بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کوچه کوچک‌ها | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب کوچه کوچک‌ها اثر سعید پورزنگی آبادی

بریده‌هایی از کتاب کوچه کوچک‌ها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۸ رأی
۴٫۶
(۲۸)
نخند! باور كن. به سرعت نور تُف می‌شی بَر غباری كه از یاد دست رفته.
.zhr.
راه تو راه من نیست!
maryam
قلبت را به من بِدِه
maryam
گور من گُم نشود من به تو دل بستم، یار!
دختر دریا
نشئۀ لطف تو و دست نوازشگر دوست هرچه از سقفِ لطافت به سَرَم ریخت نکوست.
ماهی
كجایی؟ نیستم! من در شرقی‌ترین شَبِ جهان پنهانم. همان‌گونه كه تو از من و من از خود. من ساكن هیچ كجای جهانم در برزخ هیچ وقت تو از بهشت سرشارم.
Maryam Bagheri
كجایی؟ نیستم! من در شرقی‌ترین شَبِ جهان پنهانم. همان‌گونه كه تو از من و من از خود. من ساكن هیچ كجای جهانم
azita_hoseinzehi
می‌شنوی صدایش را؟ صدای شکستن دلی که شاید بی‌تقصیر ...؟ دلی که اگر صاف نیست، لااقل ناصاف نیست؛ که نمی‌ترسد از دروغ نگفتن و می‌ترسد از مهربانی‌های توخالی. که نمی‌ترسد از سکوتی که شرافتمندانه تلخ است و می‌ترسد از هق هِق گریه‌های طولانی. من معشوق انزوایم که دیگر هیچ بعید نیست؛ بد بودن کسی که آنچنان بد نیست، یا خوب بودن کسی که آنچنان خوب، نه!
nikroo
گفتم به غبار چشم تو سجده كنم؟ گفتی نه و من غبار شدم.
Maryam Bagheri
تقدیم به فرشته‌ای که در واژه‌های شعر من پرسه می‌زند!
آترین🍃

حجم

۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
رایگان