بریدههایی از کتاب جدایی معنوی؛ چگونه پس از جدایی به زندگی خود ادامه دهیم
۴٫۲
(۲۴)
هرگز نباید فراموش کنیم که خداوند هیچگاه بیشتر از توانمان به ما سختی نمیدهد.
پناهی
بزرگترین درسی که باید در زندگی بیاموزید این است که خودتان را دوست بدارید.
Pouya Alidadi
خداوند همیشه آغوش خود را برای ما باز میگذارد تا تسلیم اراده او شویم و اجازه دهیم بهجای اینکه پشتمان قدم بردارد دوشبهدوش ما و در کنارمان راه برود.
narjes.nmD
اگر شما در برابر حرفهای ناراحتکننده همسرتان مقاومت کنید؛ او آنقدر حرف خود را تکرار میکند تا سرانجام تسلیم شوید و به او گوش دهید. اگر احساس کند نمیتواند شما را مجبور به گوش دادن به حرفهایش کند، ممکن است راهی دیگر انتخاب کند و بهجای حرف زدن دست به خشونت بزند؛ اما اگر دست از مقاومت بردارید، نفسی عمیق بکشید و اجازه دهید حرفهایش را بزند، شاید بتوانید از موضع تسلیم به او گوش کنید. گوش دادن از موضع تسلیم مستلزم آن است که قلب خود را صاف کنید، از انتظارات خود دست بردارید و با گوشهایی معصوم بشنوید. آنگاه به طرف مقابلتان حق بیان احساسات و نظراتش را میدهید و خودتان نیز حرفهای او را بدون مقاومت و بدون دشمنی میشنوید. شما به او اجازه شنیده شدن میدهید و شنیده شدن مهمترین چیزی است که افراد برای رهایی از خشم نیاز دارند. به این ترتیب هر دو میتوانید اسلحه خود را زمین بگذارید و از موضع دفاعی خود کناره بگیرید.
@moda_onlineshop__
برای جیمز توضیح دادم که برداشتهای ما مانند فیلتری عمل میکند که به هر چیزی مغایر با خود اجازه عبور نمیدهد.
برای مثال اگر شما همسر یا شریک زندگیتان را فردی کوتهفکر یا وسواسی تعریف کنید، در تمام شرایط و مکالمات خود او را با این فیلتر که شامل صفات، ویژگیها و باورهای بهخصوصی درباره اوست، قضاوت میکنید. هر وقت به حرفهایش گوش میکنید فیلتری دارید که میگوید او آدمی کوتهفکر و وسواسی است و اجازه نمیدهد او را طوری غیر از این تجربه کنید. برای او نیز تقریباً ناممکن است که خود را طور دیگری نشان دهد؛ زیرا فیلترهای شما بهطور اتوماتیک هر پیام دیگری مخالف با باورهایتان را دور میریزد.
eli
ما همواره در حال تکامل هستیم چه از آن آگاه باشیم و چه نباشیم و خداوند متعال زندگی هر یک از ما را به نحوی طراحی کرده است که درست همان چیزی که برای روند تکاملی خاص خود نیاز داریم سر راهمان قرار گیرد.
@moda_onlineshop__
نمیفهمیدم چرا دن نمیتواند تغییر کند و به همان مردی تبدیل شود که فکر میکردم با او ازدواج کردهام. در خواب و بیداری از خودم میپرسیدم: «چرا این اتفاق افتاد؟ چرا نمیتوانم جلوی این وضعیت را بگیرم؟ چرا باید بدترین کابوس زندگیام به واقعیت تبدیل شود؟»
@moda_onlineshop__
روزنگارم را در میآوردم و هر فکر یا احساسی را، که آن لحظه به ذهنم میرسید، در آن مینوشتم. بدون آنکه فکر کنم چه میخواهم بنویسم فقط چیزی را که به ذهنم میرسید روی کاغذ میآوردم. یکی از نوشتههایم در آن دوران این بود:
امروز با ناامیدی هر چه تمامتر از خواب بیدار شدم. درحالیکه احساس میکردم ارتباطم با همه چیز و همه کس قطع شده است بلند شدم و سعی کردم وانمود کنم حالم خوب است؛ اما واقعاً خوب نبودم. از باقی زندگیام وحشت داشتم و میترسیدم. کجا خواهم رفت و چه خواهم کرد؟ چه کسی پشت و پناه من خواهد بود؟ فکر میکردم بالاخره تنهاییهایم به پایان رسیده است؛ اما دوباره سر جای اولم هستم
eli
تسلیم شدن یعنی با خود بگویید که نمیدانم این رودخانه مرا به کجا خواهد برد؛ اما ایمان دارم مرا به مقصد درست خواهد رساند.
eli
هنگامیکه قدم در دنیای ناشناختهها میگذاریم، فرصتها به رویمان گشوده میشود و خود را تسلیم ذهن خلاقی میکنیم که آهنگ رقص زیبای زندگی را مینوازد.
eli
هنگامیکه تسلیم شویم و خودمان را بیدفاع نشان دهیم او بهطور غریزی فشار را از روی ما برمیدارد و به ما فرصت رها شدن میدهد. پاسخ اولیه اغلب ما به هر گونه تهدید احتمالی، مقاومت کردن و ایستادگی تا پای مرگ است؛ اما گاهی باید چشمها را بست، نفسی عمیق کشید و تسلیم شد.
eli
قانون تسلیم به ما میگوید هنگامیکه دست از مقاومت برمیداریم و به شرایط خود درست همانگونه که هست، تسلیم میشویم، همه چیز شروع به تغییر میکند. ما از ترس اینکه اگر تسلیم شویم با شرایطی روبهرو خواهیم شد که نمیتوانیم از عهده آن برآییم، مقاومت میکنیم. مقاومت کردن یک مکانیزم دفاعی طبیعی است، حفاظی است که ما ناآگاهانه دور خود میکشیم تا از رنج در امان بمانیم؛ اما درنهایت مقاومت نهتنها از ما محافظت نمیکند، بلکه حق التیام یافتن را نیز از ما میگیرد. مقاومت مانع از دیدن حقیقت و آنچه بهراستی در زندگی ما میگذرد، میشود. مقاومت اجازه نمیدهد فرصتهایی را، که زندگی سر راهمان میگذارد، ببینیم. هنگامیکه تسلیم میشویم تصویر محدودی را که از زندگی داریم، کنار میگذاریم و بدون هر گونه تعبیر و توهم خود را در لحظه حال احساس میکنیم.
eli
اغلب ما آموختهایم اگر آدمهای خوبی باشیم، خداوند از ما مراقبت خواهد کرد و اگر آدمهای بدی باشیم، ما را رها خواهد کرد. این باور دروغی بیش نیست. خداوند همیشه آغوش خود را برای ما باز میگذارد تا تسلیم اراده او شویم و اجازه دهیم بهجای اینکه پشتمان قدم بردارد دوشبهدوش ما و در کنارمان راه برود.
F.Shokouh
گامهای عملی برای التیام
۱. فضایی آرام به دور از هرگونه مزاحمت برای خود تدارک ببینید. کاغذ و قلمی بردارید و داستان جدایی خود را کامل با همه احساساتی که از وقایع داشتهاید بنویسید. از زبانی استفاده کنید که همه احساسات تاریک و ناخوشایندتان را بیان کند. اکنون زمانی نیست که بخواهید چیزی را سانسور کنید، صادق باشید و مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرید. اجازه دهید هر آنچه درباره خود، همسرتان و جداییتان باید بگویید، گفته شود.
۲. اکنون فهرستی از تمام حقایق جداییتان، بدون هیچ قضاوت، داستانسرایی و اندوه، بنویسید.
۳. به عقب برگردید و داستان جدایی خود را دوباره بخوانید. از خودتان سؤال کنید که کدام بخش این داستان حقیقت دارد و کدام بخش فقط خیال و افسانه است.
کاربر ۱۹۷۹۱۱۱
چشمهای تازه به ما اجازه میدهد همه پیشامدها و افراد زندگیمان را بهعنوان راهنمایی برای مقصد بعدی و رسیدن به جایی ببینیم که تجلی برترین وجه وجودمان روی زمین خواهد بود.
Hani Jani
طلاق یک زبان بینالمللی دارد که در تمام دنیا با جملات مشابهی بیان میشود مانند: «من به هیچوجه مثل شوهرم نبودم.»؛ «من و همسرم هیچ شباهتی به هم نداشتیم.» یا «من هیچوقت نمیتوانم مثل زنم باشم.» اما در اینجا از شما میخواهم کمی فکر کنید و ببینید به جز موارد خاص که یکی از طرفین مشکل اخلاقی، رفتاری یا بیماری غیر قابل درمانی دارد آیا شما و همسرتان بیش از آنچه فکر میکنید به هم شباهت ندارید؟
ftmlifeskills
تسلیم شدن نتیجه ایمان است. تسلیم شدن یعنی با خود بگویید که نمیدانم این رودخانه مرا به کجا خواهد برد؛ اما ایمان دارم مرا به مقصد درست خواهد رساند.
ze.mim
وقتی تصمیم میگیرید از کوهی بالا بروید نمیتوانید همه کوه را ببینید و نمیدانید چه چیزی در انتظار شماست. در طول راه ممکن است هزاربار به خود لعنت بفرستید و با خود بگویید: عجب دیوانهای هستم؟ مگر بیکار بودم؟ کی من رو توی این هچل انداخت؟ اینجا چهکار میکنم؟ اما وقتی به بالای کوه میرسید و از آن ارتفاع به راهی که پیمودهاید و هدفی که رسیدهاید نگاه میکنید، میدانید چه کردهاید.
ze.mim
درحقیقت اگر شما صفتی را در خود نداشته باشید نمیتوانید آن را در دیگری تشخیص دهید.
narjes.nmD
«رنج فاصله بین آن چیزی است که وجود دارد و آن چیزی که میخواستیم وجود داشته باشد.»
narjes.nmD
حجم
۲۴۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۴۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۸۵,۹۰۰
۲۵,۷۷۰۷۰%
تومان