بریدههایی از کتاب در خانه ما عشق کجا ضیافت داشت؟: مجموعه صد و سی و هفت نامه
۴٫۴
(۱۵)
محبوبم!!!! این سرما و یخ زدگی قلبها را حتی برای دشمنت هم آرزو نخواهم کرد... با من مهربان باش.
Fatima
یک روز باور میکنیم این ما هستیم که به یک تجربه ابدیت میبخشیم و میتوانیم آن را در ذهن خودمان زیبا و دلنشین ثبت کنیم
باور میکنیم این ما هستیم که خاطرهها را میسازیم...
قدرتِ لحظهها را نباید دستِ کم گرفت.
Fatima
در حقیقت معادلهی یک رابطه، وقتی ساده تر میشود، که در خلوتِ خود صادقانه اعتراف کنیم، از یک هم آغوشی همانقدر لذت بردهایم و همانقدر مالکِ غریزهی طبیعی خود هستیم که طرف مقابل.
Fatima
قبول دارم؛
یک لحظه، یک بوسه، یک حرف، یک شب، میتواند آغاز یا پایانِ یک احساس باشد
در عین حال اعتقاد دارم جاودانگی اتفاقی ست که باید در آغوشِ معشوق بیفتد، حتی اگر به قیمتِ سراسیمگی و جنونِ در جا زدن در یک لحظه، یک شب یا یک بوسه باشد.
Fatima
چنان درگیرِ حفظِ اغراقآمیزِ ظواهر شدهایم که هیچ کس از خودش نمیپرسد این خود آزاری بیانتهای جنونآمیز تا به کی؟ این ترسِ کشندهی “ از دست دادنهای مکرّر” تا به کی؟؟
Fatima
دنیا پر شده از ما ترسوها. دستِ خودمان هم نیست. اینطور تربیت شدهایم. در خانه، مدرسه، مسجد، خیابان، پشتِ تلفن، در حمام، حتی در رختخواب، همیشه از کسی یا کاری ترسیدهایم. از ترس به دروغ پناه آوردهایم و باز از خودمان و دروغهایمان ترسیده ایم.
Fatima
اگر زمانی دوباره عاشق شدی، اگر ترکت کردند، اگر در همین لحظه که اینها را میخوانی تنها هستی، میتوانی غصه بخوری، گریه کن، رنج ببر فریاد بزن، سکوت کن، خودخوری کن، از آدمها نفرت داشته باش... ولی همزمان از همهی اینها لذت ببر... شادمان باش که عشق را تجربه کردهای حتی برای مدتی کوتاه...
به خاطر بسپار، در دنیای آشفتهی دوست داشتنها و عاشق شدنها کمتر کسی میداند که ارزشِ یک رابطه به عمق آن است نه به طولِ آن.
Fatima
دوست داشتم بنویسم دل به هیچکس نده. دوست داشته باش ولی عاشق نشو... نمیتوانم... خوب میدانم زندگی با عشق سخت است، بدونِ عشق سخت تر.
Fatima
با جای خالی کسی که بی هیچ قضاوتی به حرفهایمان گوش میکرد، چه باید بکنیم؟؟
Fatima
دلگیر که میشوند... فرق میکند، گاهی با لباسی زیبا در را برایت باز میکنند و با لبخند به یک چای دعوتت میکنند، گاهی با کتابی در دست، کنجِ یک کافه، بیخیالِ حضورِ چشمهای کنجکاو با موهایشان بازی میکنند.
Fatima
زنها وقتی خوشحالند لباسهای زیبا میپوشند؛
وقتی خوشحال ترند گوشواره آویزان میکنند؛
غمگین که باشند با موهایشان ور میروند؛
تنها که باشند کفش میخرند، کتاب میخرند، قهوه زیاد میخورند؛
دلتنگ که باشند عینک سیاه بزرگ میزنند، و دور از چشمِ دنیا، با واژههای تلخ، جملههای قشنگ میسازند
Fatima
باید فکر میکردم نبودنت پایانِ حسِ زندگی و زنده بودن در من است
تنها گناهم این بود که بی هیچ فکری درگیرِ تو بودم... همین.
Fatima
روزی که هر چیزی، حتی نفس کشیدنم با یادِ تو شروع میشد، باید فکر روزی را میکردم که برای فراموش کردنِ تو
نفس کشیدن را فراموش کنم...
Fatima
آرزو میکنم دیگر دوستت نداشته باشم، در من بیشتر جان میگیری
Fatima
لازم است بدانیم که عشق با ما و در درونِ ماست
حتی اگر این روزها تنها باشیم و غمگین باشیم
خیلی تنها و غمگین
Fatima
اتفاقِ بسیار دردناکیست زمانی که حس میکنی اطرافیانت تو را باور نمیکنند.
دردناک تر از آن، زمانیست که متوجه میشوی اطرافیانت و باورهایشان دیگر هیچ اهمیتی برای تو ندارند.
جز زخم خوردگانِ این روزگار، هیچکس دیگری نمیفهمد، ایمانِ یک نفر به آدمهای بزرگِ زندگیش چطور به یکباره و به تمامی فرو میپاشد.
Fatima
اسارت در خاطراتِ کهنه
شیرینتر از تخریبِ احساس برای رهاییست.
Fatima
هزاران نفری برسد که در فاصلههایی به غایت دور، بیهیچ تصوری از دلتنگی، زندگی میکنند، از آفتاب مینویسند و باران و هوای پاییزی؛ بی آنکه به خاطر آورند، یک نفر، بسیار دورتر ها، آفتاب را فراموش کرده و باران را و هوای پاییز را، تنها به عشقِ آنها.
Fatima
بعد از تو، هیچ چیزِ آدمها، جز لحظهی وداعشان برای من شورآفرین نیست
Parla Pashayy
مثلِ یک پلنگِ وحشی با خودم دست و پنجه نرم میکنم، خودم با خودم حرف میزنم و میگذارم یک دیوانه که خودش را به زور در سرم جا داده نصیحتم کند. شاید بگویی خیالاتی شدهام ولی شبها، این شبهایِ تاریکِ طولانیِ، حرفهای تو، آخرین حرفهای تو، شکلِ یک سگِ هار میشوند، سگی که وحشیتر از قبل وجودِ نازکِ مرا میدرد و میدرد و میدرد... و من باز هر شب بیشتر دوستت دارم
و صبح که خسته و خون آلود و دلتنگ و کلافه بیدار میشوم هنوز آرزو میکنم فراموشت کنم. چنگ میزنم به ته ماندهی ارادهای که دارم و به آخرین قطرههای غرورم التماس میکنم...
التماس... التماس... التماس...
𝐌𝐚𝐡𝐝𝐢𝐞𝐡
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان