بریدههایی از کتاب شکستن طلسم وحشت
۴٫۰
(۴۲)
گاهی کار درست این است که رؤیای ناممکن را در سر بپرورانیم، ناممکن را بخواهیم، برای ناممکن فریاد بزنیم.
شاید تاریخ همان موقع گوش سپرده باشد. شاید تاریخ همان موقع پاسخ بدهد.
asisa
آنها در کشوری زندگی میکنند - مگر هر جای دیگری روی این زمین جز این است؟ - که اگر ثروتمند و بانفوذ باشی، شانس بیشتری برای فرار از عدالت داری تا فقیر باشی و بیدفاع.
بیوتن
میخواهم بدانید ژنرال، که من مجازات اعدام را قبول ندارم. چیزی که به آن باور دارم رستگاری انسانی است. حتی رستگاری شما، ژنرال آگوستو پینوشه. به همین خاطر است که بیستوپنج سال اخیر را در آرزوی رخ دادن چنین اتفاقی گذراندهام: که دستکم یکبار پیش از مرگتان، چشمانتان مجبور شوند به چشمان سیاه و شفاف زنانی نگاه کنند که پسرها و شوهرها و پدرها و برادرهایشان را دزدیدید و سربهنیست کردید؛ یک زن و بعد زنی دیگر و بعد یکی دیگر.
lordartan
همین کافی است، فریاد یک نفر در برهوت اخلاقی، یک نفر و بعد یک نفر دیگر و بعد یک نفر دیگر، فقط همین برای روشن نگه داشتن بارقهای از عدالت لازم است.
سرانجام، این درسی است که مجازات پینوشه به ما میآموزد؛ گاهی کار درست این است که رؤیای ناممکن را در سر بپرورانیم، ناممکن را بخواهیم، برای ناممکن فریاد بزنیم.
شاید تاریخ همان موقع گوش سپرده باشد. شاید تاریخ همان موقع پاسخ بدهد.
نازنین بنایی
وقتش رسیده که این وضع را عوض کنیم، این آشتی ملی قلابی را که اقتضا میکند گروهی از شهروندان قربانی بلایی را که بر سرشان آمده فراموش کنند، بدون اینکه از شهروندان مقتدر مرفه و دونمایه که آن عذاب را بر هموطنان شیلیایی خود تحمیل کرده بودند بخواهد درخواست بخشش کنند. این بحران ملی نشان میدهد که گذار ما چقدر شکننده و غیرقابلاطمینان بوده است. اگر دوستان خارجی در امور داخلی ما مداخله کردهاند به خاطر این است که خودمان در امورمان دخالتی نداشتهایم. اگر آنها میتوانند هراس قربانیان را چنین وحشتناک به یاد ما بیاورند به این دلیل است که ما، بهعنوان یک ملت، هراس آنها را بهقدر کافی به خاطر نسپردهایم
نازنین بنایی
آیا میتوانیم از رابطهٔ اعتیادآوری که با دیکتاتور شکل دادهایم جدا شویم، دیکتاتوری که تمام این سالها با ما مثل یک پدر بدرفتار عمل کرده، بچههایش را در خانه زندانی کرده و اجازه نداده نظرشان را بگویند؟ و اگر شروع کنیم به اظهارنظر، آیا از قدرتهایی که شیلی را در گذشتهای نهچندان دور از هم پاشاندند دعوت میکنیم که یکبار دیگر، با درندهخویی بیشتر، با یکدیگر روبهرو شوند و گذار کشور را نابود کنند؟
پیش از این، هربار که این سؤالات را از خودم میپرسیدم، پینوشه همیشه آنجا بود و پاسخشان میداد، در قلب تاریک و مسمومِ همهچیز ایستاده بود، میان آنچه میتوانستیم و نمیتوانستیم انجام بدهیم مرز میکشید.
حالا او را بردهاند و ما با خودمان تنها ماندهایم.
نازنین بنایی
مگر هر جای دیگری روی این زمین جز این است؟ - که اگر ثروتمند و بانفوذ باشی، شانس بیشتری برای فرار از عدالت داری تا فقیر باشی و بیدفاع.
محسن
مادران و دختران و همسران ناپدیدشدگان، انجمن بستگانِ زندانیانی که بدون محاکمه اعدام شده بودند؛ فعالان جنبش ضد شکنجه. اینها زنانی بودند که طی بیست و چند سال اخیر، شاهد بودم که هر روز از پس روز دیگر، شعلهٔ خاطره را روشن نگاه میداشتند، حاضر نبودند عزیزانشان را که کشته شده یا صدمه دیده بودند از یاد ببرند، و آن بلاهایی را که در سردابهای لغزنده و دهشتناک همین شهر بر سر آنها آمده بود. سالها انتظار کشیده بودند تا مردی که آنها را مسخره کرده بود، به آنها توهین کرده بود، دستگیرشان کرده بود، کتکشان زده بود، حاضر به عذرخواهی بابت هیچیک از کارهایش نبود، مجبور شود بابت اعمالش جواب پس بدهد. منتظر روزی بودند که آزاد باشند او را مؤاخذه کنند و او آزاد نباشد و نتواند وجود آنها را نادیده بگیرد.
Moo TB
تراژدی کشور من و بسیاری از دموکراسیهای متزلزل جهان این بود که نمیتوانستیم قاتلان و متجاوزان را محاکمه کنیم. این پیمانی بود که امضایش کرده بودیم، بر سر آن به اجماع رسیده بودیم. فکر میکردیم، و احتمالاً حق هم با ما بود - که آزادی نامعلوم ما وابسته است به همزیستی با سایهٔ دیکتاتور و بیش از آن.
Moo TB
در ۱۷ ژوئیه ۱۹۹۸، دقیقاً سه ماه پیش از اینکه اسکاتلندیارد به سراغ پینوشه بیاید، ۱۲۰ ملت جهان (بهجز ایالات متحد) در شهر رُم جمع شدند تا " اساسنامهٔ دیوان بینالمللی کیفری" را تصویب کنند. این توافقنامه برای محاکمهٔ حاکمانی که مرتکب جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت شده بودند سازوکارهایی مشخص ایجاد میکرد - اما حاوی این قاعده هم بود که برای تسلیم متهم به نهادهای دادگستری جهانی، اول لازم است کشور متبوع او به این کار رضایت بدهد. که یعنی کسی مثل، فرضاً، پینوشه، کسی که مانند اغلب دیکتاتورهای بازنشسته جزایر عظیمی از قدرت را در کشورش حفظ کرده و دوستان و رفقای صمیمیاش را هم در مناصب ممتاز نگاه داشته است، هرگز ممکن نیست به صلاحیت واقعی دیوان بینالمللی کیفری تن بدهد.
asisa
حجم
۲۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان