بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت‌های امیراسدالله علم؛ دفتر دوم | طاقچه
تصویر جلد کتاب یادداشت‌های امیراسدالله علم؛ دفتر دوم

بریده‌هایی از کتاب یادداشت‌های امیراسدالله علم؛ دفتر دوم

نویسنده:اسدالله علم
امتیاز:
۴.۱از ۲۳ رأی
۴٫۱
(۲۳)
باید این مملکت را به پایه بزرگترین کشورهای دنیا برسانیم، نه این که در خاورمیانه اول باشیم.
sorena
افزایش خریدهای نظامی ایران بیشتر ناشی از بازاریابی موفقیت‌آمیز اسلحه‌سازان آمریکایی و دلالان آنان است تا نیازمندی‌های راستین ارتش ایران و پاره‌ای از اقلام خریداری شده مانند هواپیمای اف ـ ۱۴ بیشتر جنبه پرستیژی دارد. وانگهی ایرانیان دانش فنی لازم برای به کار بردن این جنگ‌افزارها را ندارند و از سال ۱۹۸۰ به بعد ناچار به استخدام ۶۰ ـ ۵۰ هزار تن کارشناس آمریکایی خواهند بود.
sorena
سعودیها آمده بودند که از بس در اعلامیه‌های خودشان اسم خلیج عربی برده‌اند، عذرخواهی بکنند
sorena
چرچیل در خاطراتش می‌گوید هیچ طرز حکومتی را پر عیب‌تر از حکومت دموکراسی نیافتم و هیچ حکومت بهتری را هم از دموکراسی نتوانسته‌ام بیابم. حرف بزرگی است. در حکومت صدر اسلام هم وقتی عمر در مسجد راجع به یک امری صحبت می‌کرد یکی از اعراب به پا خاست و به او گفت: ای خلیفه مسلمین، من حیث یک نفر مسلمان به تو می‌گویم که اگر کج رفتی ما با شمشیرهای کج خود شمشیرهای عربی تو را راست خواهیم کرد یعنی به راه مستقیم خواهیم برد.
sorena
از اخبار مهم جهان کنفرانس امنیت خلیج فارس است که به زودی در یکی از کشورهای ساحل خلیج‌فارس تشکیل خواهد شد و عراق هم در آن شرکت می‌کند و خط اصلی آن برکنار نگاهداشتن قدرت‌های بزرگ از نفوذ در داخله خلیج‌فارس می‌باشد. این هم از ابتکارات و فتوحات بزرگ شاهنشاه است.
sorena
آل مکتوم، برادر مرحوم شیخ خالدالقاسمی آل مکتوم ناهار مهمان بود. این برادر شیخ سابق شارجه است که به علّت توافقی که بر سر جزیره ابوموسی با ایران کرد از طرف اعراب رادیکال به قتل رسید. جوان تحصیل‌کرده و خوبی است خیلی هم طرف مرحمت قرار گرفت.
sorena
صبح شرفیاب شدم. نامه سلطان قابوس را که استدعا کرده بود افسران تعلیماتی ارتش ایران زودتر بیایند تقدیم داشتم. سلطان قابوس سلطان عمّان است و افسران ما آن جا هستند با دو گردان موتوریزه و کوماندو و انصافا خوب می‌جنگیم. راه بین سلاله و مسقط را باز کردیم... و راه آن‌ها را به عدن در عوض ما قطع کردیم. سلطان قابوس پیش از عید به تهران آمد و خیلی شکرگزار بود، افسوس که من آن یادداشت‌ها را سوزاندم که جزئیات در آن بود.
sorena
دو ساعتی تنها سواری کردم. افکار پیچیده دور و درازی می‌کردم، ولی مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر داشت مذاکراتی بود که دیشب با عبدالمجید مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم، چون چند تا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره می‌کردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن می‌گفت که بی‌نهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به طوری است که قاعدتاً باید به انقلاب بیانجامد.
