کاندید ادامه داد: تو از عشقی که دو دختر به میمونها نشان میدادند؛ در آن سرزمین اوریونها که برایت تعریف کردم، شگفتزده نشدی؟
ــ نه اصلا، من چیز عجیبی در این احساسات نمیبینم، من آنقدر چیزهای خارقالعاده دیدهام که دیگر چیزی به نظرم عجیب نمیآید.
ــ تو فکر میکنی که همیشه انسانها مثل امروز همدیگر را قتلعام خواهند کرد؟ که همیشه دروغگو، خیانتکار، ناسپاس، دزد، ضعیف، آبزیرکاه، بزدل، بدگو، شکمپرست، بادهخوار، خسیس، جاهطلب، حسود، خونخوار، تهمتزن، هوسران، کهنهپرست، ریاکار و احمق باقی خواهند ماند؟
مارتین گفت: قبول داری که همیشه هرجا باز، کبوتری یافت شکارش میکند؟
ــ البته.
ــ خوب، اگر بازها همیشه طبیعت خود را حفظ میکنند، پس چطور گمان میکنی که انسان تغییر خواهد کرد؟
ــ اُه، اینجا اختلاف عمیقی جود دارد، به دلیل آزادی خواسته...
Chopin