بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انجمن شاعران مرده | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب انجمن شاعران مرده

بریده‌هایی از کتاب انجمن شاعران مرده

۴٫۳
(۵۷۱)
در میان مردمان کاملاً تنها باش، تا بفهمی چقدر توان ایستادگی داری!
nu_amin_mi
اگر دربارهٔ چیزی اطمینان دارید خودتون رو مجبور کنید تا به اون از دریچهٔ دیگه‌ای نگاه کنید. حتی اگه به نظرتون اشتباه یا احمقانه باشه. وقتی چیزی می‌خونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی می‌گه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر می‌کنید.
nu_amin_mi
من همونی‌ام که لیاقتت رو دارم.
نگآرا
برای هرکدوم از ما چقدر سخته بخوایم به صدای درونی‌مون گوش بدیم و عقاید شخصی‌مون رو در حضور دیگران حفظ کنیم.
نگآرا
«و نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم هرگز زندگی نکرده‌ام.»
Harry potter
لحظه‌ای تأمل کرد و بعد گفت: «رهسپار جنگل شدم به این امید که اندیشمندانه زندگی کنم. می‌خواستم زندگی‌م ژرف و معنادار باشد و تمام عصارهٔ حیات را فرو برم! تا ریشه‌کن کنم هرآن‌چه را که زندگی‌بخش نیست و نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم زندگی نکرده‌ام.»
Eiman Maleksefat
کیتینگ سمت چارلی رفت. آرام نامه را از دستش گرفت، تا زد و توی جیبش گذاشت و گفت: «زن‌ها کلیسای جامع‌اند، پسرها! در اولین فرصتی که یافتید، یکی از اون‌ها رو برای عبادت انتخاب کنید.»
Eiman Maleksefat
کیتینگ گفت: «اگر دربارهٔ چیزی اطمینان دارید خودتون رو مجبور کنید تا به اون از دریچهٔ دیگه‌ای نگاه کنید. حتی اگه به نظرتون اشتباه یا احمقانه باشه. وقتی چیزی می‌خونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی می‌گه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر می‌کنید.
masomeh
نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم هرگز زندگی نکرده‌ام
Ali
نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم هرگز زندگی نکرده‌ام.
khazar
«شکوفه‌های سرخ را همین حالا که می‌توانی از جا برچین زمان کهن سال آرام در گذر است همین گل که کنون به روی تو لبخند می‌زند فرداروز عمرش فانی خواهد بود.»
son son
پدر نیل پری، خشک و شق ایستاده بود
ali varmaziar
هر عصر بشارتگر رؤیایی است که رنگ می‌بازد یا رؤیایی که دگرباره متولد می‌شود.
Negin
«چنان‌چه، کسی با ثبات قدم و اعتماد به خویش، گام در مسیر رؤیاهایش نهد، در زمان آتی با موفقیت و کامیابیِ غیرمنتظره‌ای روبه‌رو خواهد شد. آری!»
Negin
«می‌خواستم زندگی‌ام ژرف و معنادار باشد و تمام عصارهٔ حیات را فرو برم!»
Negin
نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم هرگز زندگی نکرده‌ام.»
Mohadese
تو شعر می‌خونی چون عضوی از نژاد بشر هستی چون نژاد بشر، سرشار از شور و عشق و احساسه! پزشکی، قانون، بانک‌داری، این چیزها برای حفظ و ادامهٔ بقای زندگی لازم‌ان. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ این‌ها چیزهایی‌ان که ما به خاطرش زنده‌ایم و نفس می‌کشیم!
Mohadese
کیتینگ سمت چارلی رفت. آرام نامه را از دستش گرفت، تا زد و توی جیبش گذاشت و گفت: «زن‌ها کلیسای جامع‌اند، پسرها! در اولین فرصتی که یافتید، یکی از اون‌ها رو برای عبادت انتخاب کنید.»
آیناز ر
«مگه عادات قدیمی چشونه آقای اُوراستریت؟» ناکس ادامه داد: «باعث می‌شن همیشه زندگیِ ماشین‌واری داشته باشیم، آقا. ذهن‌مون رو محدود می‌کنن.»
Ra8.M
«یک دوراهی در جنگل سر برآورده بود و من جاده‌ای را در پی گرفتم که رد کمتری در آن نمایان بود و این همانی بود که راه را متفاوت می‌ساخت.»
Ra8.M

حجم

۱۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۷۰%
تومان