بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بر باد رفته | صفحه ۲ | طاقچه
۴٫۳
(۴۵۹)
بازهم فردا روز دیگری است."
elahe
من دلم می‌خواست ازت حمایت کنم، نوازشت کنم و هر چی که دلت می‌خواد رو برات فراهم کنم. من می‌خواستم باهات ازدواج کنم تا ازت محافظت کنم و برای هر چی که خوشحالت می‌کنه بهت آزادی بدم... همون کاری که برای بونی کردم ولی تو لجاجت می‌کردی اسکارلت. هیچ کی مثل من نمی‌دونست که من دلم می‌خواست تو از تلاش دست برداری و بذاری من برات تلاش کنم‌. دلم می‌خواست تو مثل یه بچه بازی کنی
یا حیّ
‌"از ویرانه‌های یک تمدن، بیشتر از بازسازی آن می‌توان پول به دست آورد."
Hamid_R_khani
حالا، او با فهمی اندک دریافت اگر اشلی را تا به حال شناخته بود هرگز عاشقش نمی‌شد و اگر رت را می‌شناخت هرگز از دستش نمی‌داد
یا حیّ
‌"فرزندم، خیلی بده که یه زن با بدترین حوادث روبرو بشه چون وقتی با بدترین‌ها مواجه می‌شه دیگه واقعاً از هیچی نمی‌ترسه و خیلی بده که یه زن از هیچی نترسه
philodendron
جنگ مثل یه نوشیدنی انرژی‌زا می‌مونه که توی سر ترسوها زود اثر می‌کنه و فکر می‌کنن قهرمان هستن. توی میدون جنگ هر احمقی می‌تونه شجاع باشه و اگه شجاع نباشه کشته می‌شه.
Hamid_R_khani
‌"اونا که می‌تونن همه این چیزا رو داشته باشن. به من یه اسب خوب و قبراق برای سوارکاری، یه نوشیدنی اعلی، یه دختر متین برای ابراز عشق و یه دختر هرزه هم برای تفریح بده‌، اون وقت هر کی می‌تونه اروپای خودشو داشته باشه... . حالا دیگه از دست دادن سفر اروپا چه اهمیتی می‌تونه برامون داشته باشه؟
goli
‌"من هیچ تغییری نکردم فقط ظاهرم عوض شده. ممکنه بتونی خال‌های بدن یه پلنگ رو پاک کنی ولی یه پلنگ همیشه پلنگ باقی می‌مونه."
AmirHossein[AHS]
بعضی چیزا هست که حتی بدون فکر کردن من هم خودشون حل می‌شن و فکر کردن من هیچ کمکی نمی‌کنه.
آنه
‌"از ویرانه‌های یک تمدن، بیشتر از بازسازی آن می‌توان پول به دست آورد."
sarah_khani
اسکارلت می‌توانست سر دیگران فریاد بزند و طعنه‌های تلخ بگوید، اما در برابر تواضع ملانی درمانده بود، درمانده و خشمگین
philodendron
تجربه اسکارلت نشان می‌داد که دروغگو با شور بیشتری از راستگویی، ترسو از شجاعتش، بی‌تربیت از ادبش و آدم پست از شرافت خود دفاع می‌کند اما باتلر این‌گونه نبود، به هر چیزی اقرار می‌کرد، می‌خندید و به اسکارلت جرأت می‌داد تا بیشتر بگوید.
vahid
دو زمان می‌شه پولدار شد، یه بار موقع آباد کردن و یه بار موقع ویران کردن کشور. موقع آباد کردن پول كمی ‌گیرت می‌آد اما موقع فروپاشی و ویرانی، سریع و زیاد پول گیرت می‌آد.
مهدی فیروزان
در حقیقت، مردها دل‌شان می‌خواست در دنیا به زن‌ها همه چیز بدهند اما حاضر نمی‌شدند ارزشی برای هوش آن‌ها قائل شوند
atmish
اون می‌دونه که جنگ اشتباه محضه اما حاضره بجنگه و کشته بشه و این شجاعت بیشتری می‌خواد، حتی بیشتر از زمانی که برای چیزی که فکر می‌کنی درسته، بجنگی."
محمدحسن
وطنی که قهرمان‌های ما براش کشته شدن، مقدس نیست؟" رت در حالی که به نظر می‌رسید قصدش فقط یافتن حقیقت است، متواضعانه پرسید: "اگه شما زیر قطار برید که شرکت راه‌آهن مقدس تلقی نمی‌شه، می‌شه؟"
Mehrdad Pourkhazaeyan
‌"عزیزم، مسأله از دست دادن پول و زندگی نیست. دارم بهت می‌گم اونا دنیاشونو از دست دادن... دنیایی که توش بزرگ شدن. اونا مثل ماهی بیرون آب یا مثل گربه بالدارن. اونا بزرگ شدن تا برای خودشون کسی بشن و کار معینی انجام بدن و یه جایگاهی رو اشغال کنن. اون شخصیت‌ها، اون کارها و اون جایگاه‌ها وقتی ژنرال لی تسلیم شد برای همیشه نابود شدن.
sarah_khani
اسکارلت از خود بیخود شد و چند قدمی دوید، اما ویل دامنش را گرفت و مانع او شد. ویل آرام گفت: "این منظره رو خرابش نکنین." ‌"دامنمو ول کن نادون! ولم کن! اون اشلیه!" ویل دامنش را رها نکرد. ویل در حالی که با لذت و ناتوان از خشم به اشلی نگاه می‌کرد پرسید: "با وجود همه‌ی اینا، اون همسرشه، مگه نیست؟‌"
shirin
"شاید یه موقعی یه چیزایی درمورد بچه‌ها یاد بگیرم ولی اصلاً نمی‌خوام به خاطر اونا مثل احمق‌ها به نظر بیام."
atmish
همه آن‌چه که از عشق می‌دانست، بندگی و سرسپردگی زن در برابر حس جنون‌آمیز مرد که زن در آن سهمی ندارد و فرایندی شتاب‌‌زده و دردناک که ادامه می‌یافت و از آن دردناک‌تر به فرایند تولد بچه‌ای منتهی می‌شد
hodsan

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۰۴ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۰۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان