بریدههایی از کتاب هنر همچون درمان
۳٫۷
(۱۴)
از تناقضات عشق این است که اغلب با ظاهر آدمیان برانگیخته میشود، اما عموماً قرار نیست براساس ظاهر بنا شود. این مسئله ما را با معمایی مواجه میکند «آدم چهقدر باید به ویژگیهای ظاهری و جسمانی اهمیت بدهد؟» آیا زیبایی کلاً اهمیتی ندارد یا بخشی ضروری از احساس عشق است؟ در طول تاریخ، بسیاری از فلسفهها و مذاهب به اَشکال ظاهری ما تاختهاند با این استدلال که ارزش واقعی باید جای دیگری باشد، جایی در روح و ذهنمان. گناه و شرم جسمانی اختراع مسیحیت نبود، صرفاً از خوی همیشگی انسان تغذیه میشد.
hedgehog
اتفاقات غیرمنتظره و بسیار عجیبی رخ میدهند، اما دنیا به آخر نمیرسد. برای مشکلات میتوان راهحل یافت؛ میشود خود را با غیرمنتظرهها وفق داد. مشکل میتواند به فرصت تبدیل شود.
hedgehog
مشکل ما این نیست که از نظر عقلانی صبور بودن را نمیپذیریم یا اینکه عادت داریم صبر را بیاهمیت تلقی کنیم؛ مشکل صرفاً این است که در همهمهٔ زندگی روزمره یادمان میرود به چهچیزهایی واقعاً اعتقاد داریم.
hedgehog
در فلسفهٔ افلاطونی، «خوبی» عنصری انتقالپذیر است که در هر جا که یافت شود یکسان است، چه صفت شخص باشد چه کتاب چه طرح صندلی؛ بهعلاوه کشف خوبی در یک عرصه میتواند ما را نسبت به تشخیص و پروردن آن در عرصهای دیگر حساس کند.
hedgehog
تصاویری که ما را نسبت به جنبههای مهم دوست داشتن کسی حساس میکنند لازم نیست آشکارا و مستقیماً رمانتیک باشند. میتوانند صرفاً وضعیتی از ذهنمان را پُررنگ کنند که به ما کمک میکند آنچه را مربوط به عشق است به یاد بیاوریم و نسبت به آن حساس باشیم.
hedgehog
در تعریف هدف و مأموریت هنر گفت یکی از وظایفش این است
که به ما بیاموزد عاشقان خوبی باشیم: عاشق رودخانه و آسمان، عاشق بزرگراه و عاشق سنگ (۵۵)؛ و از همه مهمتر اینکه جایی در این مسیر عاشق آدمها باشیم.
hedgehog
اگر بپذیریم که هدایت احساسهایمان بخش مهمی از روند ایجاد یک جامعهٔ متمدن است، پس فرهنگ و سیاست باید محوریترین مکانیزمهایی تلقی شوند که با آنها به انجام این کار میپردازیم. موسیقیای که گوش میدهیم، فیلمهایی که میبینیم، ساختمانهایی که در آنها زندگی میکنیم و نقاشیها و عکسیهایی که به دیوارهایمان آویزان میکنیم و مجسمههایی که در خانه قرار میدهیم چیزهاییاند که نقش راهنمایان و تعلیمدهندگان دقیق ما را ایفا میکنند.
hedgehog
آیا میتوانیم مهارت بیشتری در عشق به دست آوریم؟
عشق قرار است بخش لذتبخشی از زندگی باشد، بااینحال احتمالاً هیچکس را بیشتر از طرفمان آزار نمیدهیم و از هیچکس بیش از او آزار نمیبینیم. میزان خشونتی که بین عاشقها جریان دارد هر دشمن قسمخُوردهای را شرمنده میکند. امیدواریم که عشق منبع قدرتمندی از رضایت باشد، اما گاهی به عرصهای برای بیتوجهی، عطشهای بیپاسخ، انتقام و طرد تبدیل میشود. کجخلق یا خردهگیر میشویم، نق میزنیم یا عصبانی میشویم و بیاینکه دقیقاً بدانیم چرا یا چهطور زندگی خودمان و کسانی را ویران میکنیم که زمانی ادعا میکردیم برایمان مهماند.
hedgehog
احساس میکرد یک شاهکار تَک به اندازهٔ کافی قادر به تغییر واقعیت نخواهد بود و فقط اگر ارزشهای درست در اشیای روزمره نفوذ میکردند رفتار انسان به سمتی تغییر مییافت که او آرزویش را داشت؛ او میخواست با بچههایمان شوختر و مهربانتر باشیم، کمتر دربارهٔ تفاوتهای طبقاتی قضاوت کنیم و بیشتر از جنسیت خودمان رضایت داشته باشیم؛ بهعلاوه او احساس میکرد نوع درست مبلمان بخش مهمی از هر نقشهای برای تغییر انسانیت در این جهات است.
hedgehog
هنر به خودشناسی میافزاید و شیوهای عالی است برای منتقل کردن حاصل این شناخت به دیگر مردمان.
hedgehog
تجلیل به حق از آزادی در مقام یک اصل سازماندهنده در دموکراسی، ما را در برابر این حقیقت دشوار کور کرده است: اینکه آزادی را باید در برخی زمینهها به دلیل سلامت خودمان محدود کنیم.
