بریدههایی از کتاب از دولت حافظ (تفسیر جامع دوازده غزل حافظ)
۴٫۲
(۱۳)
کسی که تو را دارد، چه چیز ندارد. و کسی که تو را ندارد، چه چیز دارد؟
باران
ای فروغ ماه حسن از روی رخشانِ شما
آبِ روی خوبی از چاه زنخدانِ شما
عزم دیدارِ تو دارد جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید؟ چیست فرمانِ شما؟
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشند مستوری به مستانِ شما
بخت خوابآلود ما بیدار خواهد شد مگر
زانکه زد بر دیده آب از روی رخشانِ شما
با صبا همراه بفرست از رخت گلدستهای
بو که بویی بشنویم از خاک بستانِ شما
عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم
گرچه جام ما نشد پُر میبه دورانِ شما
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان! جان من و جانِ شما
کی دهد دست این غرض یارب که همدستان شوند
خاطر مجموع ما زلف پریشانِ شما
دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری
کاندرین رَه کُشته بسیارند قربانِ شما
میکند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو
روزیِ ما باد لعل شکّرافشانِ شما
مادربزرگ علی💝
همه معتقدند که مِی، نجس است. امّا حافظ میگوید آنچه ذاتاً نجس است ریا و تزویر و ظاهرگرایی است. وقتی مِی وارد وجود انسان میشود، تعقّل، تأمّل و معرفت را میگیرد و او را از راه هدایت دور میکند و نجس میگرداند. در وجه معنوی هم انسان با ریا به همین ترتیب نجس میشود. ریا نجاست معنوی به دنبال میآورد.
Pariya
طفیل هستیِ عشقاند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
پس عشق اساسیترین رکن طریقت و مهمترین مبنا در ایمان است. اگر ایمان بر اساس عشق باشد مؤمن را نجات میدهد و به فلاح میرساند. تنها عشق است که میتواند به ما بالِ پرواز دهد، وگرنه مقیّد بودنِ تقلیدوار به احکام دینی، برای انسان بالِ پرواز نمیسازد.
مادربزرگ علی💝
آن کس که اوفتاد خدایش گرفت دست
گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری
مادربزرگ علی💝
انسان هر لحظه در معرض فریبِ شیطان است و هر قدر در ایمان خویش جلوتر برود خطر، بزرگتر میشود.
باران
مولانا میگوید:
قومی ندویدند و به مقصد برسیدند
قومی دویدند و به مقصد نرسیدند
Pariya
خداوند صیادی است که میخواهد روح ما را از قفسِ تن آزاد کند. صیادی خدا بر عکس صیادی انسان است. انسان پرندهها را صید میکند و در قفس میگذارد. امّا خداوند برای رها کردنِ روح، پرندهی قفس را آزاد میکند.
Pariya
این دنیا، خرابآباد و کاروانسرایی است که چندی در آن میمانیم، سپس از آن گذر میکنیم و میرویم.
باران
کافر نسبت به منافق ارجحیت دارد، زیرا او صادقانه میگوید که کافر است.
باران
خداوند میخواست موجودی خلق کند که با وجود قدرت سرکشی راه عشق ورزیدن را انتخاب کند. هم استعداد طغیان داشته باشد و هم تسلیم. این بود که انسان را آفرید.
باران
بدبختی و خوشبختی چیزی در بیرون از ما نیست بلکه به بیداری و خوابِ بخت ما برمیگردد. اگر بخت ما بیدار شود خوشبخت هستیم و اگر در خواب باشد سیاهبخت و نادان. کارِ ما در زندگی این است که بخت خویش را در زندگی بیدار کنیم. به همین دلیل اولین گام در سلوک پقظه یا بیدار شدن نام دارد. این بیدار شدن، همان بیدار کردنِ بخت است. بخت خوابآلود، طالع جهل و بیخبری و نادانی است. قرآن نام آن را غفلت میگذارد. پیامبر (ص) میفرماید: «مردم همه در خوابند، هنگامی که مردند بیدار میشوند.»
Hemmat
امام علی (ع) میفرماید: «هرگاه به دنیا پشت کنی، به سوی تو میآید و هر قدر بیاعتنایی کنی او حریصتر میشود که برای تو جلوهگری کند. امّا اگر به دنیا اقبال نشان دهی و به آن رو کنی، دنیا از تو فرار میکند؛ در آن هنگام است که تو به دنبال دنیا میروی و دنیا از تو دورتر میشود.»
behzad.r
خداوند صداقت را بسیار دوست دارد. افرادی که صداقت دارند، سریعتر به انقلاب درونی میرسند، امّا افرادی که در رفتارِ خود تزویر و ریا دارند، دیرتر منقلب میشوند و شاید هم هرگز به انقلاب درونی درست پیدا نکنند.
Pariya
خداوند اگر به فردی بلا میدهد، استعداد گستردگی ظرفیت را نیز به او میدهد. اما او بهکارنمیگیرد.
باران
رندِ حافظ یقین دارد و پایبند به حق و حقیقت است، امّا رندِ خیام که اعتقادی به آبرو ندارد، از چیزی نمیترسد و لاابالی و افراطی است. رندِ خیام در برابر رندِ حافظ، که به دلیل متعالی بودن در وجودش احترام به اخلاق دارد، مقبول نیست زیرا او در بیاخلاقی و پوچگرایی راه میپوید.
Pariya
پیامبر(ص) میفرماید: «سه چیز در این دنیا مایهی هلاکت انسان است: عُجب و غرور (شگفتی انسان از عملِ خود)، بُخل (خودپسندی، خودبینی، خودکامی)، هوای نفس.»
Pariya
کسی که فریبکار و حیلهگر است، از درون تهی است و تهی را صید میکند.
باران
زندگیِ شما چیزی نیست جز اکنون.
باران
انسان، ذاتاً حریص و ضعیف و نیازمند خلق شده است.
باران
حجم
۴۳۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
حجم
۴۳۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان