بریده‌هایی از کتاب عزت نفس به زبان ساده

- من فردی قوی و بااعتمادبه‌نفس هستم و اندامم هم این را نشان می‌دهد! - بدن من در مقیاس منحصربه‌فرد خودش زیبا (جذاب) است. - من ظاهرم را دوست دارم. - گمان می‌کنم بدنم به طرزی شگفت‌انگیز کار می‌کند. - من باهوش هستم و هوشمندانه از بدنم مراقبت می‌کنم. - بدنم کارهای خیلی زیادی انجام می‌دهد و بابت همه کارهایی که می‌توانم انجام بدهم شکرگزار هستم. - جذابیت در هر شکل و اندازه‌ای وجود دارد و بدن من جذاب است. - می‌دانم که بدن فیزیکی هیچ‌کسی کامل نیست و هنوز بدنم را با وجود نقص‌هایش دوست دارم. - من لایق و سزاوار این هستم که دوستم داشته باشند. - از احساس خوب در مورد خودم لذت می‌برم. - من سالم بودن از درون و بیرون را انتخاب کرده‌ام. - من مستحق رفتاری از سر عشق و احترام هستم. با خودم همین‌طور رفتار می‌کنم و با دیگران هم همین رفتار را دارم.

وقتی رؤیای شما روشن و قطعی باشد، ذهنتان به آنچه نیاز دارید تا به آن موقعیت برسید هوشیار می‌شود.

شاید احساس کنید که فرد مهمی نیستید. اگرچه ممکن است در میان جمعی از افراد باشید، احساس می‌کنید تنهایید و به‌جایی تعلق ندارید. احساس می‌کنید که از دیگران بیگانه شده‌اید و ارتباطتان را با افرادی که به شما نزدیک هستند از دست داده‌اید

احساس کم ارزشمندبودن با تفکراتی در مورد خودتان همراه است که در آن خودتان را «کمتر از حد عادی» و «کسی که به اندازه کافی خوب نیست» می‌بینید. برای کاهش این قبیل افکار، رفتارهای معینی را امتحان می‌کنید، صرفاً با این هدف که به احساس بهتری در مورد خودتان دست یابید.

صنعت تبلیغات باعث می‌شود که آن‌ها احساس نامناسب بودن کنند و بعد محصولات مدنظر را بخرند. این هدف ویژه تبلیغات است!

افرادی که به موفقیت دست می‌یابند، ایمانی استوار به خودشان دارند و می‌توانند موفقیت‌هایشان را مجسم و در رسیدن به اهدافشان پافشاری کنند.

۱. در مورد رابطه‌های گذشته‌تان فکر کنید. خصوصیات مورد پسندتان در کسی را که با او قرار ملاقات‌های عاشقانه داشته‌اید، فهرست کنید. اگر کسی به ذهنتان می‌آید و از خودتان می‌پرسید چرا چنین خیالی می‌کردید، سراغ فرد بعدی بروید. ده ویژگی مهمی را که آن فضای عشقی را ارضا می‌کرد، انتخاب کنید. فهرست‌تان را کوچک‌تر کنید تا اینکه به سه تا پنج ویژگی برتر برسید.

تحقیقات نشان می‌دهد مغز شما بر تفسیرهای منفی بیش از تفسیرهای مثبت تأکید می‌کند، بنابراین به تمرکز بر امور منفی گرایش دارید و هرآنچه به آن توجه کنید، افزایش پیدا می‌کند، بنابراین وقتی زیادی بر موارد منفی تمرکز کنید، آن‌ها در ذهن شما تقویت می‌شوند، درحالی‌که وقتی بر امور مثبت تمرکز کنید، همان‌ها در ذهن شما قوی‌تر می‌شوند.

از دیگران بخواهید که با آن‌ها بیرون بروید دوستان خوب شما را به همین شکلی که هستید دوست دارند و مصاحبتشان را بی‌چشمداشت به شما ارزانی می‌کنند. سپری کردن اوقاتی مفرح باهم می‌تواند پیوند دوستی‌تان را مستحکم‌تر کند. تقاضای بیرون رفتن از آن‌ها می‌تواند به رشد رابطه‌تان کمک کند.

شهامت گفتن حقیقت را داشته باشید.

سرزنش خودتان بابت شرایطی که تقصیر شما نیست خطا: در این نوع تفکر اشتباه، شما خودتان را بابت هر اتفاقی سرزنش می‌کنید، حتی اگر تقصیر شما نبوده باشد یا کنترلی روی آن نداشته باشید. خیال می‌کنید مسئولیت شما این است که مطمئن شوید دیگران شاد هستند، همه روابط شما باید شکوفا شوند و در جلسات اجتماعی همه باید اوقاتی مفرح را سپری کنند. وقتی کارها طبق انتظارتان پیش نرود، گمان می‌کنید این مشکل به دلیل اشتباهی است که شما مرتکب شده‌اید.

«من انتظار دارم که اتفاقات خوبی در زندگی‌ام بیفتد»

حتی اگر این کار کمی ترسناک به نظر برسد، اکنون زمان تغییر است! قوی‌تر شدن و داشتن اعتمادبه‌نفس بیشتر کاری است که می‌توانید در آن مهارت پیدا کنید. شما قادر به گذران زندگی‌تان به روشی کاملاً جدید و بازسازی خودتان هستید. می‌توانید جلو بروید و یاد بگیرید که با دیدن عظمت و بزرگی در خودتان، ذهنیت خود را تغییر دهید. می‌توانید یاد بگیرید که قدر استعدادها، مهارت‌ها و قابلیت‌هایتان را بدانید. می‌توانید به وجود شخصی دارای عزت‌نفس سالم، بدون توجه به اینکه کیستید یا از کجا شروع کرده‌اید، در درون خودتان پی ببرید.

عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس باهم مرتبط هستند، اما دقیقاً یکسان نیستند. عزت‌نفس می‌گوید که شما در مورد خودتان چه احساسی دارید. اعتمادبه‌نفس می‌گوید که شما چقدر باور دارید که توانایی انجام کارهای موجود را دارید. اگر عزت‌نفس پایینی داشته باشید احتمالاً اعتمادبه‌نفس کمی هم خواهید داشت. احساس می‌کنید که خیلی ارزشمند نیستید و بنابراین آرزوهای زیاد و انگیزه لازم برای رسیدن به اهدافتان را ندارید. تفکرات درون ذهن شما ـ ازجمله «من خوب نیستم»، «من کار خیلی بدی انجام می‌دهم» و «خودم را دوست ندارم» ـ باعث می‌شوند باور و ایمان کمی به خودتان داشته باشید.

جالب است بدانید آمارها نشان می‌دهند نود درصد از نگرانی‌های شما در مورد اتفاقاتی است که هرگز نخواهند افتاد. برای گذراندن زندگی با عزت‌نفس قوی، رفع ترس‌هایتان لازم است. ما متوجه شده‌ایم که فقط یک روش برای غلبه بر ترس و ایجاد قدرت درونی وجود دارد و آن رویارویی با ترس است.

ترس یک گرایش ذهنی است که وقتی نمی‌توانید خودتان را مطمئن کنید که هر اتفاقی بیفتد حالتان خوب خواهد بود، زندگی شما را در کنترل خودش می‌گیرد.

هنگام خلق یک زندگی عالی بیش از همه باید بر چه موردی تمرکز کنید؟ بهترین کار این است که بر استفاده از نقاط قوت شخصی و ارتقای آن‌ها و کنترل و به حداقل رساندن نقطه‌ضعف‌هایتان تمرکز کنید.

شما در مورد اینکه توسط دیگران پذیرفته شوید اضطراب دارید و درنتیجه هیچ خطری را نخواهید پذیرفت. این باعث می‌شود توان شما برای خلاق بودن یا انجام کارهای جدید و اصیل کاهش پیدا کند. درعوض، بر انجام کارهای امن‌تر تمرکز می‌کنید.

هر شب سه کاری را مرور کنید که در آن روز به‌خوبی انجامشان داده‌اید پایان دادن روز با مرور کارهایی که به‌خوبی انجام داده‌اید، به ایجاد احترام به خود در شما کمک می‌کند. چند دقیقه‌ای را به بررسی رویدادهای روز اختصاص دهید. چشم‌هایتان را ببندید و وارهیده شوید. در ذهنتان آنچه را رخ داده است مرور کنید. این مرور را با وقایع صبح شروع کنید، بعد به‌سمت عصر حرکت کنید و کار را با غروب به پایان برسانید. رویدادهایی را که رخ داده‌اند، مردمی را که در آن روز در زندگی‌تان حضور داشته‌اند، تصمیماتی را که گرفته‌اید و موفقیت‌هایی را که به دست آورده‌اید مرور کنید.

خواندن یک کتاب کودک را تمرین کنید و این کار را روی نواری ویدئویی ضبط کنید. با انجام این کار می‌توانید حالات چهره‌تان را ببینید و صدایتان را بشنوید. در حینی که تمرین می‌کنید، آهنگ صدایتان را در سؤال‌ها بالا ببرید و در عبارت‌ها پایین بیاورید.