بریدههایی از کتاب اول سود؛ کسب و کار خود را ا ز یک هیولای پولخوار به یک دستگاه پولساز تبدیل کنید
۳٫۲
(۱۸)
۳: وسوسه را حذف کنید – حساب سود و سایر حسابهای «وسوسهانگیز» را از دسترس خود خارج کنید. دسترسی به پول را دشوار و دردناک نمایید تا بدین ترتیب وسوسهٔ «قرض» (یا همان دستبرد) از خودتان برداشته شود. از یک سازوکار خاص برای جلوگیری از دسترسی بهره بگیرید، البته جایی که دلیل درستی برای برداشت وجود دارد فرق میکند.
کاربر ۲۶۵۰۱۰۹
۲: به ترتیب مصرف کنید – همیشه ابتدا پول را بر اساس درصدهای مشخص به حسابها تخصیص دهید. هیچگاه اول فاکتورها را پرداخت نکنید. پول از حساب درآمد به حساب سود، سهم مالک، مالیات و هزینههای اجرایی منتقل میشود. در ادامه تنها با استفاده از پول موجود در حساب هزینههای اجرایی، فاکتورها را میپردازید. استثنا نداریم. اگر پول کافی برای هزینهها باقی نمانده باشد چه؟ این امر بدین معنا نیست که پول را از سایر حسابها برداشت کنید. این شرایط به شما میگوید که کسبوکارتان نمیتواند از پس هزینهها برآمده و باید از شرشان خلاص شود. حذف هزینههای غیرضروری بهگونهای باعث افزایش سلامت کسبوکارتان میشود که نمیتوانید آن را تصور کنید.
کاربر ۲۶۵۰۱۰۹
بیایید با بشقابهای کوچک شروع کنیم. در سال ۱۹۵۵، یک فیلسوف مدرن به نام نورثکات پارکینسون قانون پارکینسون را بیان کرد که برخلاف شهود و منطق رایج در آن دوره بود: اینکه تقاضا برای یک چیز افزایش مییابد تا با عرضهٔ آن همخوانی داشته باشد. در اقتصاد آن را تقاضای القایی مینامند – به همین دلیل توسعهٔ جادهها بهمنظور کاهش ازدحامهای ترافیکی هیچگاه در درازمدت جواب نمیدهد، زیرا همواره رانندگان بیشتری در ماشینهایشان حاضر میشوند تا این خطوط اضافی را پر نمایند.
کاربر ۲۶۵۰۱۰۹
سیستمی میخواهیم که بتواند به شکل آنی حقایق مربوط به سلامت کسبوکارمان را به ما بگوید؛ سیستمی که بتوانیم به آن نگاه کرده و فوراً موارد موردنیاز برای کسب سلامت و حفظ آن را متوجه شویم؛ سیستمی که به ما بگوید دقیقاً چقدر میتوانیم خرج کنیم و چه میزان باید ذخیره شود؛ سیستمی که نیازی به تغییر ما نداشته باشد و بهصورت خودکار با رفتارهای طبیعی ما همخوانی پیدا کند.
«اول سود» همین سیستم است.
کاربر ۲۶۵۰۱۰۹
کاری که میخواهید انجام دهید نقش پی را برای «اول سود» دارد. این ساختار است که سودتان بر روی آن شکل میگیرد. تمامی عضلات دنیا هم اگر به استخوانبندی قدرتمند متصل نشوند، بیفایده خواهند بود. این حسابها همان استخوانها هستند.
در اینجا ۵ حساب جاری باید ساخته شود:
۱: درآمد
۲: سود
۳: سهم مالک
۴: مالیات
۵: هزینههای اجرایی
Mohammad Ali Zareian
زمانی که نوجوان بودم، مادرم یک شغل پارهوقت داشت و برای شرکت لنز کار میکرد. لنز یک کمپانی واقع در آلمان بود که قطعات اصلی ماشین را پخش میکرد. هر دو هفته یک بار و پس از نقد شدن فیش حقوقی، مادرم پولها را تقسیم میکرد. هنوز هم خاطرهٔ نشستن او کنار میز آشپزخانه را یادم هست که ۵ دلاریها و ۱۰ دلاریها را در پاکتهایی که عبارات «غذا»، «اجاره»، «اجتماعی»، «سرگرمی» و «تعطیلات» رویشان درج شده بود میگذاشت. او یک پاکت دیگر داشت که عبارتی آلمانی رویش نوشته بود. ترجمهٔ تقریبی آن «در مواقع اضطراری» بود. نیمی از پول وارد پاکت «اجاره» میشد. سپس ۱۵ درصد از پول به پاکت «تعطیلات»، ۵ درصد به پاکت «سرگرمی» و هرکدام ۱۰ درصد هم به پاکتهای «غذا»، «اجتماعی» و آن پاکت روزهای مبادا با عنوان Nur für den Notfall تخصیص داده میشد.
Mohammad Ali Zareian
هماکنون میخواهم که حساب سود خود را باز کنید. اولین گام در سیستم «اول سود» همین است، بنابراین هماکنون آن را انجام دهید. با بانک تماس بگیرید (یا بهصورت آنلاین انجام دهید) و یک حساب جاری باز کنید. فریب نخورده و حساب پسانداز یا حساب سوئیپ و سایر انواع حساب را افتتاح نکنید. همان ۵ ثانیهای که صرف تفکر میکنید، میتواند از میزان سودتان اندکی بکاهد. هدف شما صرفاً شروع به کار است و اینکه به عقب نلغزید.
پس از اینکه حساب جاری جدید در بانکتان که همان حساب سود است را افتتاح کردید، از همین لحظه به بعد به ازای هر سپردهای که در حساب جاری معمول خود میگذارید، ۱ درصد را به سپردهٔ حساب سود خود انتقال دهید.
Mohammad Ali Zareian
۱: از بشقابهای کوچکتر استفاده کنید – زمانی که پول وارد حساب اصلی درآمد شما شد، نقش یک سینی ارائه را برای سایر حسابها بازی خواهد کرد. سپس بهصورت دورهای تمام پول ناشی از حساب درآمد را با درصدهای از پیش تعیینشده در حسابهای متفاوت پخش نمایید. هریک از این حسابها اهداف متفاوتی دارند: یکی برای سود، یکی برای سهم مالک، دیگری برای مالیات و یکی دیگر برای هزینههای اجرایی. در مجموع و برای شروع کار ۵ حساب اساسی وجود دارند (درآمد، سود، سهم مالک، مالیات و هزینههای اجرایی)
Mohammad Ali Zareian
ما با یک فرمول ساده و جدید برای «اول سود» شروع میکنیم:
فروش – سود = هزینهها (فروش منهای سود، مساوی است با هزینهها)
Mohammad Ali Zareian
تعدادی کار (نظیر جراحی قلب) را خیلی خیلی خوب انجام بده و بهترین مشتریان را جذب خواهی کرد، بزرگترین هزینهها را دیکته خواهی کرد و مشاهده میکنی که حرفهٔ تو رشد کرده و در سطح جهان شناخته خواهد شد. بالعکس پزشک عمومی همه کار انجام میدهد (از ریشهٔ ناخن تا خارش، سرفه و سرماخوردگی)، اما هیچگاه متخصص نشده و بنابراین مشتریان عمومی را جلب میکند. زمانی که شرایط برای بیمار جدی شد – آن سرفه نشانهای از بیماری قلبی باشد – پزشک عمومی کار را به متخصص ارجاع میدهد (و این متخصص است که هزینههای بیشتر را برای خدماتش دریافت میکند). متخصصین صاحب بزرگترین خانهها در شهر هستند، درحالیکه پزشکان عمومی نمیتوانند وام دانشجویی خود را پرداخت نمایند.
Mohammad Ali Zareian
حجم
۳۵۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
حجم
۳۵۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰۵۰%
تومان