بریده‌هایی از کتاب پاسخ؛ استفاده از قانون جذب برای زندگی‌ فوق‌العاده فرمولی درخشان برای رشد کسب و کار

اعضای مرتبط با حواس پنجگانه، فقط داده‌ها را منتقل می‌کنند. مغزتان است که این داده‌ها را به ادراک تبدیل می‌کند. اینجاست که موضوع جالب می‌شود: چیزی که مغزِ خودآگاهتان می‌بیند، آن چیزی نیست که مغز ناخودآگاهتان می‌بیند.

توان پردازش مغز خودآگاه در حدود دوهزار بیت اطلاعات در ثانیه است. از طرف دیگر، مغز ناخودآگاه در حدود چهارصد میلیارد بیت اطلاعات را در ثانیه پردازش می‌کند. این، قدرت واقعی است.

اگر مغز خودآگاهتان جای ناخدای کشتی باشد، مغز ناخودآگاهتان جای مسؤول موتورخانه و جای تمام خدمهٔ کشتی است که همهٔ عملکردها را برای حرکت کشتی به عهده دارند و کارشان را در هر لحظه بی‌نقص و کامل انجام می‌دهند. مرکز قدرت در مغز ناخودآگاه است. اینجاست که بخش عمدهٔ ادراک‌ها صورت می‌گیرد. اینجاست که عادت‌هایتان جا گرفته‌اند. اینجاست که ریشهٔ موفقیت‌ها و دستاوردهایتان ایجاد می‌شود

تنها مشکل این است که دوام ندارد. ضمیر خودآگاه می‌تواند نوع بسیار مهیجی از تسلط را اِعمال کند... اما فقط برای مدتی کوتاه... مدتی بسیار کوتاه. مغز خودآگاه با وجود تمام توانمندی‌هایش، توانایی پردازش بسیار محدودی دارد. فهمیدن این موضوع برای خیلی‌ها ممکن است دور از انتظار باشد، اما به‌راحتی می‌توان دید که درست است.

اشتباه نکنید. درست است که آن دو تا چهار درصد مقداری جزئی است، اما باز هم مقدار جزئی خیلی مهمی است. یادتان باشد که مغز خودآگاهمان، جایی است که تصور اتفاق می‌افتد... جایی است که تصاویر ذهنی و رؤیاها زاده می‌شوند... جایی است که مسیرهای جدید انتخاب می‌شوند... مخاطره‌های جدید پذیرفته می‌شوند... ابتکارهای جدید کاوش می‌شوند. مغز خودآگاه است که سررشته را به دست می‌گیرد و فرمان‌های جدید را صادر می‌کند. وقتی هم که چنین اتفاقی می‌افتد، ماجرایی پرهیجان است.

قانون بارداری، مکمل قانون جذب است. می‌گوید برای هر بذری یک دورهٔ مشخص بارداری یا روی تخم خوابیدن وجود دارد. مدتی معین لازم است یک بذر خود را جا بیندازد و بتواند خود را از یک نقشه، به یک ماهیتِ فیزیکی تحقق‌یافته تبدیل کند. این موضوع در همه‌جای طبیعت صادق است و زندگی شما هم مثل هر چیز دیگری، جزئی از طبیعت است.

"زمانی هست که باید به کاشت بپردازی و زمانی هست که باید به برداشت بپردازی. زمانی هست که باید به چیزی بچسبی. زمانی هست که باید از آن فاصله بگیری."

همان‌طور که اگر یک نُت به‌طور درست و با صدایی به اندازهٔ کافی بلند نواخته شود می‌تواند دیاپازونی را به ارتعاش دربیاورد یا حتی شیشه را بشکند، به همین ترتیب یک فکر درست هم که قدرت و وضوح کافی داشته باشد، می‌تواند باعث رخدادهایی در دنیای مادی شود. یک فکرِ واحد که واضح و استوار در ذهن نگه داشته شود، می‌تواند یک امپراتوری را سرنگون کند و این را گاندی به‌زیبایی اثبات کرده است.