بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ظلمت آشکار | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ظلمت آشکار

بریده‌هایی از کتاب ظلمت آشکار

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۳.۸از ۴۳ رأی
۳٫۸
(۴۳)
اگر این درد به‌سادگی قابل وصف بود، افراد بی‌شماری که گرفتار این بیماری باستانی‌اند، می‌توانستند با خاطری جمع بخشی از ابعاد عذابشان را برای دوستان و نزدیکان (و حتی پزشکشان) آشکار کنند و شاید درک متقابلی را، که فقدانش همواره احساس شده، به وجود آورند. چنین عدم درکی معمولا از فقدان همدردی نیست، بلکه از ناتوانی افراد سالم در تصور شکل عذابی ناشی می‌شود که با زندگی هرروزینهٔ او کاملا بیگانه است.
Mary
صریح‌تر بخواهم بگویم، به‌جای لذت ــ خاصه به‌جای لذتی که باید از این مراسم باشکوه نوابغ می‌بردم ــ در درونم حسی نزدیک به درد، اما به شکلی وصف‌ناپذیر متفاوت با آن، داشتم.
Mary
مغزم افتاد در محاصرهٔ همان بیماری آشنا: هراس و به‌هم‌ریختگی و این احساس که فعالیت‌های ذهنی‌ام گرفتار جریانی مسموم و مبهم شده که هر پاسخ دلپذیر به جهان زنده را نابود می‌کند.
Mary
زمانی پزشکی صادقانه چیزی به من گفت که به نظرم قیاس استادانه‌ای است: «اگر دانش ما را با کشف امریکا به دست کریستف کلمب مقایسه کنی، امریکا هنوز ناشناخته است. هنوز در آن جزیرهٔ کوچک باهاما به سر می‌بریم.»
Mary
بیماری افسردگی همچنان رازی بزرگ است و در مقایسه با بیماری‌هایی که انسان را به زانو درمی‌آورند، رازهای خود را خیلی سخت‌تر پیش علم برملا می‌کند. تنش و گاهی چنددستگی خنده‌داری که در روان‌پزشکی امروز وجود دارد ــ اختلاف میان معتقدان به روان‌درمانی و هواداران داروشناسی ــ نزاع‌های پزشکی قرن هیجدهم را به یاد می‌آورد ــ حجامت‌کردن یا نکردن ــ و تقریبآ طبیعت توضیح‌ناپذیر افسردگی و دشواری درمان آن را توضیح می‌دهد.
Mary
ترسناک این است که بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (ماژور) در نگاهی گذرا به کتاب‌های موجود در بازار بیش‌تر با تئوری و نشانه‌شناسی بیماری مواجه می‌شود تا امکان درمان سریع. کتاب‌های مدعی درمانِ سریعْ سطحی و به احتمال زیاد شیادانه نوشته شده‌اند. کتاب‌های عوام‌پسندی وجود دارند که زیرکانه مسیر بهبود و درمان را پیش روی می‌گذارند و نشان می‌دهند که چگونه درمان‌های خاص ــ روان‌درمانی یا داروشناسی یا ترکیبی از این دو ــ قادر است، به‌غیر از حالت‌های حاد و مزمن، انسان‌ها را به سمت وسوی سلامتی رهنمون شود. ولی هوشمندانه‌ترینِ آن کتاب‌ها بر این واقعیت دردناک تأکید می‌کند که افسردگی‌های جدی یک‌شبه از بین نمی‌روند.
Mary
راستگوترینِ استادان شجاعانه با این حقیقت روبه‌رو می‌شدند که افسردگی جدی به‌آسانی قابل درمان نیست. برخلاف مثلا دیابت که تزریق فوری برای تعدیل گلوکز، فرایندی خطرناک را معکوس می‌کند و آن را تحت کنترل درمی‌آورد، افسردگی در مراحل پیشرفته هیچ درمان فوری‌ای ندارد: فقدان آرامش یکی از عوامل آشفتگی قربانی است و همین عامل است که بیماری را خطرناک می‌کند.
Mary
افسردگی اختلالی ذهنی است و رنجی چنان رازآلود و دیرفهم ــ برای هوش متوسط ــ که به وصف درنمی‌آید. بنابراین برای آن‌ها که به‌رغم اندوه درونی شدت آن را نچشیده‌اند، همواره درک‌ناشدنی باقی می‌ماند.
Mary
از میان بیماری‌های ترسناک، چه جسمی و چه روانی، احساس نفرت از خود ــ یا با قاطعیت کم‌تری بگویم، فقدان خودباوری ــ مهم‌ترین بیماری‌ای است که بیش‌تر افراد جهان به آن مبتلا هستند و من با پیشرفت بیش‌تر بیماری، گرفتار احساس بی‌ارزش‌بودن شده بودم.
Mary
حالا به آن مرحله از آشفتگی رسیده بودم که حس امید همراه با فکر آینده ناپدید شده بود. مغزم در اسارت هورمون‌های قانون‌شکن بیش‌تر از این‌که اندام اندیشیدن باشد، ابزار ثبت دقیقه به دقیقهٔ درجات گوناگون رنج خود بود. حالا دیگر صبح‌ها هم در پی سرگردانی رخوتناک پس از خواب‌های غیرواقعی، بد می‌شدند، ولی عصرها که هنوز هم بدترین ساعات بودند از ساعت سه شروع می‌شدند، یعنی آن‌موقعی که من هراس را همچون توده‌ای مه سمی که روی سرم می‌چرخید و به رختخوابم می‌کشاند، احساس می‌کردم. شش ساعت توی تخت می‌افتادم، بی‌حس و حال، کاملا فلج، زل‌زده به سقف و منتظر آن لحظهٔ شب که به شکلی رازگونه از صلیب فرود آیم و به‌زور غذایی بخورم و مثل آدمکی ماشینی دوباره برای یکی دو ساعت خواب به تقلا بیفتم.
Pooya

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۷
۸
صفحه بعد