بریده‌هایی از کتاب خجالت‌ نکش دختر؛ برنامه‌ای برای دستیابی به اهداف بدون خجالت‌زدگی

زنانی در حال خواندن این خطوط هستند که طرح‌هایی برای سازمان‌های غیرانتفاعی دارند... این زنان دنیا را تغییر می‌دادند؛ تنها اگر شهامت دنبال‌کردن رؤیاهای خود را داشتند. زنانی درحال خواندن این خطوط هستند که می‌توانستند شرکتی بسازند که زندگی خانواده‌شان و کسانی دیگر را تحت‌تأثیر مثبت خود قرار دهد؛ تنها اگر جسارت داشتند و موفقیتِ آن را باور می‌کردند. اکنون زنانی درحال خواندن این خطوط هستند که برنامهٔ کاربردی بی‌نظیر بعدی را اختراع خواهند کرد، مزون‌های مد بی‌نظیر طراحی خواهند کرد، کتاب پرفروش بعدی را خواهند نوشت یا محصولات آرایشی و بهداشتی‌ای طراحی خواهند کرد که علاقهٔ وافری به آن خواهیم داشت؛ تنها اگر خود را باور داشته باشند.

وقتی کسی تا حد امکان شفاف باشد، بازهم شخصِ واقعی را نمی‌شناسید! نه به این خاطر که آن‌ها حتماً مخفی‌کارند؛ بلکه به این دلیل که شما آن‌ها را از میان لنزهایی می‌بینید که خودتان خلق کرده‌اید.

باور دارم می‌توانیم دنیا را تغییر دهیم؛ اما ابتدا، باید از زندگی‌کردن در ترسِ قضاوت‌شدن دست بکشیم.

چقدر مضحک است که چیزها را امتحان نکنید یا خودتان را محک نزنید، چون روزی روزگاری کسی تصادفاً چیزی به شما گفته است.

دستیابی به اهداف بزرگ شخصی و حرفه‌ای‌ام در سه امر خلاصه شد: ۱. رهاکردن بهانه‌هایی که باعث درجازدنم می‌شدند؛ ۲. پرورش عادت‌ها و رفتارهای خوب که باعث موفقیتم می‌شدند؛ ۳. به‌دست‌آوردن مهارت‌های لازم برای ممکن‌ساختن رشدی تصاعدی.

اگر مسائلی را که اکنون باعث محدودیت شما شده‌اند، شناسایی نکنید، هرگز نخواهید توانست از کنار آن‌ها عبور کنید.

شما به‌خاطر ترس از شکست هرگز تلاش نمی‌کنید. بنابراین هرگز به سطح بعدی نمی‌روید.

این‌که قبلاً در فلان مسیر حرکت می‌کردید، به این معنی نیست که همیشه باید در آن راه بمانید.

شما ترکیبی از پنج نفری هستید که با آن‌ها بیش‌ترین ارتباط را دارید. عاقلانه انتخاب کنید.

مجبورید بدانید روی چه چیزی متمرکزید، یا هرگز پیشرفت نخواهید کرد.