بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل خون در رگ های من | صفحه ۳۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثل خون در رگ های من

بریده‌هایی از کتاب مثل خون در رگ های من

نویسنده:احمد شاملو
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۳۸۸ رأی
۴٫۲
(۳۸۸)
من تو را برای خاطر خودت که آیدای من هستی دوست می‌دارم...
کاربر ۲۱۳۱۷۸۷
«ــ برای این که او معشوق است، نه عاشق!»
کاربر ۲۱۳۱۷۸۷
هیچ چیز نخواهد توانست میان آنچه من و تو هستیم و وجودی یگانه را تشکیل می‌دهیم، باعث احداث تویی و منی بشود... من و تویی در میانه نیست، و اگر جسم نباشد روحی نمی‌تواند بود و اگر روح نباشد جسمی نیست.
Mehdi Ei
افسوس که زبان و لبان تو به قدر چشم‌هایت مرا دوست نمی‌دارند.
M.SH
تو را دوست دارم؛ و این دوست داشتن، حقیقتی است که مرا به زندگی دل‌بسته می‌کند. همهٔ شادی‌هایم در یک لبخند تو خلاصه می‌شود؛ و کافی است که تو قیافهٔ ناشادی بگیری تا من همهٔ شادی‌ها و خوش‌بختی‌های دنیا را در خطوط در هم فشردهٔ آن چهره‌یی که خدا می‌داند چه قدر دوستش می‌دارم گم کنم.
نازنین
آیدای من، تو معجزه‌یی
mani.shokravi
کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود و انسان با نخستین درد.
marzieh rezaee
آتش گرم می‌کند؛ اما اگر از آن چنان که باید استفاده نبری، خانه‌ات را به تل خاکستری بدل می‌کند.
marzieh rezaee
وجود عشق تو، در زندگی من، به مثابهٔ آب و آتش است. این را همیشه به یاد داشته باش. بی آب نمی‌توان زندگی کرد، اما ممکن است که آب به سیلی خانمان‌برانداز مبدل شود.
marzieh rezaee
خوشا دمی که ما ــ تو و من ــ با موهای سپید، راضی از روزها و شبانی که به پشت سر نهاده‌ایم، این سطوری را که قلب من، در فاصلهٔ کوتاهی از تو، در آرزوی بزرگ تو نوشته‌اند، برای آخرین بار می‌خوانیم؛ گرداگرد خود به فرزندان و نوگان خود می‌نگریم و آن گاه چشمان ما با نگاهی خندان بر یکدیگر متوقف می‌شود. آهی از روی رضایت می‌کشیم و می‌گوییم: «ــ افسوس! چه شیرین و چه کوتاه بود!»
sadra shamaii
آیدا را می‌جویم تا زیباترینِ لحظات زندگی را چون نگین گران‌بهایی بر این حلقهٔ بی‌قدر و بهای روزان و شبان بنشاند.
sadra shamaii
زیرا توانسته‌ام (و تو شاهدی)‌ که در سرشارترین لحظه‌های کامیابی، در لحظاتی که نه خدا و نه شیطان، هیچ یک نمی‌توانند سرریز شدن جام‌های مالامال از لذت و هوس را مهار کنند، توانسته‌ام پاسدار پاکی و تقوا باشم و لجام‌گسیخته‌ترین هوس‌هایی را که غایت آرزوهای حیوانی است، برای وصول به بلندترین درجات عشق انسانی مهار کنم! ــ و کسی که تا این حد به همهٔ هوس‌های خود مسلط است، چرا ادعا نکند که مقتدرترین مرد دنیاست؟
marzieh rezaee
آیدای من! در دنیایی زندگی می‌کنیم که پول، قدرتی خوف‌انگیز است! ــ در این دنیا، پدرها برای خاطر پول فرزندان خود را خفه می‌کنند؛ در این دنیای ما، در این دوران ما، مادرهای بسیاری هستند که برای خاطر پول دختران خود را به فحشا وادار می‌کنند؛ در این دنیای ما، زنان بسیاری هستند که برای خاطر پول شوهران خود را قطعه‌قطعه کرده‌اند؛ پس اگر تو بدانی و بفهمی و بشنوی که دختری ــ دختری از یک خانوادهٔ متنفذ و صاحب قدرت‌های اجتماعی ــ با آراسته‌ترین باغ دربندش، با سهام بیش از پنج درصدِ یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های هواپیمایی‌اش و با دهات متعددش، بر سر راه مردی قرار گرفته است که برای خروج از خانه از خودِ تو پنج تومان قرض می‌کند، چرا حق نداشته باشی عشق خود را در معرض خطر احساس کنی؟
marzieh rezaee
فکر کرده بودم که بهترین راه برای شکست نخوردن در ازدواج، ازدواج نکردن است.
marzieh rezaee
مردی که با این همه شور و حرارت به تو عشق می‌ورزد، محتاج حرف‌های توست... اگر تو بخواهی همچنان به این سکوت ادامه دهی، نمی‌گویم تو را خواهم گذاشت و به دنبال کار خود خواهم رفت، نه، زیرا که جز کنار تو جایی ندارم؛ بلکه، می‌خواهم بگویم که اگر این سکوت ادامه یابد به زودی تنها جسد سرد و مُرده‌یی را در آغوش خواهی گرفت که از زندگی تنها نشانه‌اش همان است که نفسی می‌کشد. می‌خواهم بگویم که سکوت تو، پایان غم‌انگیز زندگی من است. حرف بزن آیدا، حرف بزن!
•𝒔𝒉𝒊𝒏•
آیدا! بگذار بی‌مقدمه این راز را با تو در میان بگذارم که من، در عشق، بیش از هر چیز دیگر، بیش از لذت‌ها آتش و شور و حرارت آن را می‌خواهم؛ بیش از هر چیز، شوق و شورش را می‌پسندم؛ و بیش از هر چیز، بی‌تابی‌ها و بی‌قراری‌هایش را طالبم... سکوت تو، شعر را در روح من می‌خشکاند. شعر، زندگی من است. حرف‌های تو مایه‌های اصلی این زندگی است و مایه‌های اصلی این زندگی می‌باید باشد
•𝒔𝒉𝒊𝒏•
یک بار دیگر ــ و به طور قطع برای آخرین بار ــ عشق به سراغ من آمد. و این بار با چنان شور و حرارتی آمد که مرا ناچار کرد اعتراف کنم که پیش از این طعم عشق را نچشیده بودم. اما با این عشق، در کمال وحشت می‌بینم که رنج‌های ناشناخته‌یی اندک‌اندک بر روح و قلبم چنگ می‌اندازد
•𝒔𝒉𝒊𝒏•
فکر کرده بودم که بهترین راه برای شکست نخوردن در ازدواج، ازدواج نکردن است.
•𝒔𝒉𝒊𝒏•
دو بار در زندگی شکست خورده‌ام و این شکست‌ها بسیار برای من اهمیت داشته زیرا که باعث شده است از هدف‌های خود در زندگی باز بمانم...
•𝒔𝒉𝒊𝒏•
من به عشق گرامی تو نسبت به خود، و به عشق دیوانه‌وار خود نسبت به تو اعتماد دارم؛ و به خاطر همین اعتماد است که از این پس، با جرأت و با شهامت بیش‌تری زندگی می‌کنم.
•𝒔𝒉𝒊𝒏•

حجم

۲٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۲٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان