بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انواع مرغابی و سه نمایشنامه‌ی دیگر | طاقچه
کتاب انواع مرغابی و سه نمایشنامه‌ی دیگر اثر دیوید ممت

بریده‌هایی از کتاب انواع مرغابی و سه نمایشنامه‌ی دیگر

نویسنده:دیوید ممت
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأی
۴٫۵
(۲)
جورج: یه تعدادی باید بمیرن تا بقیه بتونن زندگی کنن. امیل: ولی اون‌ها هم باید بمیرن. جورج: یه تعدادی باید بمیرن تا بقیه بتونن یه‌کم بیشتر زندگی کنن. امیل: بعد اون‌ها هم می‌میرن. جورج: معلومه. این‌جوریه که بقیه می‌تونن زندگی کنن. فکرشو که بکنی معقوله.
Mostafa F
جورج: ولی چرا وقتی می‌آی پارک اذیت می‌شی؟ امیل: وقتی می‌شینم خونه، می‌تونم بیام پارک. تو پارک تنها جایی که مجبورم برم، خونه‌ست.
Aidin Nikoo
می‌خوای خودتو بندازی تو لجن؟ برو بنداز. می‌خوای این کارو بکنی؟ بهاشو بپرداز. همیشه یه بهایی داره. هر چی باشه.
Mostafa F
جوون که بودم مردم همه‌ش دربارهٔ خونواده‌های ازهم‌پاشیده حرف می‌زدن. الان اصلاً. همه طلاق گرفته‌ن. هر بچه‌ای تو ساختمون سه دسته پدر و مادر داشته. ولی... حتماً تأثیر گذاشته رو زندگی من دیگه... من مالِ یه خونوادهٔ ازهم‌پاشیده‌م. مهم‌ترین نمادِ موجود تو امریکا.
آروین
جورج: چه‌جور دنیاییه که نمی‌شه حتا خیابون‌هاشو تمیز نگه داشت؟ امیل: دنیای خودویرانگر.
آروین
تو بچگی ما همه‌مون از یه جاهایی می‌افتیم دیگه. سرِ زمین خوردن هم یه آدمِ راست‌دست روی زانوی چپش می‌افته. نود درصدِ آدم‌های راست‌دستِ دنیا یه جای زخمِ کوچولو رو زانوی چپ‌شون دارن.
آروین

حجم

۱۲۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۱ صفحه

حجم

۱۲۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۱ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد