بریده‌هایی از کتاب درمان افسردگی؛ سرماخوردگی روانی

هدفتان باید این باشد که احساس «بهتر شدن» و «بهتر بودن» پیدا کنید نه احساس «کاملا خوب شدن» به این ترتیب به زودی «کاملا خوب خواهید شد.» اگر بر روی انجام تغیرها و اصلاحات کوچک تمرکز کنید، پس از مدتی متوجه خواهید شد که چه تغییرات چشمگیری کرده‌اید. هر بار یک دستورالعمل را خوب فرا بگیرید و آن‌را بدون شتابزدگی برای اخذ نتیجه، انجام دهید و تا یکی کامل نشده سراغ دیگری نروید. مطمئن باشید که کاملا بهبود خواهید یافت. عجله نکنید.

داستان والری نشان می‌دهد که افسردگی بر حافظه و نوع یادآوری ما بوضوح تاثیر می‌گذارد به گونه‌ای که مکررا و مکررا، رخدادهای ناخوشایند را به‌خاطر می‌آوریم و بدین ترتیب، خلق ما همچنان افسرده می‌ماند.

وقتی او تصمیم گرفت نسبت به دیگران واکنش نشان دهد و احساس‌هایش را بیرون بریزد افسردگی از بین رفت.

فرد افسرده معمولا کم‌اشتها است ولی شب به‌راحتی به‌خواب می‌رود (برخلاف افراد مضطرب) اما صبح زود از خواب می‌پرد. احساس ضعف جسمانی دارد. خود را تنها و بی‌یار و یاور احساس می‌کند. ممکن است گاه به فکر خودکشی بیفتد و در موارد بسیار شدید بیماری حتی فرد ممکن است اقدام به خودکشی کند. مکررا آه می‌کشد و بسیار گریه می‌کند. احساس خستگی و ناتوانی دارد. رمق برخاستن و رفتن به جایی یا انجام فعالیتی را در خود احساس نمی‌کند. بسیار بدبین شده و تصور می‌کند اوضاع موجود به هیچ وجه رو به بهتر شدن نخواهد رفت و کاملا ناامید است. احساس می‌کند فردی بی‌فایده است. قدرت تمرکز حواس و تصمیم‌گیری وی بسیار کاهش می‌یابد. حتی ممکن است بدنش سرد باشد و احساس سرما نماید.

گاه بهتر است با افسردگی خود به گونه‌ای رفتار کنیم که گویی کاملا خارج از حیطهٔ کنترل ما است و ما را به نوعی اسیر خود ساخته و لذا بیاییم با خودمهربانانه و از روی رأفت رفتار کنیم، درواقع از خود پرستاری و تیمار نماییم، همانند هنگامی‌که دچار سرماخوردگی می‌شویم! اگر با خود مهربان باشیم می‌توانیم افسردگی را تا حد زیادی برطرف نماییم و از تداوم و گسترش آن پیشگیری کنیم.

«زمان بزرگ‌ترین مسکن و درمانگر آدمی‌است» با گذشت زمان، بدترین اندوه‌ها و سوگ‌ها، کمرنگ و ناپدید می‌شوند.

دانشمند بزرگ تاریخ روان‌شناسی، زیگموند فروید، افسردگی را واکنش روانی انسان در برابر یک «کمبود» می‌داند. نظریه‌ای که اضطراب را واکنش روانی نسبت به «تهدید» و افسردگی را واکنش روانی نسبت به «کمبود» می‌داند سالها است که جزو پرطرفدارترین نظریه‌ها بوده

در این سفر درمانی، به جای خیره شدن به تصویر نامشخص مقصد، کافی است به خط‌های کوتاه سفید رنگ وسط جاده یا فقط به پیچ‌های جاده نگاه کنید. انجام هر دستور کوچک و هر فعالیت اندک در جهت رفع افسردگی، شما را یک گام به مقصد نزدیکتر می‌کند

به عبارت دیگر افسردگی باعث می‌شود که با مسئولیت‌هایی که از نپذیرفتن آن‌ها می‌ترسید روبه‌رو نشوید و به این ترتیب از به دوش کشیدن وظایفی که برای شما استرس آور و فشارنده است در امان می‌مانید و از انجام کارهایی که دوست ندارید انجام دهید یا ملاقات افرادی که مایل به دیدارشان نیستید رها می‌شوید.

نباید تمام نیرو و امید خود را در یک نقطه جمع کنید تا با بروز یک حادثه در آن موضع، امیدواری و اعتمادبه‌نفس شما به تمامی‌از بین برود. انگلیسیی‌ها در این مورد یک ضرب المثل جالب دارند: همهٔ تحم‌مرغ‌ها را در یک سبد نگذاری!