بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب امیلی و صعود (کتاب دوم) | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب امیلی و صعود (کتاب دوم)

بریده‌هایی از کتاب امیلی و صعود (کتاب دوم)

امتیاز:
۴.۶از ۸۵ رأی
۴٫۶
(۸۵)
گاهی از تکرار این جمله که "صبور باش و مقاومت کن" خسته می‌شوم. خیلی سخت است که نتیجهٔ پرهیزکاری‌ات را همان‌موقع نمی‌بینی.
nilooid
. اما چیزی که عصبانی و بی‌تابش می‌کند این است که ببیند من می‌توانسته‌ام بهتر بنویسم و ننوشته‌ام ـ دلیلش بی‌دقتی باشد یا تنبلی یا بی‌تفاوتی فرقی نمی‌کند. نمی‌تواند با کسی که می‌تواند بهتر باشد و نیست، کنار بیاید
زینب
یک چیزی ورای کلمات وجود دارد ـ ورای هر کلمه‌ای ـ همهٔ کلمات ـ چیزی که هروقت می‌خواهی آن را بگیری فرار می‌کند و با این‌حال چیزی که کف دستت باقی می‌ماند چیزی است که اگر دستت را به طرفش دراز نکرده بودی همان هم گیرت نمی‌آمد
Emily
یک دوست نادان، هزار بار خطرناک‌تر از دشمن آدم است.
sayna.s
همهٔ ما گرسنه‌ایم. همه نیاز به نان زندگی داریم.
Nazanin :)
هیچ‌وقت نمی‌توان به‌راحتی فهمید کاری که کرده‌ایم خوب بوده یا بد.
Nazanin :)
عاشق دیدن زنی هستم که به خودش لبخند می‌زند. چنین زنی حتماً افکار پاک و خوشایندی در سر دارد.
sayna.s
هیچ جواب مناسبی برای حرفش پیدا نکردم. من معمولاً وقتی مخاطب ندارم، راحت‌تر می‌توانم جواب‌های دندان‌شکن پیدا کنم.
sayna.s
"هیچ‌چیز دقیقاً آن‌طوری که انتظار داری از آب درنمی‌آید."
sayna.s
مصمم بودن ویژگی مثبتی است و حتی سرسختی هم اگر کمی هوش و ذکاوت داشته باشی به دردت می‌خورد، اما یک کله‌شق آن‌قدر احمق است که متوجه حماقتش نمی‌شود و بر کار بدش پافشاری می‌کند؛ مثل کسی‌که دیوار سنگی جلوش را نمی‌بیند و همین‌طور به دویدنش ادامه می‌دهد.
sayna.s
کارهای خدا پر از رمزوراز است.
sayna.s
ترس چیز مخربی است و تقریباً از همهٔ اشتباهات و ناپسندی‌های دنیا پست‌تر است.
sayna.s
ماه در آسمان بود، اما آسمان پوشیده از ابرهای خاکستری انبوه بود و زمین سرد و بی‌پناه را نور خاکستری رنگ‌پریده‌ای روشن می‌کرد. باد هم هرازگاهی چون مهمانی ناخوانده و نالان، به اطراف سرک می‌کشید. امیلی با رضایتی غم‌بار متوجه شد که شب با حال و هوای اندوهگین و طوفانی‌اش قصد همدردی با او را دارد.
'f'
"خدایان در پهنهٔ دشت‌ها سخن می‌گویند میان کاج‌های لرزان سخن می‌گویند و ساحل را از سخنان خود آکنده می‌سازند از کلمات روحانی و شاعری که بتواند بشنود چند کلمهٔ تصادفی از اینها را همان انسان خوش‌تقدیریست که تا قرن‌ها قابل احترام است.
قدسیه خدامی
«تلاش ـ تلاش ـ ادامه بده ـ کلمات، کانال ارتباط تو هستند ـ آنها را مثل موم در دستت نرم کن ـ آن‌قدر ادامه بده تا همان چیزی را بگویند که تو می‌خواهی بگویی.» حق با اوست ـ من هم تلاش می‌کنم ـ اما احساس می‌کنم یک چیزی ورای کلمات وجود دارد ـ ورای هر کلمه‌ای ـ همهٔ کلمات ـ چیزی که هروقت می‌خواهی آن را بگیری فرار می‌کند و با این‌حال چیزی که کف دستت باقی می‌ماند چیزی است که اگر دستت را به طرفش دراز نکرده بودی همان هم گیرت نمی‌آمد.
نفیسه🌱
"همیشه کاری را انجام بده که از انجام دادنش می‌ترسی
lazy bone
به من یاد دادی چطور بخندم بی‌آنکه خنده‌ام تلخ باشد. امیدوارم هرگز ارزش چنین هدیه‌ای را درک نکنی.
درّین
افسوس، دیرباور شدن، چه چیزهایی را از آدم می‌گیرد!
Sahar B
هیچ خوب نیست که آدم خیلی عاشق کسی باشد. خدا حسود است
Sophie
امیلی نگاه معنی‌داری به او انداخت. درست است که تحقیر شده و آزرده بود، اما هنوز نوهٔ آرچیبالد ماری بود. جوان بیچاره طوری جا خورد که دو سه متری راه رفت تا بتواند خودش را جمع‌وجور کند و بفهمد چی به چیست. او هرگز فراموش نکرد که امیلی برد استار، موقع عصبانیت چه نگاه نافذی دارد!
کاربر ۶۵۶۰۵۳۴

حجم

۳۱۲٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۶۲۴ صفحه

حجم

۳۱۲٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۶۲۴ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۸,۰۰۰
۴۰%
تومان