بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خون خورده | صفحه ۱۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خون خورده

بریده‌هایی از کتاب خون خورده

۳٫۹
(۴۴۸)
پدرش گفته بود «اصلاً درگیر قبر سیاسی‌جماعت نشی ها! کُلاً از سه جور قبر حذر کن: قبرِ قاتل، قبرِ اعدامی، قبرِ سیاسی.»
zeinab.ghl
«گاهی مصیبت اون‌قدر زیاد می‌شه که بازموندهٔ بدبخت فرصتِ مُردن و دق کردن هم گیرش نمی‌آد. مخصوصاً اگه جوون از دست داده باشه و بعضی اوقات جای همهٔ عمرِ جوونش هم باید زندگی کنه.»
zeinab.ghl
تاریخ عاقبت‌های خوبی نساخته است برای کشیش‌هایی که موقعِ شُستنِ گناهِ فطری به شک‌های خود می‌اندیشند. و تاریخ پُر است از کشیش‌هایی که موقعِ غسل تعمید به جایی دیگر فکر می‌کرده‌اند یا محوِ نورهای رنگی‌ای بوده‌اند که از شیشه‌های پنجره‌های قدیِ کنارِ در وارد می‌شده است.
zeinab.ghl
«گاهی مصیبت اون‌قدر زیاد می‌شه که بازموندهٔ بدبخت فرصتِ مُردن و دق کردن هم گیرش نمی‌آد. مخصوصاً اگه جوون از دست داده باشه و بعضی اوقات جای همهٔ عمرِ جوونش هم باید زندگی کنه.»
هادی محمودی
یک‌بار هم از او فیلم گرفتند. دو ماه پیش. سربندِ سفیدی بستند به پیشانیش و گفتند رو به دوربین و همان‌جور که در آغوش پدرش نشسته، بگوید «جنگ جنگ تا پیروزی.»
هادی محمودی
جوش‌های چرکی‌اش بعدِ حجامت کم شده بودند و او فکر کرده بود پس خون باید برود تا آدم شفا پیدا کند. پس چرا خون را بسازند در تن به یادِ مسیح؟ تراکمِ خون است که کُشنده است.
zeinab.ghl
تاریخ نمونه‌های این‌چنینی کم ندیده است. پُر است از بچه‌هایی که از فرطِ غمِ دیگران رها می‌شوند و گم.
zeinab.ghl
همان شب بود که خاچیک فکر کرد پدرش چه زجری کشیده موقعِ مُردن. چون خون داشته در بدنش و انگار خونی که خارج نشود جان را، روح را، نگه می‌دارد در عمقِ تنِ آدم. کُلِ کتابِ مقدس پُر بود از خون‌های ریختهٔ قدیسین. خونِ سرِ یحیی، خونِ مسیح، خونِ متی... جانی که بی‌خون برود کمی مشکوک است. و خاچیک آوانسیان، این را پرسیده بود از اسقف و او توضیح داده بود که خونِ مسیح به ازای تمامِ خون‌های ریخته‌ونریختهٔ تاریخ است.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از کشیشانِ شک‌زدهٔ ایمان ازکف‌داده که رمان می‌خوانند و شمع روشن می‌کنند و سعی دارند هنگامِ عشای ربانی خون و گوشتِ مسیح را در خود متبلور کنند.
zeinab.ghl
محمد... محمد در همین شهر عروج کرد. به عرش. صلاح‌الدین او را عروج می‌داد. عروج... عروج در شهری که خلق‌الله آرزو دارند بر خاکش بی‌خون شوند.
zeinab.ghl
تاریخ پُر است از رؤیاپردازانی که کسی جدی‌شان نمی‌گیرد و بعد آن‌هایند که دیگران را جدی نخواهند گرفت.
zeinab.ghl
او آدمِ قبرها بود. مردِ جوانِ تنهای گورستان‌ها.
zeinab.ghl
او آدمِ قبرها بود. مردِ جوانِ تنهای گورستان‌ها.
zeinab.ghl
پدرش همیشه می‌گفت که گاهی فضای گورستان یقهٔ قرآن‌خوانِ حرفه‌ای را هم می‌گیرد و می‌شود که تا بُنِ استخوانش بسوزد.
zeinab.ghl
تهمینه کهن‌جان هم کُلِ شب را فکر کرد. جای خالی مویش روی بالش اعصابش را به هم ریخته بود. آیا او خُرده‌بورژوایی بود که از دست دادنِ یکی از نمادهای سنتی زنانگی‌اش چنین مکدرش می‌کرد؟ آیا او زنی بود که تهِ دلش دوست داشت دیگران از زیبایی‌اش تعریف کنند و تمامِ کارهای انقلابی‌اش هم برای خودنمایی بود؟
هادی محمودی
تاریخ پُر است از آدم‌هایی که به مشهد می‌آیند تا پنهان شوند. آدم‌هایی که با خودشان حرف می‌زنند و هیچ‌کس نمی‌فهمد از کجا آمده‌اند.
zeinab.ghl
این‌که اول چه کسی شلیک کرد، زیاد در تاریخ اهمیتی ندارد. تاریخ پُر است از گلوله‌هایی که خودشان هم نمی‌خواهند برسند به تنِ کسی.
zeinab.ghl
هیچ‌وقت نمی‌فهمید «هدفْ وسیله را توجیه می‌کند» چه‌قدر مهم است.
zeinab.ghl
محمود از قبرها زود رد می‌شد. قبرها را دوست نداشت. اولش حجله‌ها هم روحش را می‌آزردند. اما عادت کرد.
zeinab.ghl
فکرهای جدیِ یک پسرِ جوانِ دانشجو در روزهای انقلاب و جنگ، زورشان به کجای تاریخ می‌رسد؟
zeinab.ghl

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان