بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دنیای سوفی | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دنیای سوفی

بریده‌هایی از کتاب دنیای سوفی

۴٫۰
(۵۷۶)
ليکن اگر خداوند و سرنوشت وجود داشته باشند ديگر مردمان نمی‌توانند آزادانه اراده خود را اجرا کنند...
Lady Marian
مطابق عقيده‌ی افلاطون زنان نيز از همان درجه استعداد تعقل برخوردارند که مردان، به‌شرط آن که همان تعليم و تربيت و آموزشی را فراگيرند که مردان می‌گيرند و فقط به‌نگهداری اطفال و کدبانوگری در خانه محدود نشوند.
friend moon :)
آن کس که از درس‌های ۳۰۰۰ ساله چيزی نياموزد، در زندگی کاری جز روز را به‌شب رساندن نمی‌کند.
PISHVA
دريافت که در تمامی ادوار، مردمان نياز داشته‌اند تا برای نمودهای طبيعی توضيح و بيانی بيابند. شايد نمی‌توانسته‌اند از اين نياز درگذرند؟ و ناگزير چون هنوز علم به‌جهان نيامده بوده است، به‌آفريدن اسطوره‌ها پرداخته‌اند.
raz
مردمان نمی‌توانسته‌اند دست روی دست بگذارند و هر بار که شوربختی در لباس خشک سالی يا بيماری فراگير فرامی‌رسد، به‌انتظار مداخله‌ی خدايان بنشينند. برآنها بود که امور را به‌دست گيرند و با نيروهای بدکاره وارد جدال شوند.
Tooba
آزادی ما به‌گونه‌ای است که ما در تمام طول زندگی خويش محکوم هستيم که انتخاب کنيم.
مهدی چراغی
جهان از کجا می‌آيد؟
booklover
من حالا و اکنون وجود دارم، اما روزی خواهد رسيد که ديگر در اين‌جا نباشم.
booklover
ما بدون جامعه‌ی اطراف خودمان، نمی‌توانيم انسان واقعی باشيم.
m_oghab
غم‌آور نيست که اکثر آدم‌ها بايد بيمار شوند تا قدر زندگی را بشناسند؟
m_oghab
رمز کارآيی و نفوذ در نزد سقراط اين است که او در پی تعليم دادن به‌اشخاص نبود، برعکس چنين می‌نماياند که می‌خواهد از کسی که با او گفت‌وگو دارد چيز بياموزد. مثل يک معلم معمولی درس نمی‌داد. برعکس «بحث» و گفت‌وگو می‌کرد. بی‌ترديد، اگر فقط به‌گوش دادن سخن ديگران بسنده می‌کرد هرگز آن حکيم مشهوری که شد، نمی‌شد؛ و البته که به‌مرگ نيز محکومش نمی‌کردند. در واقع، او در آغاز پرسش‌هائی مطرح می‌کرد و به‌اين ترتيب چنان می‌نماياند که خود هيچ نمی‌داند. آن‌گاه در جريان گفت‌وگو، ترتيبی می‌داد که طرف، رفته‌رفته برضعف‌های استدلال خود آگاه شود. و در پايان، مخاطب او چنان در تنگنا می‌ماند که ناگزير بود درست را از نادرست و حقيقت را از قلب تشخيص دهد.
Muhammad
اما آيا تولد ما برای هميشه صورت ظاهری ما را رقم می‌زند؟
گمنام
آن کس که از درس‌های ۳۰۰۰ ساله چيزی نياموزد، در زندگی کاری جز روز را به‌شب رساندن نمی‌کند. گوته
کاربر 27474
آدم شايد می‌تواند دوستان خود را انتخاب کند، اما خودش را نمی‌تواند. حتی نمی‌تواند انتخاب کند که يک انسان خلق شود.
مسلم عباسپور
يک فيلسوف کسی است که حقيقتا هرگز به‌دنيا عادت نمی‌کند. برای فيلسوف، چه مرد و چه زن، جهان چيزی بيان نشدنی، پر از راز و معما است.
fatemeh
اگر من شور و شوقی برای اسب يا سنگ‌های قيمتی داشته باشم نمی‌توانم از ديگران بخواهم که در اين علاقه با من شريک شوند. و اگر من هيچ يک از رپرتاژهای ورزشی را در تلويزيون از دست ندهم، اين مطلب به‌من حق نخواهد داد تا از کسانی که برنامه‌های ورزشی تلويزيون را کسالت‌آور می‌دانند انتقاد کنم.
fatemeh
عقل نيز به‌ما می‌گويد که آنچه در اطراف ماست بايد يک «علت اوليه» داشته باشد. خداوند خود را از طريق تورات و از طريق عقل بر ما آشکار ساخته است. بنابراين، ما بايد هم به «علم حکمت الهی» بپردازيم و هم به «علم حکمت طبيعی». در زمينه اخلاقی اين هر دو يکی است. تورات به‌ما می‌آموزد که چگونه بايد زيست، اما خداوند نيز ما را صاحب آگاهی و وجدانی کرده است که به‌ياری آن می‌توانيم به‌شيوه‌ای طبيعی خوب را از بد تشخيص بدهيم. بنابراين، دو راه برای آوردن ما به‌مسير زندگی اخلاقی وجود دارد. حتی اگر در تورات هم نخوانده باشيم می‌دانيم که زيان رساندن به‌مردم عمل بد و نادرستی است و می‌بايد با هم‌نوع خود به‌همان‌گونه رفتار کنيم که دوست داريم او با ما رفتار کند. در اين‌جا نيز امر را به‌وجدان فردی واگذار کردن می‌تواند مخاطره‌آميزتر از پيروی از پيام تورات باشد.
العبد
به‌گمان سن توماس دو راه ما را به‌خداوند می‌رسانند. نخستين راه از ايمان و الهامات دينی می‌گذرد و دومی از خرد و محسوسات ما. روشن است که راه ايمان مطمئن‌تر است، زيرا اگر فقط به‌عقل خويش اعتمادکنيم گمراه شدن آسان خواهد شد. سن توماس می‌خواست نشان دهد که ضرورتا ميان فيلسوفی چون ارسطو و علم حکمت الهی ضديت و تناقض نيست. ــ پس ما هم می‌توانيم به‌ارسطو استناد کنيم و هم به‌تورات؟ ــ نه، آن چيزی را که من نگفته‌ام به‌من نسبت مده! ارسطو فقط بخشی از راه را آمده است، زيرا آئين مسيح را نمی‌دانسته است. اما جز بخش کوچکی از راه را نرفتن با گمراه شدن تفاوت دارد.
العبد
می‌توانيم بگوئيم که کليسای مسيحی از صبح روز «فَصح Pâques» با شايعات مربوط به‌زندگانی دوباره مسيح آغاز شد. پُل مطلب را چنين خلاصه می‌کند: «و اگر مسيح به‌زندگی بازنگشته باشد، پس پيام ما نيز به‌هيچ نمی‌ارزد و ايمان ما بی‌معنا خواهد شد.»
العبد
يک فيلسوف کسی است که حقيقتا هرگز به‌دنيا عادت نمی‌کند. برای فيلسوف، چه مرد و چه زن، جهان چيزی بيان نشدنی، پر از راز و معما است.
نبات

حجم

۵۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰۷ صفحه

حجم

۵۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰۷ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰
۳۰%
تومان