ملازم حساسیت است، حساسیت به ارتعاش‌ها و لطافت‌ها. مراقبت از شکنندگیِ زیبایی و خوبی که جز با رفتاری ظریف ممکن نخواهد بود.
معصومه
زیبایی فرزندِ عشق است، عشقی که ما را به «توجه» وامی‌دارد. محرومیت ما از زیبایی‌های زندگی که می‌توانند زندگی را بهشت‌آیین کنند، به دلیل «بی‌توجهی» است
Negin G.Aghazadeh
کودکی که بازی می‌کند، مایهٔ تسلی خاطر خداست»(۱۲). «کودکی که به خواب می‌رود، صورتی است از زندگی ابدی، رهاشده، مطمئن، در دستان خداوند.
Negin G.Aghazadeh
مهمترین ارمغان عشقی ناب، خالص کردن تنهایی ماست و تنهاییِ خالص، مرگ را آسان می‌کند.
Negin G.Aghazadeh
امور روزمره، عادی و زمینی وقتی با کمال، آرامش، تأنی و ظرافت انجام گیرد، می‌تواند ما را بهره‌مند تجربه‌ای متعالی کند:
معصومه
«زیبایی این توانایی را دارد که زندگی دوباره ببخشد. کافی است ببینید و بشنوید. به دلیل بی‌توجهی‌مان است که تا وقتی زنده هستیم، وارد بهشت نمی‌شویم، فقط به دلیل بی‌توجهی‌مان است»(۳۳).
معصومه
عشقی که راه به خدا می‌بَرد، تمنّایی نیست که تشنهٔ «داشتن» است، بلکه تهی شدن از خویش و جای بازکردن برای دیگری است.
معصومه
«مشکل ما در این است که هیچ‌گاه به کودکِ سه‌سالهٔ وجود خود اطمینان نمی‌کنیم. در آنجا که واژه‌ها توانایی‌شان را از دست می‌دهند، این کودکِ درون ما است که کلامی تازه می‌گوید و در آنجا که به راه‌های بسته خورده‌ایم، راه جدیدی را پیش رویمان بازمی‌کند»(۱۸).
معصومه
«وجود بیکرانهٔ او تنها در زمزمه‌های کودکان متجلّی می‌شود…
معصومه
«خدا شگفت‌زده میان سخنان عشاق، چون برزگری در مزرعهٔ خود قدم می‌زند. اگر ما خداوند را در داستان‌های عاشقانهٔ خود راه ندهیم، داستان‌های ما رنگ می‌بازند، کِدِر می‌شوند، می‌پوسند و فرومی‌ریزند. بردن نام خدا امری اساسی نیست، حتی دانستن نام او برای آنهایی که به هم عشق می‌ورزند، ضروری نیست. تنها کافی است که دلدادگان روی زمین، یک دیگر را در پهنهٔ آسمان یافته باشند»(۶).
معصومه
خدا نوعی مراقبت از زندگی روزمره است، همچون مراقبت پُرظرافت مادری از شیرخوار چندروزه. مراقبتی توأم با عشق و آرامش. خدا پرستاری مادرانه از زندگی است.
معصومه

حجم

۱۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

حجم

۱۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد