بریده‌هایی از کتاب بزرگ‌ترین راز ثروت در طول تاریخ

اگر به این خاطر پول ببخشید که دلتان می‌خواهد ببخشید، واقعاً دارید می‌بخشید. پول را از صمیم قلبتان ببخشید. وقتی با سرعت زیاد و به تعجب‌انگیزترین شکل، این کار را می‌کنید کاینات خودش «پول را به شما نشان می‌دهد!»

اما اگر به این خاطر می‌بخشید که شناخته شوید یا در عوض، ده‌برابر دریافت کنید معلوم می‌شود بخشش نمی‌کنید، بلکه دارید حساب و کتاب می‌کنید.»

ببخشید بدون این‌که انتظار داشته باشید، ببخشید چون قلبتان شما را به بخشیدن وا می‌دارد. ببخشید چون از بخشیدن لذت می‌برید و در جریان خودِ زندگی قرار می‌گیرید.

راز بخشش، این است که برایتان مهم نباشد که جبران می‌شود یا خیر. وقتی برایتان مهم نباشد در حالت جریان قرار می‌گیرید.»

بخششی واقعی است که به‌صورت گمنام انجام شود. کسی که یک میلیون دلار برای تأسیس یک بنیاد می‌بخشد تا ساختمانی را به نام او کنند تجارت کرده است نه بخشش.»

اگر ایمان داشته باشید که چیزهای خوب به‌سمت کسانی که آزادانه می‌بخشند جاری می‌شوند، در آن صورت همیشه پولی خواهید داشت که نیازهایتان را با آن برطرف کنید.

آنچه را می‌خواهید به‌دست بیاورید، بدهید. ما نباید سعی کنیم مسیرهایی که خیر و نیکی از طریق آن‌ها به سراغمان می‌آیند غیرمنعطف کنیم. دلیلی ندارد فکر کنیم آنچه می‌دهیم، از طریق کسی که به او چیزی داده‌ایم جبران خواهد شد. ـ چارلز فیلمور

ولی اگر بدون احساس رضایت و شادی قلبی پول ببخشید احتمال این که چندبرابرِ پولی که می‌بخشید به شما برگردد خیلی کم می‌شود. بهترین راه برای این‌که بدانید پولتان را در کجا ببخشید این است که پرسشی ساده از خود بکنید: «بیشترین شادی و لذت را در کجا دریافت کردید؟»

«همان‌طور که بدهید همان‌طور خواهید گرفت.» اگر وقت بدهید وقت می‌گیرید. اگر محصولات بدهید محصولات می‌گیرید. اگر عشق بدهید عشق می‌گیرید. اگر پول بدهید پول می‌گیرید.

«اگر کسی تمرین کند کارهایی را برای دیگران انجام دهد طوری که این به عادتی تبدیل شود که او از آن آگاه نباشد، همهٔ نیروهای جهان، پشت سر او و هر کاری که می‌کند صف می‌کشند.»

در سال ۱۹۲۴ جان دی راکفلر شیوهٔ پول بخشیدن را در قالب نامه‌ای برای پسرش تشریح کرد. او نوشت: «وقتی بچه بودم و پول دریافت می‌کردم، آن را می‌بخشیدم و همچنان که هدایایی را که می‌بخشید افزایش می‌دهید درآمدتان نیز افزایش می‌یابد…»

ما بیشتر مواقع فکر می‌کنیم چیزی برای بخشیدن نداریم؛ اما اگر دقیق‌تر نگاه کنیم خواهیم دید حتی چیز کوچکی را که داریم می‌توانیم با دیگران تقسیم کنیم.

شاید یکی از قوانین جهان‌شمول، این باشد که «اگر می‌خواهید دریافت کنید ابتدا باید بدهید.»

در این‌باره صحبت می‌کنم که شما پول می‌بخشید. در نتیجه، پول بیشتری دریافت خواهید کرد. اگر کسانی که بخشش می‌کنند کار اشتباهی بکنند آن‌کار، این است که خیلی کم بخشش می‌کنند. آن‌ها به پولشان می‌چسبند و وقتی نوبت به بخشش می‌رسد ذره ذره می‌بخشند. به همین خاطر است که چیزی دریافت نمی‌کنند. باید ببخشید و زیاد ببخشید تا در جریان دریافت زندگی قرار گیرید.

از کجا بدانید آیا ثروتمند خواهید شد یا خیر؟ این کار، راه ساده‌ای دارد. کافی است به پرسش زیر جواب دهید. آیا به‌رایگان، به‌طور منظم و سخاوتمندانه و با قلبی سرشار از رضایت و شادی می‌بخشید بدون این‌که انتظار داشته باشید در عوض آن چیزی به‌دست آورید؟

ولی بدانید وقتی چیزی را می‌بخشید اتفاقی ماوراءالطبیعی روی می‌دهد. بخشش یعنی دادن ده درصد از درآمد ناخالصتان به جامعه.

شاه عبرانیان، وقتی با قربانی‌هایی که سوخته می‌شوند مخالفت می‌کند چه زیبا می‌گوید: «چیزی را که برای من هزینه‌ای نداشته باشد به خداوند تقدیم نمی‌کنم!» شاید این سخن متناقص به‌نظر برسد؛ ولی اگر شما بدون این‌که انتظار داشته باشید چیزی را ببخشید، بیش از آنچه بخشیده‌اید دریافت خواهید کرد، چون انتظار نداشتید چیزی در عوض گیرتان بیاید. روی این نکته تأمل کنید.

با توجه به این نکته، کلید واقعی بخشش، این است که انتظار نداشته باشید چیزی در عوض آن دریافت کنید. اگر انتظار داشته باشید که چیزی در عوض آن دریافت کنید، نمی‌توانید ببخشید. یک هدیه یا بخشش برای شما هزینه‌ای دارد. برای این‌که چیزی که می‌بخشید مشخصه‌های یک هدیه یا بخشش را داشته باشد باید برای شما هزینه‌ای داشته باشد.

یکی از قوی‌ترین موتورهای بخشیدن و دادن، قانون معامله‌به‌مثل است. وقتی انسان چیزی را به‌صورت مجانی دریافت می‌کند ذاتاً می‌خواهد آن را جبران کند.

کلود هاپکینز می‌گوید: «بهترین راه برای فروش هر چیز این است که نمونه‌ای از آن را مجانی بدهید!»