![کتاب امید در تاریکی اثر ربکا سولنیت کتاب امید در تاریکی اثر ربکا سولنیت](https://img.taaghche.com/frontCover/54738.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب امید در تاریکی
۳٫۵
(۶۸)
ناامیدی، اخبار بد و عبوس بودن به هویتی که حامل آنها وانمود میکند دامن میزنند، هویتی که برای مواجهه با حقایق به اندازهٔ کافی قدرتمند است. البته برخی از حقایق. (برخی دیگر در تاریکی باقی میمانند.)
Havisht
آتش، گوگرد و آخرالزمانی که در راه است، همیشه موفقیت زیادی در وعظ داشته و آخرالزمان را همیشه میتوان سادهتر از مسیرهای مدور غریب به چیزی که در پیش رو است تصور کرد. و حالا که صحبت از آتش شد به تمام شدن سوخت و توان هم میتوان اشاره کرد، به تحلیل رفتن حقیقی کسانی که تلاش کردهاند –هرچند گاهی به شیوههایی تلاش کردهاند که به طور قطع به سرخوردگی یا شکست منتهی میشده است (و بعد گاهی توانشان از محاصره شدن در میان تمام انواع دیگر افراد ناامید تما
Havisht
کسانی هم هستند که یأسشان در اصل شخصی است و در قالب تحلیل سیاسی به بیرون فرافکنی میشود. این نمونه اغلب با حس نوستالژی برای زمانی که شاید هرگز وجود نداشته یا برای دیگران وحشتناک بوده، مکانی که تصور میشود در آن هر چیزی که الان درهم شکسته است صحیح و سالم بوده، مقارن میشود. این در مقابل دروننگری قرار میگیرد.
Havisht
کسانی هستند که ناامیدی را در همبستگی با سرکوبشده میبینند حتی اگر او لزوماً آرزومند آن نسخهٔ خاص سرکوبشده از خودش نباشد، چرا که شاید پیش از قربانی شدن زندگی خاص خود را داشته و امیدوار است بعدها هم داشته باشد. و اندوه را نمیتوان هدیه به شمار آورد.
Havisht
دورهگردهای نظریهدوست پرطمطراقی هم هستند که توانمندیهای فراانسانی به رقبای خود نسبت میدهند که هیچوقت ته نمیکشد و هرگز نمیتوان مقاومت موفقی در برابرش داشت؛ به نظر میرسد اینان به وسواس دشمنی دچارند که هرگز رهایشان نمیکند، هرچند این دشمن تا حدی ساختهٔ تخیل خودشان و رخوت آن است.
Havisht
ناامیدی چپگرایانه دلایل و گونههای بسیاری دارد. کسانی هستند که میاندیشند زیرورو کردن نسخهٔ رسمی کفایت میکند. گفتن این که امپراتور لباسی به تن ندارد ادای اقتدارستیزانهٔ جالبی است، اما گفتن این که هر چیزی بدون استثنا به جهنم ختم میشود یک بینش بدیل نیست، بلکه تنها نسخهٔ واژگونشدهای از «همهچیز روبهراه است» در جریان اصلی است.
Havisht
آن ناامیدی که مدام پدیدار میشود از دست دادن ایمان به ارزشمندی مبارزه است. این فقدان از چیزهای زیادی منجر میشود؛ از خستگی، از اندوه برآمده از همدلی و اما همچنین از توقعات و تحلیلهایی که خود مشکلساز هستند. «مقاومت راز شادمانی است»، این گفتهٔ آلیس واکر روی پلاکاردی در جنبش خیابانها را پس بگیریم در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ دیده میشد. مقاومت پیش از هر چیز راجع به اصول و شیوهٔ زیستن است، راجع به این که خودتان را به جمهوری کوچکی از روح فتحنشده بدل کنید. شما به نتایج امیدوارید اما نمیتوانید به آنها اتکا کنید.
Havisht
پائولو فریری معلم انقلابی برزیلی جلد دومی بر کتاب مشهور خود تعلیم سرکوبشدگان با عنوان تعلیم امید نوشت و در آن اعلام کرد «بدون حداقل میزان امید نمیتوانیم مبارزه را شروع کنیم. اما بدون مبارزه امید هدر میرود، معنای خود را از دست میدهد و به بیچارگی بدل میشود. و بیچارگی میتواند به ناامیدی تراژیک بدل شود. بنابراین به نوعی آموزش دادن امید نیاز داریم.»
Havisht
پائولو فریری معلم انقلابی برزیلی جلد دومی بر کتاب مشهور خود تعلیم سرکوبشدگان با عنوان تعلیم امید نوشت و در آن اعلام کرد «بدون حداقل میزان امید نمیتوانیم مبارزه را شروع کنیم. اما بدون مبارزه امید هدر میرود، معنای خود را از دست میدهد و به بیچارگی بدل میشود. و بیچارگی میتواند به ناامیدی تراژیک بدل شود. بنابراین به نوعی آموزش دادن امید نیاز داریم.»
Havisht
امید و عمل یکدیگر را تغذیه میکنند. افرادی هستند که زمینهٔ مناسب ناامیدی و حس ناتوانی دارند؛ زندانیان، افراد به شدت فقیر، کسانی که از کار فقط برای بقا تحلیل رفتهاند و کسانی که در خطر خشونت قریبالوقوع قرار دارند. و دلایل کمتر مشهود دیگری هم برای بیعملی وجود دارد. وقتی فکر میکنم چرا در میانهٔ دههٔ بیست زندگیام فردی غیرسیاسی بودم میفهمم که مداخلهٔ سیاسی به معنای داشتن درکی از قدرت خودتان -این که مهم هستید- و حس تعلق است، چیزهایی که بعدتر به سراغ من آمد و به سراغ همهکس هم نمیرود. غلبه بر ازخودبیگانگی و انزوا یا مسببهای آنها یک هدف سیاسی برای بقیهٔ ماست.
Havisht
حجم
۱۸۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
حجم
۱۸۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان