بریده‌هایی از کتاب خودت را تباه نکن؛ فکر و خیال بس است به زندگی‌ات برس

همهٔ ما عادت داریم مسائل مختلف را در ذهن خود خیلی بزرگ‌تر از چیزی که هستند نشان دهیم

«شخصیت من را اعمالم مشخص می‌کنند، نه افکارم.»

جامعهٔ ما چنان بی‌پروا و عجولانه ما را به سمت ثروتمندترین شدن، باهوش‌ترین بودن، زیباترین و خوش‌لباس‌ترین بودن، بامزه‌ترین بودن یا قوی‌ترین بودن سوق می‌دهد که فراموش می‌کنیم چگونه خودمان باشیم و آزادانه زندگی کنیم و به جای به دوش کشیدن بار مسئولیت‌ها و انتظارات اجتماع و خانواده، راه خودمان را انتخاب کنیم

اعمالتان شما را تعریف می‌کنند، نه افکارتان. شخصیت شما را اعمالتان مشخص می‌کنند

«شخصیت من را اعمالم مشخص می‌کنند، نه افکارم.»

زندگی بدون خطر کردن فقط به معنای «وجود داشتن» است

زیرا شما همیشه می‌توانید با خستگی‌ناپذیری به حرکت ادامه دهید. وقتی که هیچ‌چیز برایتان باقی نمانده است، خستگی‌ناپذیری هنوز با شماست. به جای اینکه فکر کنید آیا باید ادامه دهید یا برگردید، با خستگی‌ناپذیری به جلو بروید. خستگی‌ناپذیری تنها یک جهت را می‌شناسد و آن هم روبه‌جلو است؛ تنها یک انتخاب دارد و آن این است که به حرکت ادامه دهد.

«حس زخم‌خوردگی را پس بزن تا زخمت ناپدید شود.»

به یاد داشته باشید که تمام موفقیت‌ها و تجربیات و تمام چیزهایی که همیشه آرزویشان را داشته‌اید در قلمروی عدم اطمینان انتظار شما را می‌کشند. وقتی این موضوع را بپذیرید، دیگر مانند گذشته از عدم اطمینان ترس نخواهید داشت. بله، هنوز هم ممکن است دربارهٔ آینده نگران باشید، اما این دورنما علاوه بر نگرانی به شما احساس هیجان و امید نیز خواهد داد. درست است که قلمروی ناشناخته‌ها ممکن است بدی‌هایی داشته باشد، اما تمام چیزهای خوب را نیز در بر می‌گیرد. دریای پیشرفت و فرصت‌ها در این قلمرو موج می‌زند.

اپیکتت می‌گوید: «اگر می‌خواهید پیشرفت کنید، باید قبول کنید که مردم فکر خواهند کرد شما نادان و ابلهید.»

تئودور روزولت می‌گوید: «هنگام تصمیم‌گیری، بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که تصمیم درست بگیرید. اگر نشد، تصمیم غلط بگیرید؛ باز هم بهتر از آن است که هیچ کاری نکنید.»

تاسیتوس می‌گوید: «تمایل ما به امنیت با هر امر خطیر، مهم و شرافتمندانه‌ای تناقض دارد.» وقتی که فقط به چیزهایی بچسبید که با آن‌ها راحتید و همان کارهای همیشگی را انجام دهید، در واقع در گذشته زندگی می‌کنید و هیچ حرکتی رو به جلو ندارید. کارها و رفتارهایی را تکرار می‌کنید که روزی برایتان مصداق خطر کردن بودند، زیرا نمی‌دانستید نتیجهٔ آن‌ها چه خواهد شد؛ اما از آن پس تبدیل به امور روزمره شدند.

اپیکتِت می‌گوید: «خردمند کسی است که غم چیزهای نداشته را نمی‌خورد، بلکه برای داشته‌هایش شادی می‌کند.»

تنها چیزی که جلوی شما را گرفته این است که فکر می‌کنید چیزی جلویتان را گرفته است

دقیقاً به همین دلیل است که موفقیت‌های بزرگ و خارق‌العاده امری نادر به حساب می‌آیند؛ زیرا اکثر مردم دوست ندارند معذب و ناراحت شوند.

شاید شما باهوش‌ترین انسان روی کرهٔ زمین باشید؛ اما اگر دست به کار و عمل نزنید، این هوش سرشار به هیچ دردی نمی‌خورد.

آیا فکر می‌کنید گاندی، رُزا پارکس یا آبراهام لینکلن هیچ‌گاه گرفتار شک، ترس یا عدم اطمینان نشدند؟ نیکولا تِسلا یا استیو جابز چطور؟ آیا واقعاً فکر می‌کنید که این افراد هر روز، با حالی فوق‌العاده و درحالی‌که آهنگ همه‌چیز عالی است در گوششان پخش می‌شده، از خواب بیدار شده‌اند؟ البته که نه! آن‌ها هم گرفتاری‌ها و مشکلات خود را داشتند؛ اما درهرصورت شروع به کار کردند. هرچیزی را که سر راهشان بود لوله کردند و کنار گذاشتند و به سوی ناشناخته‌ها شتافتند. آن‌ها به صورت منفعل و بدون تلاش به نتیجه نرسیده‌اند.

اگر به این موضوع فکر کنید، متوجه می‌شوید که اکثر ما این‌گونه فکر می‌کنیم. دلمان می‌خواهد کسی ماشین را برایمان براند. فکر می‌کنیم که خلاقیت می‌تواند شوفر ما در زندگی باشد و اعتمادبه‌نفس می‌تواند کارهایمان را ساده‌تر کند؛ اما اگر می‌خواهید به مقصد برسید، باید خودتان پشت فرمان بنشینید. چه آماده باشید چه نباشید، باید کمربندتان را ببندید و پایتان را روی پدال گاز بکوبید. از شما می‌خواهم که امروز کاری متفاوت با کارهای معمولتان انجام دهید. از شما می‌خواهم که متفاوت با افکار منفی یا بی‌فایدهٔ همیشگی عمل کنید. در لحظه و در راستای هرچیزی، که در آن لحظه روبه‌رویتان است، عمل کنید. احساساتتان را فراموش کنید، فقط عمل کنید! منتظر این نباشید که حس‌وحال کار را پیدا کنید. منتظر آن حس جادویی که کارتان را برایتان انجام می‌دهد نمانید. فقط عمل کنید. افکارتان را کنار بگذارید و حرکت کنید. نیازی نیست خودتان را از لحاظ روانی آماده کنید. نیازی نیست همه‌چیز برای کارتان آماده و مهیا باشد. فقط عمل کنید. زود باشید.

هنگامی که فکر می‌کنید دارید تصمیمی آگاهانه می‌گیرید، در حقیقت مجموعه‌ای از روندهای فکری ناخودآگاه در ذهن شما وجود دارند که آن تصمیم را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهند و شما حتی آن‌ها را نمی‌بینید و متوجه آن‌ها نمی‌شوید. انسان از چیزی که فکر می‌کنیم خیلی غیرمنطقی‌تر است. در بسیاری از موارد این ناخودآگاه ماست که کنترل همه‌چیز را در دست می‌گیرد.

فراموش نکنید که تمام مشکلات حل‌شدنی است؛ بنابراین اگر هیچ راه‌حلی برای مشکلتان نمی‌بینید، تنها بدین معنی است که هنوز راه‌حلی پیدا نکرده‌اید.