بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمد | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمد

بریده‌هایی از کتاب کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمد

نویسنده:سلمان امین
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۱از ۹۷ رأی
۴٫۱
(۹۷)
فتّ‌وفراوان شنیده‌ام که زندگی بالاپایین زیاد دارد، ولی این قاعده در مورد زندگی ما چندان کار نمی‌کرد. تا دل‌تان بخواهد پایین داشتیم. این درهٔ لعنتی ته نداشت.
ساااری
هر چی هم که بد باشی اون‌قدری نیست که زور خدا به بخشیدنت نرسه. خاطرجمع!
kamand
مادر رضا پشت‌سر جنازهٔ پسرش قدم برمی‌داشت، صلب و سنگین. چه وقاری! اگر خار به پای بچه‌هاش می‌رفت، خودش را صد تکه می‌کرد، ولی سر شهادت بچه‌اش خم به ابرو نیاورد.
kamand
اما تازه فهمیده بودم چیزی که من را در این روابط به شکست می‌کشانَد دل بستن نیست، دل کندن است. بیش از آن‌که از بودن لذت ببرم از نبودن خوف داشتم و با همین فکر همیشه از هول مرگ خودکشی کرده‌ام.
eli
«اگه بخوای خیلی بد باشی اشتباهه، ولی اگه زیادی خوب باشی خیلی‌خیلی اشتباهه. چون حقت رو می‌خورن یه آب هم روش. بد بودنِ من بقیه رو می‌کُشه. خوب بودنم خودم رو. اگه بخوام یه روزی آدم خوبی بشم، باید زنده بمونم یا نه؟ واسه زنده موندن هم فعلاً همین یه راه رو بلدم، عمر کلاغ ندارم که تو همه کار اوستا بشم...»
eli
همیشه باید مراقب خندهٔ کسانی که واقعاً خوشحال نیستند باشید. لبخندی که تمام صورت را درگیر نکند نشانهٔ آشکار دغل‌کاری است
eli
عجب فیلمی شده بودم، پسر! خدای این اطوارهام. مامان جای بابا جواب داد «خیالت راحت باشه، پسرم! دیگه مرگ هم نمی‌تونه ما رو از هم جدا کنه.» کسی که این حرف را می‌زند یا دروغ می‌گوید یا هنوز مرگ را به‌درستی نمی‌شناسد. مرگ ایستگاه آخر است. هر زمان که سر برسد می‌تواند به ریش ناگسستنی‌ترین پیوندها بخندد.
حسین احمدی
«آدمی که کسی تو زندگیش نباشه، آدمِ خطرناکیه. این یعنی هیشکی توی این دنیا دوست‌داشتنی نیست که یه نیم‌نگاهی به‌ش بندازی. آدم این‌طوری زیاد دووم نمی‌آره. آدم‌ها باید همدیگه رو دوست داشته باشن. این تنها راهیه که شاید بشه باهاش زندگی رو تحمل کرد.»
دردونه
اون چیزهایی که ارزش انتخاب کردن داره از دست من و تو بیرونه. فقط چیزهایی رو می‌شه انتخاب کرد که یا مجبور باشی انتخاب‌شون کنی یا بودونبودش اصلاً فرقی نکنه.
دردونه
در این دنیا همه در هر سوراخی دنبال خوشبختی می‌گردند، اما فقط تعداد انگشت‌شماری متوجه می‌شوند که چنین چیزی از همان لحظه که در پی‌اش می‌افتی از بین می‌رود. من هم این را دیر فهمیدم.
دردونه
آن‌هایی که معتقدند همیشه راهی برای جبران هست یا معنای زندگی را درست نفهمیده‌اند یا هنوز اقبال‌شان آن‌ها را با اشتباهات بی‌بازگشت امتحان نکرده است.
دردونه
من خیلی سخت منظور آدم‌ها را از میان کارها و حرف‌هاشان تشخیص می‌دهم، اما اگر چیزی را ملتفت شوم محال است اشتباه کرده باشم.
دردونه
او برای این‌که آسیب نبیند باید کاری می‌کرد تا دیگر هیچ‌کس را در زندگی‌اش بیش‌ازحد دوست نداشته باشد. عشق آدم را در اول جادهٔ تباهی می‌اندازد. بنیان خوشبختی را روی چیزی می‌گذارد که بالاخره روزی از دستش خواهد داد. «از دست دادن» چیزی نبود که منیژه بتواند دوباره در زندگی تکرارش کند.
دردونه
چیزی که سر آمد، دیگر سر آمد. آدم باید چیزهایی را که دوست می‌دارد، دودستی بچسبد. نباید بگذاریم دوستی‌ها با فاصله‌ها آزمایش شوند. امروز فکر می‌کنم که این جملهٔ «دوری و دوستی» حرف مزخرفی بیش‌تر نیست. آدم‌ها بعد از دوری‌های طولانی آرام‌آرام زندگی کردن بدون هم را یاد می‌گیرند، آن وقت دیگر یا برنمی‌گردند یا همان بهتر که برنگردند.
دردونه
بدیِ معصومیت این است که بعد از اولین گناه آدم دیگر هیچ‌وقت به روزهای پیش از آن برنمی‌گردد. پس از آن روز دیگر فکر آدم شدن برای همیشه از سرم افتاد.
دردونه
سفرکرده‌ها تأثیری مثل مرگ باقی می‌گذارند، نه آن‌قدر نیستند که بشود با نبودن‌شان کنار آمد، نه آن‌قدر هستند که بتوان بغل‌شان زندگی کرد.
دردونه
زندگی‌ام پُر از اتفاقاتی است که حتی نفهمیدم چرا افتاده‌اند.
دردونه
همه می‌گویند، اما همه نمی‌دانند. سر هر چی که بگویید شرط می‌بندم. چیزی که بلای جان جماعت شده این است که فکر می‌کنند می‌دانند. در صورتی که بیش‌تری نه فکر می‌کنند، نه می‌دانند. جمعیت تماشاچی که سر هم کُپّه شود، تقریباً هر چیزی را می‌شود به‌اش قالب کرد، این را پهلوان‌اکبر بهتر از هر کسی فهمیده بود. سیاستمدارها که خودشان هفت‌خط روزگارند.
کوروش
آدم اگر روزنه‌ای به خوشبختی پیدا کند، در مسیر رسیدن به آن پیر می‌شود. خوشبختی این‌طوری است، گاهی پیاده می‌آید اما همیشه سواره می‌رود.
حسین احمدی
به همین مسخرگی میانه‌مان شکرآب شد. رفاقت‌های خیلی شُل‌تر از این هم به این سادگی‌ها به فنا نمی‌رود، ما که خیر سرمان دست توی آب کرده بودیم. او از من بُرید، نه به این دلیل که از من متنفر شده بود، بلکه به این خاطر که روزی همدیگر را عمیقاً دوست داشتیم. دوستی‌های آتشین مهم‌ترین عامل دشمنی‌های سرسختانه است. آدم اگر با کسی دوست نبوده باشد محال است روزگاری کمر به دشمنی ببندد.
حسین احمدی

حجم

۳۹۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۰۱ صفحه

حجم

۳۹۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۰۱ صفحه

قیمت:
۶۷,۰۰۰
۳۳,۵۰۰
۵۰%
تومان