بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از مدینه تا مدینه (مقتل عاشورا) | طاقچه
کتاب از مدینه تا مدینه (مقتل عاشورا) اثر محمدمهدی تاج‌لنگرودی

بریده‌هایی از کتاب از مدینه تا مدینه (مقتل عاشورا)

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۵ رأی
۴٫۳
(۱۵)
فَلَمّا اَرادَ اَنْ یَشْرِبَ غُرْفَهً مِنَ الْماءِ ذَكَرَ عَطَشَ الْحُسَیْن‌(ع) وَ اَهْلَ بَیْتِه فَرَمَی الماءَ
Nerd
در حدیثی از حضرت امام صادق(ع) آمده كه زنان هاشمیّه مدّت پنج سال خضاب نكردند تا زمانی كه مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد را برای امام سجّاد(ع) فرستاد.
سیّد جواد
به خدا سوگند، اگر پیامبر(ص) این مردم را به كشتن ما ترغیب كرده بود و همان‌گونه، كه به وصایت و جانشینی ما ترغیب كرد چیزی بر آنچه كه، بر ما روا دانستند، نمی‌توانستند، اضافه كنند.
سیّد جواد
گرچه گریستن بر حضرت سیّدالشهداء امام حسین‌(ع) از زمان حضرت آدم، ابوالبشر سابقه دارد و جبرئیل امین از جریان كربلا و مصائب اهل بیت(ع)، برای جناب آدم شرح داد و او هم گریه كرد. اما اول كسی، كه مجلس سوگواریِ حضرت سیّدالشهداء(ع) را برپا كرد خواهرش جناب عُلیا مُكرّمه زینب(س) بود.
سیّد جواد
اگر كسی خود را وابسته به امام حسین(ع) بداند و منبر برود و روضه بخواند؛ ولی فقط به شنیده‌ها اكتفا نماید این چنین فردی به‌ خودش ظلم كرده است، زیرا مقتل ندیدن باعث می‌‌شود كه مداح و یا روضه‌خوان از فیض خواندن مطالب صحیح محروم باشد.
سیّد جواد
یا اَهْلَ یَثْرِبَ لامُقامَ لَكُمْ بِها قُتِلَ الْحُسَیْن فَادْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنهُ بِكَرْبَلا، مُضَرَّجُ وَالرَّأسُ مِنهُ عَلیَ الْقَناهِ یُدارُ ای ساكنان مدینه، دیگر اینجا جای ماندن نیست. حسین كشته شده است پس پیوسته بگریید. پیكر آغشته به خون او در كربلا است. و سر مباركش بر روی نیزه گردانده می‌شود.
سیّد جواد
گفتار مورّخان فریقین درباره سر مقدس حضرت سیّدالشهداء(ع)
سیّد جواد
بشیر می‌گوید: «زنان مدینه همگی از پشت پرده‌ها و خانه‌های خود بیرون آمدند، در حالی كه فریاد می‌زدند و می‌نالیدند. من مرد و زن گریه‌كننده‌ای را مثل آن روز و هیچ روزی را تلخ‌تر از آن روز ندیدم، كه بر مسلمین وارد آمده باشد. با شنیدن پیام من همه مردم به سوی نقطه‌ای، كه امام و اهل بیت در آن فرود آمده بودند، می‌شتافتند. من هم اسب خودم را راندم و به آن‌ها رسیدم، راه‌های منتهی به آنجا پُر از مردم بود، پیاده شدم و خودم را نزدیك خیمه رساندم.
سیّد جواد
از جمله سخنان امام‌(ع)، در شب عاشورا به یارانش این بود كه بانوانِ همراه خود را به بنی‌اسد بسپارید. علی بن‌ مظاهر علت این امر را جویا شد. امام‌(ع) فرمود: «بر اسیری بانوان شما بعد از شهادتم بیمناكم.» علی بن مظاهر بعد از بازگشت به خیمه‌اش، فرموده امام‌(ع) را به گوش همسرش رساند و از او خواست تا برای پیوستن به بنی‌اسد مهیا شود. همسر علی بن مظاهر گفت: «آیا می‌خواهی دختران رسول خدا(ص) اسیر شوند و من در امان باشم؟ تو می‌خواهی نزد پیامبر(ص) روسفید باشی، اما من نزد فاطمه زهرا(س) روسیاه باشم؟ شما با مردان اهل بیت(ع) همراهی كنید ما هم با زنانشان.» علی بن مظاهر با دیدگانی پر از اشك به حضور حضرت شتافت و امتناع همسرش را از پیوستن به بنی‌اسد و اشتیاق وی را در همراهی با بانوان اهل بیت(ع) به عرض حضرت رساند. امام‌(ع) فرمود: «بهترین پاداش را خداوند به شما دهد.»
Hojjat Kowsarian
آنگاه رو به اصحاب خود كرد و فرمود: «اَلنّاسُ عَبیدُالدّنیا وَالدّینُ لَعُقٌ عَلی اَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعایِشُهُمْ، فَاِذا مُحِصُوا لِلبَلاءِ قَلَّ اَلدّیّانُونَ.» «مردم بنده‌های دنیایند و دین گفته‌های (ادعاهایی) است بر زبانِ ایشان، تا زندگی‌شان به این صورت می‌چرخد آن را احاطه می‌كنند پس زمانی كه با گرفتاری و آزمایش روبه‌رو می‌شوند طرفداران دین كم می‌شوند.»
shiravand

حجم

۳۱۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۳۱۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
۵۸,۸۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد