بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اعترافات هولناک لاک پشت مرده٫٫٫ | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب اعترافات هولناک لاک پشت مرده... اثر مرتضی برزگر

بریده‌هایی از کتاب اعترافات هولناک لاک پشت مرده...

نویسنده:مرتضی برزگر
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۲از ۱۲۲ رأی
۳٫۲
(۱۲۲)
بعد تعریف می‌کرد که زنِ یکی از فامیل‌ها فهمیده شوهرش با سوسن‌شَله رابطه دارد. کشیک‌شان را می‌کشد تا جایی که با هم خلوت می‌کنند. باغ هم بوده انگار. از سوراخ توی دیوارِ کاهگلی همه‌چیز را می‌بیند. می‌آید خانه و یک‌عالمه غذای خوشمزه می‌پزد و کلی قربان‌صدقهٔ شوهرش و خستگی‌اش می‌رود و شام حسابی به‌اش می‌دهد بخورد و می‌گذارد خوابش سنگین شود. بعد نیمه‌های شب، یک شیشه‌نوشابهٔ خانواده اسید خالی می‌کند میان پاهای مرد. به این‌جاها که می‌رسید بلندبلند می‌خندید و می‌گفت «فکر کن! شوهره تو خواب خوش! موقع خوابیدن اکبر بوده، نصفه‌شب بلند شده دیده کبراست!»
محسن سفیدگر
اگر همین یک‌ذره مهربانی را هم نداشت، مطمئن می‌شدم ارمنی نیست و یکی از خود ماست.
محسن سفیدگر
یاد بهزاد می‌افتم که همیشه می‌گفت وقتی کسی می‌میرد، روحش می‌رود توی چاکرای آدم‌های دیگر و قایم می‌شود؛ یعنی نمی‌خواهد وارد مسیر آخرت شود و این حرف‌ها. اگر راست گفته باشد، می‌توانم قسم بخورم که روح کانی صاف افتاده وسط چاکرای سرگرد. کمی سرم را جلوتر می‌آورم تا از لای یقهٔ بازش، سینه‌اش را ببینم، اما پشم‌وپیلش نمی‌گذارد. سریع یقهٔ لباس را می‌کشد روی هم و می‌گوید «کجا رو نگاه می‌کنی برادر من؟ تو عالم مایی یا هپروت؟ چیزی که مصرف نکردی؟ آبکی، تلخی، زیرزبونی، زیرجلدی؟» می‌گویم «نه.»
محسن سفیدگر

حجم

۲۸۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۲۸۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
۳۰,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد