بریدههایی از کتاب امیلی در نیومون (کتاب اول)
۴٫۶
(۲۱۶)
ـ خوب، مغزداشتن بهتر از زیباییداشتن است؛ مغز برای آدم میماند، ولی زیبایی نه.
غَزال_ک
من به پری دستور زبان یاد میدهم. میگوید دلش میخواهد درست حرف بزند. به او گفتم درست نیست به خاله تامش بگوید جانور پیر اما او گفت چارهٔ دیگری ندارد چون خالهاش جانور جوانی نیست.
sin.ein.mim
همین که سقفی بالای سرت باشد باید خدا را شکر کنی. یادت نرود که برای کسی اهمیت زیادی نداری.
امیلی مغرورانه فریاد زد: «برای خودم که اهمیت دارم.»
sin.ein.mim
دیدگاههای آنها خیلی با هم فرق داشت و برخی برخوردها اجتنابناپذیر بودند. در واقع آنها به زبانی واحد حرف نمیزدند و نتیجهاش سوءتفاهم بود.
غزل
گاهی احساس میکرد بیش از این نمیتواند زندگی را تحمل کند.
fateme
ما چه معادلات عجیبی هستیم، جوابمان هیچوقت آن چیزی نیست که انتظارش میرود.
Sahar B
ـ تو هم مثل همهٔ زنها با احساست فکر میکنی و نظر میدهی. خوب امیدوارم به تاریخچهٔ تکاندهندهات برسی. ولی یادت باشد اگر بخواهی در زندگیت درام داشته باشی یکی باید هزینهاش را که همان رنجکشیدن است بپردازد. یا خودت یا یکی دیگر.
zm44
خانم کنت خیلی مذحبی است؛ یعنی خودش فکر میکند مذحبی است. حتی وسط روز هم دعا میخواند. تدی میگوید قبل از اینکه به این دنیا بیاید در یک دنیای دیگر زندگی میکرده که دو تا خورشید داشته؛ یکی قرمز و یکی دیگر آبی. روزها قرمز و شبها آبی بوده. نمیدانم این فکرها چطور به سرش زده، اما به نظرم جالب آمد. میگوید توی جویبارهای آنجا به جای آب، عسل جریان داشته. من پرسیدم پس وقتی تشنه میشدید چه کار میکردید. گفت ما هیچوقت تشنه نمیشدیم. ولی من فکر میکنم تشنهشدن چیز خوبیست، چون آب خنک خیلی به آدم میچسبد.
Sahar B
امیلی با لبهای لرزان فریاد زد: «نمیخواهم یاد بگیرم عاقل باشم و به چیزهای به درد بخور فکر کنم. من ـ من ـ میخواهم یکی دوستم داشته باشد.»
minoosa
خاله الیزابت میگوید کیک سیب برای سلامتیام خوب نیست. پدر، چرا بهترین چیزها هیچوقت برای سلامتی خوب نیستند؟
ققنوس
امیدوارم خانوادهٔ مادرش همان برخوردی را با او داشته باشند که دوست دارند خدا با آنها داشته باشد
بوک تاب
به نظر من باغ در زمستان به همان قشنگی تابستان است. روی بستر گلها پر از فرو رفتگیها و برآمدگیهای برفی است که عصرها زیر نور خورشیدِ در حال غروب، صورتی و سرخ میشوند و شبها زیر نور ماه آدم را یاد سرزمین پریها میاندازند. عاشق تماشای این منظره از پنجرهٔ اتاق نشیمن هستم. پیش خودم فکر میکنم ریشهها و دانهها زیر برف به چی فکر میکنند.
نگین
«مطمئنم وقتی توی دردسر افتادهای سگ داشتن بهتر از گربه داشتن است.»
Sophie
مغزداشتن بهتر از زیباییداشتن است؛ مغز برای آدم میماند، ولی زیبایی نه
zahra ak
مغزداشتن بهتر از زیباییداشتن است؛ مغز برای آدم میماند، ولی زیبایی نه
zahra ak
کلمهها آزاردهنده نبودند، اما ـ وای، چه لحن گزندهای داشتند؛ توهینآمیز و تحقیرکننده! مثل ضربههای شلاق روح امیلی را میسوزاندند.
Fereshte10
خیلی غصه دارم و احساس میکنم دیگر هرگز نمیتوانم شاد باشم.
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
تنها راه سلامت ماندن این است که هر چه دوست داری بخوری و به هیچچیز فکر نکنی.
کاربر ۵۷۸۸۱۲۰
میدانی چه چیزی تاریخ را میسازد؟ درد، شرم، خیانت، خونریزی و دلشکستگی. استار، تا به حالا از خودت پرسیدهای چه قلبهایی شکسته و غصهدار شده تا آن صفحههای سرخ و کبود تاریخ که به نظر تو تکاندهنده میآیند، شکل بگیرند؟
♥︎ Sara ♥︎
خاله الیزابت بدجوری عصبانی شد. از من پرسید چه چیزی باعث شد دست به چنین کاری بزنم. سؤال سختی است، چون همیشه نمیتوانم بگویم چه چیزی باعث شده کاری را انجام بدهم. بعضی کارها را فقط به این خاطر انجام میدهم که ببینم موقع انجامدادنشان چه حسی پیدا میکنم.
♥︎ Sara ♥︎
حجم
۳۴۰٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۶۸۸ صفحه
حجم
۳۴۰٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۶۸۸ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
۵۰,۴۰۰۴۰%
تومان