بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در پیچ و تاب عمر رفته | طاقچه
کتاب در پیچ و تاب عمر رفته اثر سیدهاشم افسریان

بریده‌هایی از کتاب در پیچ و تاب عمر رفته

انتشارات:ناشر مؤلف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۲۹ رأی
۳٫۲
(۲۹)
تو همون کوه بلندی منم این دره ژرف در میون من و تو سردی این همه برف.
Haniyeh_bjb
ای تو لایق، ای شقایق: با بهار خاطرات رفته برگرد.
~sahar~
برون خانه هوای بهار می‌آید درون هنوز، ترس سال‌های یخبندان.
هنرمند هنردوست
تو همون کوه بلندی منم این دره ژرف در میون من و تو سردی این همه برف.
کاربر ۷۴۶۶۴۸۳
خاطرت هست، همان برگ که دستتت دادم تو به جادوی قناعت چه بهاری کردی؟
min
خاطرت هست، همان برگ که دستتت دادم تو به جادوی قناعت چه بهاری کردی؟
هنرمند هنردوست
ما تاریکی را پذیرا شده‌ایم که با خود روشنایی داریم.
i_ihash
عمری گذشت بر من و یادت ز سر نرفت آسوده ازمیان معرکه رفتی، غمت نرفت
هنرمند هنردوست
چه دره‌ها که گذشتیم، در فراز و فرود چه عرصه‌ها که ستاندند، با قیام قعود چه عشوه‌ها که خریدیم، در میان‌سالی چه جامه‌ها که دریدیم، در پگاه درود چه گفته‌ها که نگفتیم و درگلو خشکید چه شکوه‌ها که به دل بود و در میانه نبود چه خواب‌های طلایی که مستجاب نشد چه ناله‌ها که به اندوه سینه‌ها افزود چه خنده‌ها که به لب آمد و، به خاطر ماند
~sahar~
عمری گذشت بر من و یادت ز سر نرفت آسوده ازمیان معرکه رفتی، غمت نرفت
أبوٰمُخلــــِـــٰـــصْ

حجم

۳۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

حجم

۳۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۹صفحه بعد