بریدههایی از کتاب در خانه ما عشق کجا ضیافت داشت؟: مجموعه صد و سی و هفت نامه
۴٫۴
(۱۵)
نبودنهایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند.
آرام
بگذار قضاوتمان کنند.
آلوده به ترس نباش.
بهتر است که سایهای از خودمان باشیم تا حضوری بی وجود شبیهِ افکارِ دیگران.
آرام
غروب باشد... اذان مغرب باشد... این خانه باشد... این باغچه... این حوض... این کوچه
باورم نمیشود
اِیْ اِچْ|
لازم است بدانیم که عشق با ما و در درونِ ماست
حتی اگر این روزها تنها باشیم و غمگین باشیم
مـَهسـا
به جهنم که پیر میشوی
دیوانه!!!!
چروکِ زیر چشمانت
همانقدر زیباست
که چینِ رویِ دامنت.
مـَهسـا
راستی
ساکن سیارهی دیگری اگر نباشی، یک ستاره که باید داشته باشی... نباید؟
مـَهسـا
آدمهایی را که زیاد دوستت دارند، بیشتر دوست داشته باش
و آنهایی را که زود ترکت میکنند، زودتر فراموش کن
زندگی همین است
تعادل میان عشق و نفرت
تعادل میان بودنها و نبودنها
تعادل میان آمدنها و رفتنها
آرام
حضورِ تو آنچنان پر برکت بود، که حتی در نبودنت، حسِ شگفت انگیزِ خوشبختی لحظهای، مرا رها نکرد...
آرام
درگیر این نباش که دیگران تو را نمیفهمند یا تو آنها را
واقعیّت این است که بخش بزرگی از زندگی ما را همین نفهمیدنها تشکیل میدهد.
پذیرفتن همین واقعیّت یعنی فهمیدن بخش بزرگی از زندگی...
آرام
بیا
نگذاریم که ماندن... یک جا ماندن
بودنمان را به ابتذال بکشد.
آرام
شاید عاقلانهترین کار این باشد که حتی در مراحل بحرانی زندگی تکیهات به خودت باشد و روی هیچ کس حساب نکنی.
چڪاوڪ
... به جسدهایمان قسم که ما هنوز زندهایم...
mo
کسی گفت: امید آخرین چیزیست که میمیرد.
آه محبوبِ همیشه غایبِ من!
بلاتریکس لسترنج
طول کشید تا بفهمم نیازی نیست من هم مثل دیگران باشم.
اینکه مهم نباشد اگر من تواناییهایی مشابه دوستانم ندارم.
طول کشید تا بفهمم من هم تواناییهایی دارم که دیگران ندارند.
طول کشید تا بفهمم اساسا تمامِ این سالها خودم را دست کم گرفتهام و چقدر کم خودم را دوست داشتهام.
یک روز عمیقا به این نتیجه رسیدم که نیازی نیست مثلِ دیگران باشم.
یک روز عمیقا درک کردم که خودم را کمتر دوست خواهم داشت
اگر غیر از این باشم.
چڪاوڪ
... و باور کن خوشبختی را خواهی یافت اگر بدانی کجای زندگیایستاده ای.
آرام
باور کن خوشبختی را خواهی یافت اگر بدانی کجای زندگیایستاده ای.
چڪاوڪ
هیچ کس مجبور به تحمل کردنِ دیگری نیست. همهی ما حقِ انتخاب داریم. حالا اگر به دلایلی انتخابِ ما تحمل کردن باشد، به خاطرِ احترام به خود و تصمیمی که گرفتهایم نباید منّتی بر سرِ کسی بگذاریم.
چڪاوڪ
آدمها همیشه به فکرِ ساختنِ خاطره هستند. هر جا میروند، کنارِ هر کسی باشند، روز باشد یا شب، غمگین باشند یا خوشحال، مرگ باشد یا تولد، عروسی باشد یا عزا، با حرفهایشان، با عکسهایشان، با خندهها حتی با گریستنشان خاطره میسازند.
آلوین (هاجیك) ツ
لازم است بدانیم که عشق با ما و در درونِ ماست
حتی اگر این روزها تنها باشیم و غمگین باشیم
خیلی تنها و غمگین
آرام
احساس میکنم برای درکِ آدمها
فقط کافیست به نفسهایشان گوش دهم.
بلاتریکس لسترنج
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان