بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انجمن شاعران مرده | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب انجمن شاعران مرده اثر زهرا طراوتی

بریده‌هایی از کتاب انجمن شاعران مرده

۴٫۳
(۵۰۸)
جهان‌باختگانیم ما، جهان‌آواره‌هاییم که در سایهٔ ماه رنگ‌باخته، گویی همچنان تا ابد، برانگیزاننده و لرزانندهٔ روزگارانیم.
vafa
کمرون که حسابی گیج شده بود، گفت: «فکر می‌کنید این چیزهایی که گفت سر امتحان بیاد؟»
Gisoo
چرا که چانه‌شان از بغض می‌لرزید و اشک داشت از روی گونه‌شان سُر می‌خورد.
آساره
بدبین نیستم، پسرم. واقع‌گرا هستم!
سایه
نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم هرگز زندگی نکرده‌ام
13
رفقا، در وجود همهٔ ما نیاز بزرگی هست که دوست داره پذیرفته و تأیید شه. اما باید به چیزی که در شما متفاوت و منحصربه‌فرد هست، اعتماد کنید حتی اگر عجیب و غریبه یا بقیه اون رو نمی‌پسندن. به قول فراست: «یک دوراهی در جنگل سر برآورده بود و من جاده‌ای را در پی گرفتم که رد کمتری در آن نمایان بود و این همانی بود که راه را متفاوت می‌ساخت.»
🌸فطرس🌸
«رهسپار جنگل شدم به این امید که اندیشمندانه زندگی کنم. می‌خواستم زندگی‌م ژرف و معنادار باشد و تمام عصارهٔ حیات را فرو برم! تا ریشه‌کن کنم هرآن‌چه را که زندگی‌بخش نیست و نمی‌خواهم لحظهٔ مرگ دریابم زندگی نکرده‌ام.»
مریم بانو
اگه می‌خوای یه آتئیست دوآتیشه بار بیاری، اون‌ها رو سفت و سخت بگیر به باد تعلیمات مذهبی. این همیشه جواب داده.»
philodendron
شکوفه‌های سرخ را همین حالا که می‌توانی از جا برچین زمان کهن سال آرام در گذر است همین گل که کنون به روی تو لبخند می‌زند فرداروز عمرش فانی خواهد بود
سقف پاره کن!
به همهٔ معلمانی که کلمه را در کالبد زبان جاری ساختند و با کلام‌شان نوع دیگر زیستن را آموختند، نوع دیگر نگریستن را...
║▌║▌║ اقلیت ║▌║▌║

حجم

۱۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان