بریدههایی از کتاب راهبردهای رشد و توسعه فردی
۳٫۸
(۱۴)
همانطور که حکومتها کتاب قانونی دارند که بر رویای جامعه حکومت میکند، نظام باورهای ما نیز کتاب قانونی است که بر رویاهای ما حکم میراند
محمد مهدی رهبری
با توجه به ترس از تنبیه و نیاز به پاداش، کم کم ادعا کردیم کسی هستیم که نبودیم فقط به خاطر خوشامد و خوشایندی دیگران، تنها به خاطر اینکه به نظر دیگران به اندازه کافی خوب باشیم
محمد مهدی رهبری
"توجه" قابلیتی است که موجب میشود ما بر آنچه مایلیم دریافت کنیم متمرکز شویم و آن را تشخیص بدهیم.
محمد مهدی رهبری
ما تصویری خلق میکنیم از کسی که باید باشیم تا همه ما را بپذیرند. مخصوصا تلاش میکنیم تا خوشایند کسانی باشیم که دوستمان دارند، مثل مادر و پدر، برادر و خواهرهای بزرگتر، رهبران، مدیران و آموزگاران. در این تلاش برای خوب بودن به نظر آنها، تصویری از کمال میسازیم. اما این واقعی نیست. ما هرگز از این دیدگاه کامل نخواهیم بود.
f.mousavy
از طریق کلام است که همه چیز را تجلی میبخشید به هر زبانی که سخن بگویید، نیت شما از طریق کلام متجلی میشود. آنچه آرزو میکنید، آنچه احساس میکنید، و آنچه حقیقتاً هستید، همه این ها از طریق کلام تجلی مییابد.
ارغوان میرشکار
ما همه اقتدار شخصی خود را در درجه اول صرف ایجاد این پیمانها میکنیم و بعد صرف حفظ و نگهداری آنها. توان و انرژی شخصی ما توسط همه قرارهایی که ایجاد کردهایم هدر میرود، و نتیجهاش احساس ناتوانی است.
ارغوان میرشکار
هزاران پیمان هست که ما با خودمان، با دیگران، با طرح زندگیمان، با خداوند، با جامعه، با والدین، با همسر و بافرزندان داریم. اما مهمترین قرارداد آنهایی هستند که با خودمان داریم. در این پیمان شما به خود میگویید که چه کسی هستید، چه احساسی دارید، به چه چیز اعتقاد دارید و چگونه رفتار میکنید. نتیجه این قراردادماحصلی است که آن را شخصیت خود مینامید. در این پیمان شما میگویید: «این من هستم. این اعتقاد من است. من برخی کارها را میتوانم بکنم و برخی کارها را نمیتوانم. این واقعیت است، آن خیال است؛ این ممکن است، آن ممکن نیست».
ارغوان میرشکار
خودآزاری نتیجه طرد خویشتن است، و طرد خویشتن نتیجه داشتن تصویری از کمال است که هرگز نمیتوانیم به آن دست یابیم.
ارغوان میرشکار
هیچکس به اندازه خود ما با ما بدرفتاری نمیکند
ارغوان میرشکار
ما حقیقت را نمیبینیم، چون کور هستیم. آنچه ما را نابینا میکند، همه باورهای کاذبی است که در ذهن داریم. ما نیاز داریم که حق با ما باشد و دیگران اشتباه کنند. ما به آنچه باور داریم اعتماد میکنیم و باورهای ما موجب رنجمان میشود. به این میماند که گویی در یک محیط مهآلود زندگی میکنیم که نمیگذارد دورتر از جلوی پایمان را ببینیم.
ما در فضایی مهآگین زندگی میکنیم که واقعیت ندارد. این غبار و مه یک خیال است، رویای شما از زندگی است، تمام مفاهیمی است که به آنها اعتقاد دارید، همه توافقهایی است که با دیگران به عمل آوردهاید، پیمانهایی است که با خود دارید.
ارغوان میرشکار
ما چند بار تاوان یک خطا را میپردازیم؟ هزاران بار. انسان تنها موجودی است که برای یک خطا هزاران بار تاوان میپردازد. باقی حیوانات فقط یک بار بابت هر خطا مجازات میشوند.
ارغوان میرشکار
همانطور که حکومتها کتاب قانونی دارند که بر رویای جامعه حکومت میکند، نظام باورهای ما نیز کتاب قانونی است که بر رویاهای ما حکم میراند.
ارغوان میرشکار
کتاب قانون حتی اگر غلط باشد به شما احساس امنیت میدهد.
به این دلیل است که ما نیاز به شجاعت فراوانی داریم تا بتوانیم با باورهای خود به مقابله برمیخیزیم. چون حتی اگر بفهمیم که خودمان همه این باورها را انتخاب نکردهایم، واقعیت این است که با همه آنها موافقت کردهایم.
ارغوان میرشکار
نظام باورها شبیه یک «کتاب قانون» است که ذهن ما را مقید و محدود میکند.
ارغوان میرشکار
ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد. سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و ...
ارغوان میرشکار
ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد.
ارغوان میرشکار
«خود حقیقی ما عشق و نور خالص است».
ارغوان میرشکار
راه دادن تصورات در روابط اجتماعی انسانها یعنی دنبال مشکل گشتن. ما اغلب گمان میکنیم که شریک زندگی ما میداند ما چگونه میاندیشیم و نیازی نیست که به او بگوییم چه میخواهیم. گمان میکنیم که او کاری را که ما میخواهیم انجام میدهد، چون ما را خیلی خوب میشناسد. اگر او کاری را که ما تصور میکنیم باید انجام دهد. انجام ندهد، آن وقت آزار میبینیم و میگوییم: «تو باید میفهمیدی».
eli
ما فقط آنچه را میخواهیم میبینیم و آنچه را میخواهیم میشنویم. چیزها را آنطور که هستند درک نمیکنیم. عادت داریم خیالپردازی کنیم که هیچ پایه ای در واقعیت ندارند. ما عملا در ذهن خود خیالاتی میپرورانیم. چون چیزی را نمیفهمیم، درباره معنای آن به تصورات متوسل میشویم، و هنگامی که حقیقت روشن میشود. حباب خیالات ما درهم میترکد و درمییابیم که واقعیت اصلا با آنچه ما میپنداشتیم مطابقت ندارد.
eli
ما چون میترسیم توضیح بخواهیم، تصوراتی میکنیم، و گمان میکنیم که تصورات ما درست هستند. آن وقت از آنها دفاع میکنیم ومیکوشیم تا دیگری را بر خطا جلوه دهیم. همیشه بهتر است توضیح بخواهیم تا این که تصوراتی به سر راه دهیم که موجب رنج کشیدن ما میشوند.
eli
حجم
۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان