بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کوچه کوچک‌ها | طاقچه
کتاب کوچه کوچک‌ها اثر سعید پورزنگی آبادی

بریده‌هایی از کتاب کوچه کوچک‌ها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۸ رأی
۴٫۶
(۲۸)
من در شرقی‌ترین شَبِ جهان پنهانم. همان‌گونه كه تو از من و من از خود.
✿↝...برکت...↜✿
تنها به یک آرزو می‌اندیشم
یك رهگذر
می‌شنوی صدایش را؟ صدای شکستن دلی که شاید بی‌تقصیر ...؟ دلی که اگر صاف نیست، لااقل ناصاف نیست
_SOMEONE_
تنها به پرندۀ بی‌پرواز می‌اندیشم؛ که آب و دانۀ این قفسِ پُرهیاهو پرواز را ز خاطرش نبُرده است؛ این دانۀ اسارت و آن آبِ فراموشی! تنها به یک آرزو می‌اندیشم؛ که دیگر در تعقیبِ واژه‌های بِکر نباشم تا از این گُنبد سکوت رُخصتِ های و هوی برنخیزد تنها به یک مرگ می‌اندیشم به یک مرگ مُحتاجم به یک مرگ در زیر آوار حرف‌های ناگفتۀ تو که اگر یک حنجره آزاد می‌بود صدای مهربانِ تو از هزار پنجره
:)
تمام عشاق؛ اسب‌های رها شده در باداند که بی‌غرض شیهه می‌کشند نه بی‌هدف!
•سآرا •
گور من گُم نشود من به تو دل بستم، یار!
•سآرا •
من به شعر دُچارم مثل خورشید به تابیدن مثل شیوا به رقصیدن مثل من به تو مثل تو به رؤیا تو به من دُچاری مثل مصلوب به صلیب مثل نیلوفر به مُرداب.
آرام
تنها به یک آرزو می‌اندیشم
_SOMEONE_
گفتم به غبار چشم تو سجده كنم؟ گفتی نه و من غبار شدم.
Friba
تمام عشاق؛ اسب‌های رها شده در باداند که بی‌غرض شیهه می‌کشند نه بی‌هدف!
دختر دریا

حجم

۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۸صفحه بعد