بریده‌هایی از کتاب خرده‌ عادت ها

کیفیت زندگی‌های‌مان به کیفیت عادت‌های‌مان بستگی دارد. با داشتن عادت‌های یکسان به نتایج یکسانی خواهیم رسید؛ اما با داشتن عادت‌های بهتر، هرچیزی ممکن است.

اگر عادت صحیح را انتخاب کنید، موفقیت آسان خواهد بود. اگر عادت اشتباه را انتخاب کنید، زندگی دشوار خواهد شد.

قرار نیست هر عادتی را که دیگران می‌گویند در خود ایجاد کنید. عادتی را ایجاد کنید که برای شما بهترین است، نه عادتی که محبوب‌ترین است.

ژن‌ها تقدیرتان را مشخص نمی‌کنند، بلکه حوزه‌ی فرصت‌های‌تان را مشخص می‌کنند.

افراد برتر در هر زمینه‌ی رقابتی، نه‌تنها به‌خوبی تمرین کرده‌اند، بلکه کاملاً برای آن وظیفه متناسب‌اند و به همین دلیل است که اگر می‌خواهید حقیقتاً موفق باشید، انتخاب زمینه‌ی صحیح و تمرکز بر آن ضروری است.

راز افزایش احتمال موفقیت، انتخاب زمینه‌ی صحیح رقابت است. این نه‌تنها راز موفقیت در ورزش و تجارت بلکه راز موفقیت در تغییر عادت است.

زمانی که نتیجه‌ی تجربه‌ای دردناک باشد، از آن اجتناب خواهیم کرد. درد، درسی مؤثر است. اگر شکستی دردناک باشد، برطرف خواهد شد. درحالی‌که اگر شکستی بدون درد باشد، نادیده گرفته می‌شود. هرقدر اشتباهی قریب‌الوقوع‌تر و هزینه‌برتر باشد، سریع‌تر از آن درس می‌گیرید.

پیگیری عادت راه ساده‌ای برای رضایت‌بخش‌تر‌کردن عادت‌تان است. هر اندازه‌گیری، شاهدی است بر این‌که در مسیر درست حرکت می‌کنید. همچنین لذتی فوری و کوتاه است بابت انجام کاری به بهترین نحو.

چرخه‌ی همه یا هیچِ تغییر رفتار یکی از تله‌هایی است که می‌تواند عادت‌های‌تان را از مسیر منحرف ‌کند.

وقتی حال‌تان خوب است، تمرین‌کردن آسان است و این مهم است که وقتی تمایل ندارید، سر تمرین بروید، حتی اگر کم‌تر از چیزی که می‌خواستید تمرین کنید. ممکن است پنج دقیقه رفتن به باشگاه‌ عملکردتان را بهتر نکند؛ اما هویت‌تان مجدداً تأیید می‌شود.

ممکن است هرکسی یک عملکرد بد، تمرین بد یا یک روز کاری بد داشته باشد؛ اما وقتی انسان‌های موفق شکست می‌خورند، به‌سرعت به‌جای اول‌شان برمی‌گردند. اگر بازگشت به روال قبل سریع باشد، قطع‌کردن عادت ایرادی ندارد.

هرکسی یک عملکرد بد، تمرین بد یا یک روز کاری بد داشته باشد؛ اما وقتی انسان‌های موفق شکست می‌خورند، به‌سرعت به‌جای اول‌شان برمی‌گردند. اگر بازگشت به روال قبل سریع باشد، قطع‌کردن عادت ایرادی ندارد.

همه‌ی افراد فکرشان درگیر هدف نهایی است. اما یک دقیقه شنا بهتر از اصلاً ورزش‌نکردن است. یک دقیقه تمرین گیتار بهتر از اصلاً تمرین‌نکردن است. یک دقیقه خواندن بهتر از این است که اصلاً کتابی به دست نگیرید. بهتر است از آن‌چه انتظار دارید کم‌تر انجام دهید، تا این‌که اصلاً انجام ندهید.

عادت جدید نباید مانند یک چالش به نظر برسد. کارهایی که در ادامه انجام می‌دهید، ممکن است چالش‌برانگیز باشند، ولی دو دقیقه‌ی اول باید آسان باشند. چیزی که به آن نیاز دارید یک «عادت ورودی» است که به‌طور طبیعی شما را به‌سمت مسیر پربازده‌تری هدایت کند.

عادت‌ها نقطه‌ی ورود هستند نه نقطه‌ی پایان. آن‌ها تاکسی هستند، نه باشگاه.

«زمانی که به نظر می‌رسد هیچ‌چیز کمکی نخواهد کرد، می‌روم و به سنگ‌تراشی نگاه می‌کنم که برای صدمین بار روی سنگ ضربه وارد می‌کند، بدون این‌که ترکی ایجاد شود؛ اما در صدویکمین ضربه سنگ به دو تکه خرد می‌شود و می‌دانم که آخرین ضربه نبود که آن‌را خرد کرد، بلکه تمام آن ضربه‌های پیشین مسبب آن بود.»

زمانی که آماده‌سازی به‌شکلی از تعویق تبدیل شود، نیاز است چیزی را تغییر دهید. نمی‌خواهید فقط برنامه‌ریزی کرده باشید، می‌خواهید عمل کنید. اگر می‌خواهید در عادتی استاد شوید، رمزش این است که کار خود را با تکرار آغاز کنید نه با کمال‌گرایی.

دوستی و اجتماع است که هویت جدیدی ایجاد می‌کند و باعث ماندگاری رفتارها در بلندمدت می‌شود.

بسته بندی‌کردن وسوسه یکی از راه‌های جذاب‌تر‌کردن عادت‌هاست. این استراتژی یعنی جفت‌کردن کاری که می‌خواهید انجام دهید با کاری که باید انجام دهید.

به‌جای این‌که هربار برای انجام کار درست، تمام قدرت اراده‌تان را به‌کار ببندید‌، بهتر است انرژی‌تان را روی مثبت‌سازی محیط‌تان صرف کنید. این راز خویشتن‌داری است. نشانه‌های عادت‌های خوب‌تان را واضح کنید و نشانه‌های عادت‌های بدتان را نامرئی.