بریدههایی از کتاب دانش کسب عظمت
۴٫۳
(۴)
عمیقاً به این حقیقت بیندیشید که این جهان خداوند است و بهترین جهان ممکن؛ این جهان، جهانی است که خداوند آن را با فرایندهای تکامل اُرگانیک، اجتماعی و صنعتی از ابتدا تاکنون بهسوی تکامل پیش برده است، جهانی که در حال حرکت بهسوی تعالی و هماهنگی بیشتر است.
پریوش
تو آنی هستی که هستی، به این دلیل که به همان صورت که میاندیشی، عمل میکنی؛ تو در جایی هستی که هستی، زیرا طبق تفکر خود، عمل میکنی.
پریوش
عمل، شکل دوم اندیشه است و شخصیت، شکل مادیشدهٔ اندیشه است.
پریوش
هر اندیشه، آبستن اندیشهای دیگر است. وقتی ایدهای را یادداشت میکنید، ایدههای دیگر سرازیر میشوند تا جاییکه میتوانید یک صفحه را پر کنید. شما نمیتوانید به اعماق ذهن خود پی ببرید؛ زیرا ذهنتان نه انتها دارد و نه مرزهای تعیینشده. شاید اولین اندیشههای شما خام باشد، لیکن همچنان که میاندیشید، بیشتر و بیشتر از وجود خود استفاده میکنید؛ سلولهای جدید مغز را برای فعالیت زنده خواهید کرد و تواناییهای ذهنی جدیدی را خواهید پروراند.
پریوش
کمتر مطالعه کنید و بیشتر بیندیشید. دربارهٔ کارها و چیزهای باعظمت مطالعه کنید و دربارهٔ پرسشها و موضوعات باعظمت فکر کنید.
پریوش
اندیشیدن نسبت به کارهای دیگر، دشوارترین و طاقتفرساترین عمل است؛ ازاینرو بسیاری از مردم از اندیشیدن شانه خالی میکنند.
پریوش
هر میزان آموزش، مطالعه، یا تحصیل نمیتواند بدون وجود اندیشه، شما را به عظمت برساند؛ بلکه اندیشه است که میتواند همراه با کمی مطالعه شما را باعظمت کند. رویهمرفته افراد بسیاری وجود دارند که از طریق مطالعهٔ بدون تفکر، در تلاشاند. تا از خود چیزی خاص بسازند؛ همهٔ این تلاشها با شکست مواجه خواهد شد. ذهن شما با مطالعه ارتقاء نمییابد؛ بلکه با اندیشیدن به آنچه مطالعه کردهاید، رشد میکند.
پریوش
تقدیس وجود و ترک نفس بهمعنای اطاعت از روح است. شما آن را درون خود دارید که همیشه شما را به سمت بالا و بهسوی پیشرفت وا میدارد و آن وادارکننده، "سرمنشأ قدرت ربانی" است. شما باید از آن بیقید و شرط اطاعت کنید. اگر شما باعظمت و متعالی باشید، هیچکس نمیتواند منکر آن باشد، عظمت باید مظهر چیزی در درون شما باشد؛ هیچکس نمیتواند از شما سؤال کند، زیرا این چیز باعظمتترین و والاترین چیزی است که در درونتان وجود دارد. این چیز، ذهن، هوش یا عقل نیست. اگر به سرمنشأ وجود، بیشتر از قوهٔ عقل خود رجوع نکنید، نمیتوانید باعظمت و متعالی شوید
سید مرتضی
باید بیاموزیم به باطن مردان و زنان بنگریم، مهم نیست که درظاهر چقدر بدنما و زشت باشند؛ زیرا آنها در مرحلهٔ وجودیشان در حال تکاملاند.
بنگرید، همهچیز خوب و مناسب است.
بهمحض اینکه به این درک از معرفت برسیم، تمایلمان را برای گشتن به دنبال خطاهای مردم، قضاوت کردن آنها، انتقاد از آنها، یا محکوم کردن آنها از دست میدهیم. دیگر همچون کسانی که در حال نجات روحهای ازدسترفتهاند، نمیکوشیم، بلکه مانند فرشتگانی رفتار میکنیم، که در حال طرحریزی برای تکمیل بهشتی باشکوهاند. ما زادهٔ روحیم و پادشاهی خداوند را میبینیم. ما دیگر انسانها را همچون درختان متحرک نمینگریم، بلکه بصیرت ما رشد کرده است. ما چیزی جز واژگان ناب و مناسب برای بیان کردن نداریم
سید مرتضی
تمام جاهطلبیهای کوتهفکرانه را کنار بگذارید و برای جستجوی والاترین نیکی مصمم شوید و تحتتأثیر خودخواهیهای بیارزش قرار نگیرید.
علاوهبراین، تمام وسوسههای اخلاقی را از قلب خودتان دور بریزید و در این کار، مصمم باشید. سپس عزم خود را جزم کنید که نهتنها تمام اندیشههای شرورانه را رها خواهید کرد، بلکه تمام کردار، عادات و اعمالی را، که مورد تأیید آرمانهای شریف شما نیست ترک خواهید کرد. این امر، بسیار اهمیت دارد. این عزم راسخ را با تمام قدرت روح خود بسازید، آنوقت است که برای قدم بعدی بهسوی عظمت، که در فصل بعد شرح داده میشود، آماده میشوید.
سید مرتضی
مبارزه برای اعمال قدرت بر دیگران، نبرد دنیای رقابتی است و نباید اجازه دهید این دنیا و انگیزهها و آمالش روی شما تأثیر گذارد و تنها در پی زندگی بروید. از قالب حسادت بیرون بیایید؛ شما میتوانید به خواستهتان برسید و نیازی نیست به داراییهای دیگران حسادت بورزید. از همه مهمتر اینکه کینهتوزی یا دشمنی نسبت به هیچکس روا ندارید، زیرا انجام این کار، شما را از دستیابی به گنجینههای بیپایان خداوند محروم میکند. "آنکس که برادرش را دوست ندارد، خداوند را دوست ندارد."
سید مرتضی
باید فقط برای ارضای گرسنگی غذا بخورید، هرگز برای لذت پرخوری نکنید و در همهچیز باید جسم را به اطاعت از روح وادارید.
باید حرص و طمع را کنار گذارید؛ هیچ انگیزهٔ بیارزشی در آرزوهای خود نداشته باشید تا به ثروت و قدرت برسید. اگر ثروت را به منظور کمک به ارتقای روح بخواهید، معقول و برحق است؛ اما چنانچه برای شهوت جسم به ثروت تمایل داشته باشید، معقول و برحق نخواهد بود.
از قالب غرور و خودبینی بیرون بیایید و از هر اندیشهای برای تسلط بر دیگران یا شکست آنها برحذر باشید. این نکتهای بسیار حیاتی است؛ هیچ وسوسهای موذیانهتر از تمایل خودخواهانه برای تسلط بر دیگران وجود ندارد
سید مرتضی
چنانچه تنها قوانین سادهٔ زندگی و حیات را اطاعت کنید و بهدرستی زندگی کنید، سلامت کامل از آن شماست؛ آن را طلب کنید. بر اختلالات جسمی غلبه کنید و از قالب ترس بیرون بیایید. اینکه اجازه ندهید اضطراب و نگرانی مالی و جسمانی روی شما تأثیر بد بگذارد، کافی نیست؛ بلکه باید مانع تأثیرگذاری شرارتهای اخلاقی هم شوید. خودآگاه [شعور، ضمیر] درونتان را برای ایجاد انگیزههای مطلوبتان به صدا درآورید و مطمئن شوید که آنها [آن انگیزهها] درستاند. باید از قالب شهوت بیرون بیایید و نگذارید ولع درونی شما را اداره کند، درواقع باید ولع را تحت حکومت خود درآورید
سید مرتضی
کوچکترین دلیلی برای نگرانی از امور مالی وجود ندارد؛ زیرا هر شخصی با داشتن ارادهای راسخ میتواند بر فراز خواستههایش برخیزد، تمام نیازهایش را رفع کند و ثروتمند شود. همان منبعی که برای رهایی ذهنی و قدرت معنوی به شما پیشنهاد شد، برای تأمین تمام نیازهای مادیتان کافی است. این حقیقت را تا زمان ثبت این اندیشهها و از بین رفتن نگرانیها در ذهن خود نگه دارید؛ به "راه مطمئن" قدم گذارید، که شما را به ثروتهای مادی هدایت میکند
سید مرتضی
"به خداوند تقرب جویید که او به شما نزدیک خواهد شد."
اگر به خداوند متوسل شوید، میتوانید اندیشههای او را بخوانید؛ در غیر این صورت، درک حقایقی که به شما الهام میشود، غیرممکن خواهد بود.
هرگز نمیتوانید مرد یا زنی بزرگ و متعالی باشید، مگر اینکه بر اضطراب، نگرانی و ترس خود غلبه کنید. برای فردی مضطرب، نگران، یا بزدل درک حقیقت غیرممکن است؛ زیرا با چنین حالات ذهنی همهچیز از شکل طبیعی و از روابط مناسبشان خارج میشود، کسانیکه چنین حالات ذهنیای دارند، نمیتوانند به اندیشههای خداوند نزدیک شوند
سید مرتضی
پیامبران و فرستادگان خداوند و مردان و زنان بزرگ، در گذشته و حال، از طریق موهبتهایی که از خداوند دریافت کردهاند، بزرگ و متعالی شدند، نه از طریق آنچه از انسانها آموخته بودند. این مخزن بیپایانِ خرد و قدرت به روی تو گشوده شده است؛ همچنانکه اراده میکنی، میتوانی باتوجه به نیازهایت از آن دریافت کنی. میتوانی خود را مطابق آرزوهایت بسازی؛ میتوانی آنچه خواهانش هستی انجام دهی و آنچه را میخواهی داشته باشی. برای انجام این کار، باید بیاموزی که با "پروردگار" یگانه و یکی شوی، زیرا فقط در این صورت حقیقت را درک میکنی؛ خردمند میشوی؛ برای پیگیری هدفهای متعالی و راه رسیدن به آنها آگاهی مییابی و در آخر قدرت و توانایی استفاده از روشهای مزبور را بهدست میآوری. در پایان این فصل، عزم خود را جزم کن که چیزهای بیاهمیت را بهکنار بگذاری و برای دستیابی به رضایت خداوند تمرکز کنی.
سید مرتضی
خرد به آگاهی بستگی دارد. آنجاکه جهل کامل وجود دارد، هیچ خرد و آگاهی برای انجام کار درست وجود ندارد. آگاهی انسان بهنسبت محدود است، بنابراین خرد او میبایست کوچک باشد، مگر اینکه انسان بتواند از طریق الهام، ذهنش را به آگاهیای بزرگتر و متعالیتر از آگاهی خودش متصل کند و از آن خردی دریافت کند که محدودیتهای انسان، منکر آن است. او میتواند این اتصال را برقرار کند. این آن چیزی است که مردان و زنان بزرگ بهراستی انجام دادهاند. آگاهی انسان، محدود و نامطمئن است؛ بنابراین او نمیتواند در خویشتن خود خرد داشته باشد.
تنها خداوند تمام حقایق را میداند، بنابراین تنها اوست که در تمام دورانها میتواند مالک خرد راستین یا کار درست باشد، ازاینرو انسان میتواند خرد را از سوی خداوند دریافت کند. من با یک شرح حال، این حقیقت را روشنتر میسازم: آبراهام لینکُلن آموزش چندانی ندیده بود؛ اما این قدرت را داشت که حقیقت را درک کند
سید مرتضی
آن ویژگیای که انسان را قادر میسازد تا برای استفاده از تواناییهایش در یک مسیر متعالی قرار گیرد، او را بزرگ و متعالی میکند؛ ما آن ویژگی را خرد مینامیم. خرد، پایه و اساس ضروری عظمت است.
خرد، قدرت درک بهترین فرجامها برای هدف است و درک بهترین روش برای رسیدن به آن فرجامهاست. خرد، قدرت درک انجام کار درست است. انسانی که برای آگاهی از انجام کار درست به اندازهٔ کافی خردمند است، کسی که به این شایستگی رسیده که فقط خواهان انجام کار درست باشد و تمام قدرت و توان خود را در انجام آن بهکار گیرد، بهراستی یک انسان باعظمت و متعالی است. او بلافاصله بهعنوان شخصیتی قدرتمند در هر جامعهای برگزیده میشود و انسانها با خشنودی و رضایت به او افتخار میکنند.
سید مرتضی
مارتین لوتر در کودکی در خیابان برای تکهای نان آواز میخواند. لینه، طبیعیدان، تنها چهلدلار داشت که توانست با آن خودش را آموزش دهد، به این صورت که کفشهایش را خودش ترمیم میکرد و اغلب مجبور بود برای وعدههای غذایی خود به دوستانش التماس کند.
هیو میلر، که شاگرد یک سنگتراش بود، فراگیری علم زمینشناسی را در یک معدن آغاز کرد. جورج استفنسون، مخترع موتور لوکوموتیو و یکی از بزرگترین مهندسان عمران، یک معدنچی زغالسنگ بود. حین کار در معدن بیدار شد و به خود آمد و شروع به تفکر کرد. جیمز وات کودکی ضعیف و مریض بود و بهاندازهٔ کافی قوی نبود تا به مدرسه فرستاده شود. آبراهام لینکلن، پسربچهای فقیر بود.
سید مرتضی
حجم
۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰۷۰%
تومان