بریده‌هایی از کتاب جدایی معنوی؛ چگونه پس از جدایی به زندگی خود ادامه دهیم

فقط یک ذهن بیمار و ناآگاه می‌تواند دیگری را مسبب احساسات خود بداند.

. ایمان دانشی به ما عطا می‌کند که به هوش جهانی متصل می‌شویم و این هوش خیر ما را دربردارد.

ما فکر می‌کنیم اگر به پول، فرزند، خانه، اعتقادات، افکار و در کل متعلقاتمان محکم‌تر بچسبیم، می‌توانیم دنیا را کنترل کنیم.

گاهی بهترین راه فرار از یک شکستِ حتمی رها کردن آن است.

هر اتفاق و شرایطی، به منظوری خاص در زندگی‌ام پیش آمده و مرا به سطح جدیدی از درک رسانده است. کار من این بود که بپذیرم هر پیروزی یا شکستی بخشی از مرحله بعدی زندگی من است.

درد و تغییر کلید گشودن درهای حکمت و درک عمیق تجربه انسانی ماست.

مقاومت ما را در رنج عاطفیِ وضعیت موجودمان نگه می‌دارد.

هنگامی‌که ستون بدنمان می‌لرزد برای کمک پیش خدا می‌رویم غافل از آنکه خداوند آن‌ها را می‌لرزاند تا به سویش برویم.

«پیوند الهی زمانی رخ می‌دهد که خودِ فروتر از وهم و خیال بیرون آید و به خودِ والاتر اجازه دهد حقایق را آن‌گونه که هست واضح و بی‌شایبه، صادقانه و بی‌تردید، کامل و بی‌نقص ببیند.»

در اوج زمستان آموختم تابستانی شکست‌ناپذیر درون من آرمیده است.