بریدههایی از کتاب دنیای سوفی
۴٫۰
(۵۷۶)
چه وداهای هندی، چه فلسفه و حکمت يونانی و حتی اسطورهشناسی (ميتولژی) سکانديناويائیSnorre همگی بهزبانهائی نوشته شدهاند که با هم قرابت و خويشاوندی دارند. ليکن اين خويشاوندی فقط محدود بهزبان نيست. قرابت زبانی معمولاً با خويشاوندی فکری همراه ست و بههمين دليل است که ما از يک مجموع، از يک کل «فرهنگ هند و اروپائی» سخن میگوئيم.
Yaser
«مرگ بهما مربوط نمیشود. زيرا تا زمانی که وجود داريم، مرگ وجود ندارد؛ و زمانی هم که مرگ آمد ما ديگر وجود نداريم.»
رها
تنها خصلت لازم برای يک فيلسوف خوب شدن تعجب کردن است.
کودکان خردسال همگی اين قريحه را دارند. پس از چند ماه از تولدشان، میبينند که بهواقعيتی کاملاً تازه پرتاب شدهاند. اما بهنظر میرسد که اين استعداد حيرت کردن بهموازات بزرگ شدن کودک رو بهنقصان میگذارد.
yahosein
اينک فراواناند کسانی که بهپيروی از اپيکور هدف خود را فقط ارضای هوسهای خويش قراردادهاند و در پشت شعار «لحظهها را دريابيم!» پنهان شدهاند. امروزه اصطلاح «اپيکوری» بهمعنای حقير آن برای توصيف يک آدم «عياش» بهکار برده میشود.
Samira Keshavarz
نخستين نظر انتقادی بر اسطوره را ما در نوشتههای «گزنفون»، فيلسوفی که در حدود ۵۷۰ سال پيش از ميلاد میزيست میيابيم. میگويد: «آدمها خدايان را بهصورت خود آفريدهاند؛ برآن باورند که خدايان اندامی دارند و مانند ما لباس میپوشند و چون ما سخن میگويند. مردمان حبشه میگويند که خدايانشان سيهچهره و پهن بينیاند، تراکيهایها مدعیاند که چشمان خدايانشان آبی رنگ است و موهايشان حنائی
Samira Keshavarz
... هوشمندترين آدميان کسی است که میداند که نمیداند...
حسین احمدی
«اسب اسب بهدنيا میآيد، اما انسان، انسان بهدنيا نمیآيد، بايد او را آموزش و تعليم داد تا انسان شود.»
Tina
«در روزگار ما انسانها با کشورها و فرهنگهای بسيار متفاوت بيش از پيش درهم میآميزند. در يک مجموعهی آپارتمانی، مسيحيان، مسلمانان و بودائيان در کنار هم زندگی میکنند. مهمتر آن است که عقيده و ايمان هرکس را محترم شماريم نه آن که بپرسيم چرا همهی مردمان يک ايمان واحد ندارند.»
Tina
«آدمها خدايان را بهصورت خود آفريدهاند؛ برآن باورند که خدايان اندامی دارند و مانند ما لباس میپوشند و چون ما سخن میگويند. مردمان حبشه میگويند که خدايانشان سيهچهره و پهن بينیاند، تراکيهایها مدعیاند که چشمان خدايانشان آبی رنگ است و موهايشان حنائی؛ و اگر گاوان وحشی، اسبها و شيرها نيز نقاشی بلد بودند لابد خدايان خود را در شکل و شمايل گاو نر، اسب يا شير نمايش میدادند!»
ftme_bgh
اگر انسان بخواهد گوسفندهايش را خوب نگهدارد بايد بهآنها اجازه دهد تا خوب بدوند.
hamed
روشن است که اکثريت بزرگ مردمان از زيستن در ميان سايهها رضايت دارند. باور دارند که فقط سايهها وجود دارند و آگاه نيستند که سايهها جز انعکاسها نيستند. و چنين است که ويژگی جاودان روح خود را فراموش میکنند.
ایمان فلاح
اکثريت اشخاص چنان درگير مسائل روزمره زندگی اند که وقت و مجالی برای حيرت کردن از زندگی ندارند
Ramtin
بهميان گذاشتن سؤالهای فلسفی خيلی آسانتر از پاسخ دادن بهآنهاست.
کاربر ۱۵۴۲۷۳۲
هميشه، آنها که پرسش میکنند خطرناکترينها هستند. پاسخ دادن، چندان مخاطرهآميز نيست. يک پرسشِ تنها ممکن است از هزار پاسخ آشوببرانگيزتر باشد.
sahandkh
هوشمندترين آدميان کسی است که میداند که نمیداند...
Hadi
بايد بهياد آورد که در گذشته تعدادکمی از اطفال میتوانستند از بيماریها سالم بهدرآيند. پزشکی مدرن تا حدودی فراگرد انتخاب طبيعی را از اعتبار انداخته است، اما آنچه که در آغاز انسان را ياری داده است تا بر ضعف و فتورهای گذرا فايق آيد در انتهی موجب شده است که نوع بشر شکنندهتر و آسيبپذيرتر شود و در برابر خطراتی که او را تهديد میکنند پايداری کمتری نشان دهد. اگر بهاين مطلب درست انديشه نشود، آهسته آهسته بهسوی «تباهی» نوع بشر گام برخواهيم داشت و در دراز مدت نوع بشر برای مبارزه و پايداری در برابر بيماریهای بزرگ از آن کولهبار ارثی کافی برخوردار نخواهد بود
ــ دورنمائی غمانگيز است.
samane
انديشيد که احساس زنده بودن کردن بدون فکر کردن بهاينکه روزی مرگ در خواهد رسيد غيرممکن است؛ و در همان حال بهمرگ انديشيدن، بدون در همان لحظه معجزهی حيرتانگيز زنده بودن را احساس کردن، ميسر نخواهد بود.
معصومه
آن کس که از درسهای ۳۰۰۰ ساله چيزی نياموزد، در زندگی کاری جز روز را بهشب رساندن نمیکند.
گوته
حسین احمدی
گوئی دو روی شير و خط يک سکه که در دستش میگرديدند، آنچه بهوضوح بر يکی از دو رويه سکه ظاهر میشد در رويه ديگر آن نيز حضوری مسلم داشت. زندگی و مرگ پشت در پشت بر دو روی سکه ايستاده بودند.
انديشيد که احساس زنده بودن کردن بدون فکر کردن بهاينکه روزی مرگ در خواهد رسيد غيرممکن است؛ و در همان حال بهمرگ انديشيدن، بدون در همان لحظه معجزهی حيرتانگيز زنده بودن را احساس کردن، ميسر نخواهد بود.
newgin.h
دکارت میگفت که انسان يک ماشين بسيار دقيق و ظريف است، اما روح او جدا از پيکرش زندگی مستقل دارد. پديدههای جسمی انسان از آزادی روح برخوردار نيستند و در زير مقررات و قوانين خاص خود واقعاند. آنچه که ما با عقل و خرد خويش میانديشيم عارضهای برجسم و تن ما ندارند، اما يک روح آزاد شده از تنگناهای مکانی ما دارند.
3pideh
حجم
۵۵۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
حجم
۵۵۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰۳۰%
تومان