winchester
در موارد قهرمانانهٔ تاریخ سانسور همیشه آنچه محکوم میشود چیزی است برخوردار از ارزش واقعی، عمیق، صمیمی و حقیقی؛ چون برای قدرت فاسد ناخوشایند و نامحبوب است.
winchester
زندگی جای دیگری نیست و رنج و دردسر و مشکل همراهان جداییناپذیر موقعیت انسانیاند.
winchester
ما وقتی یاد گرفته باشیم جهتدهی جدیدی به نظام جاهطلبیها بدهیم و وقتی که باانگیزهترین و پُرانرژیترین افراد، شانس کسب افتخار را از طریق کاری دارند که عالیترین نیازهای انسانی را تغذیه میکند در جوامعی زیباتر و خردمندانهتر و انسانیتر زندگی خواهیم کرد.
winchester
اشتیاق به داشتن پول بدون توجه به ارزشهای اخلاقی که میتوان آن را در بالای سلسلهمراتب تجاری مشاهده کرد تأثیرات مخربی بر کلِ جامعه داشته است؛ بااینحال، از طمع نشئت نگرفته است؛ بلکه حاصل این واقعیت است که پول در تملک انحصاری حوزهٔ افتخار بوده است؛ تنها استانداردی که میدانیم چهطور نشانهاش بگیریم و با به دست آوردنش تبریک قابلاعتمادی نثارمان میشود.
winchester
تهیهکنندگان احمقانهترین برنامههای تلویزیونی از نظر ایدئولوژیک حامی ساختن سرگرمیهای با کیفیت پایین نیستند؛ آنها خدمتگزاران ما هستند و تا جایی که برایشان پولساز باشد هر چه ما بخواهیم در اختیارمان قرار خواهند داد. مشکل اینجاست که آدمهای بسیاری هستند که مشتاق چیزهای غلطاند و حاضرند برایشان پول بدهند.
winchester
محققان باید این مسئله را بررسی کنند که چهطور میشود روح آثاری را که تحسین میکنند بیشتر با ضعفهای روانشناختی مخاطب مرتبط کنند. باید به تحلیل این مسئله بپردازند که چهطور هنر میتواند به یک دل شکسته کمک کند، به اندوه فرد چشمانداز بدهد، به ما کمک کند در طبیعت به آرامش برسیم، حساسیتمان نسبت به نیازهای دیگران را تربیت کنیم، ایدهآلهای درستی از یک زندگی موفق در ذهن خود داشته باشیم و به ما کمک کند خود را بشناسیم. با در نظر داشتن این نکته، محققان با این پرسش انسانی به سقف سیستین، همانطور که به تمامی آثار هنری، نزدیک میشوند که «میخواهید چه درسی به ما بدهید که به زندگی ما کمک کند؟» هر چیزی جز این، هر چهقدر هم که ذکاوتمندانه و سرشار از اطلاعات باشد، صرفاً یک مقدمه یا ابزار حواسپرتی خواهد بود.
winchester
چالشی که در اینجا وجود دارد، بازنویسی دستورکار سفارشدهی است بهگونهای که هنر بتواند به همان سودمندی که قرنها در خدمت نیازهای مذهبی یا ایدئولوژیهای دولتها بود در خدمت نیازهای روانی ما درآید. باید جرئت کنیم هنر را چیزی بیش از صرفاً حاصل تخیلات نامنظم هنرمندان بدانیم. باید آثار هنری را به سمتی هدایت کنیم تا وظیفهٔ کمک به ما در رسیدن به خودشناسی، به یاد سپردن بخشش، و عشق را به عهده بگیرد؛ و حساس ماندن نسبت به دردهایی که همنوعانمان در طول تاریخ کشیدهاند و سیارهای که شدیداً در خطر است.
winchester
عشق قرار است بخش لذتبخشی از زندگی باشد، بااینحال احتمالاً هیچکس را بیشتر از طرفمان آزار نمیدهیم و از هیچکس بیش از او آزار نمیبینیم. میزان خشونتی که بین عاشقها جریان دارد هر دشمن قسمخُوردهای را شرمنده میکند. امیدواریم که عشق منبع قدرتمندی از رضایت باشد، اما گاهی به عرصهای برای بیتوجهی، عطشهای بیپاسخ، انتقام و طرد تبدیل میشود. کجخلق یا خردهگیر میشویم، نق میزنیم یا عصبانی میشویم و بیاینکه دقیقاً بدانیم چرا یا چهطور زندگی خودمان و کسانی را ویران میکنیم که زمانی ادعا میکردیم برایمان مهماند.
Nima
در حوزهٔ قدرتِ هنر است که ارزش گریزان اما واقعی زندگی معمولی را تقدیر کند. میتواند به ما یاد بدهد همچنان که تلاش میکنیم بهترین استفاده را از وضعیتمان بکنیم بیشتر خودمان باشیم: شغلی که گاهی دوست نداریم، نقصهای میانسالی، آرزوهای بیحاصلمان و تلاشمان برای وفادارماندن به همسر کجخلقی که دوستش داریم
F.saljoughi
حجم
۱۰٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
حجم
۱۰٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۵۰%
تومان