محمد
با صنایع نظامی گفتگو کن. آن‌ها تو را روشن می‌کنند، بعد جواب سفیر را بده مذاکرات دیروز خودم را در خصوص تبلیغات در آمریکا با سفیر اسرائیل به عرض رساندم و عرض کردم برنامه بسیار مفصلّیی ارائه کرد که من تعجّب کردم که تا چه اندازه اینها به این مسئله اهمیت می‌دهند. تا حدی که روی آن تحقیق research می‌کنند که مثلاً فلان طبقه از مردم آمریکا تا چند سال دیگر ممکن است در جامعه آن جا صاحب نفوذ شوند و از حالا روی آن‌ها حساب می‌کنند
sorena
تکلف گر نباشد خوش توان زیست تعلق گر نباشد خوش توان مرد
ناصر جباری
از مذاکرات مسکو جویا شدم. فرمودند بسیار عالی بود. اول که با هم روبه‌رو شدیم، آن‌ها خور و پفی کردند، سخت به دهانشان کوبیدم. به من گفتند این همه اسلحه برای چه می‌خرید و خریده‌اید؟ برای کی و برعلیه کی؟ پیمان سنتو را چرا زنده می‌کنید و برای چه؟ ما نسبت به این همه مسائل سوءظن داریم و قویا به خودحق می‌دهیم که سوءظن داشته باشیم. من در جواب گفتم، می‌خواهید سوءظن داشته باشید، می‌خواهید نداشته باشید، ولی حق ندارید از من بپرسید که چرا کشور خودم را قوی می‌کنم. هیچ کس حق ندارد نسبت به این مسائل در کار کشور دیگر مداخله کند. میزان اسلحه و قدرتی که طرف احتیاج من است، خودم می‌دانم و بس. برای چه این کار را می‌کنم هم نمی‌خواهم توضیح بدهم
ناصر جباری
سازمان‌های بین‌المللی نشان دادند که در هیچ موقعی به درد هیچ کس نخوردند. در پهلوی گوش و همسایگی خودمان اتفاق‌های مهمی افتاده است، چه جنگ اعراب و اسرائیل، در دو دفعه، و چه جنگ قبرس، و دیدیم کسی به درد هیچ کس نخورد. آن کس که زد، می‌زند و آن کس که خورد، می‌خورد، و همین!
🌱ehsan
ارکان مهم کشور ما مذهب شیعه اثنی‌عشری، زبان فارسی و رژیم سلطنتی است، به هر سه باید به یک جور توجهّ شود.
ناصر جباری
ناصر عامری رئیس حزب مردم پیش من آمده بود که پول که ندارم و کسی به من پول نمی‌دهد. اجازه حرف زدن که ندارم. روزنامه‌ها هم که باید دائما تعریف بنویسد، من چه طور اشخاص را در این حزب جمع بکنم؟ آش و پلویی هم که برای افراد در میان نیست. به شاهنشاه عرض کن، یا بکش، یا چینه‌ده، یا از قفس آزاد کن!
🌱ehsan
ظهر برای نیم‌ساعتی جلسه هیئت امناء خانه‌های فرهنگ روستایی را داشتم و جای بسی تأسف من شد که وقتی جویا شدم در دهات چه قدر برق و آب آشامیدنی داریم، معلوم شد یک درصد دهات ایران آب آشامیدنی تمیز دارند، البتّه چون در ایران قنات و چاه هست اشکال زیاد در این زمینه نیست ولی چهاردرصد دهات ایران برق دارند. خیلی عجیب است و جای تأسف. قطعاً شنبه به شاه عرض می‌کنم که با این پیشرفت‌های کشور این ارقام غیرقابل قبول می‌باشند.
🌱ehsan
شاه در یازدهم اسفند این سال در برابر هیئت وزیران، نمایندگان دو مجلس، بازرگانان و اصناف و روزنامه‌نگاران، نظام سیاسی یک حزبی ایران را بر پایهٔ قانون اساسی، نظام شاهنشاهی و انقلاب شاه و مردم، اعلام داشت و یادآور شد مخالفان می‌توانند گذرنامه خود را دریافت و از کشور بیرون روند. به دنبال این اظهارات، حزب تازه‌ای به نام رستاخیز ملت ایران آغاز به کار کرد و همهٔ حزب‌های پیشین انحلال خود را اعلام داشتند. از این پس شاه آهنگ آن را داشت که علنا به دلخواه خود و بدون توجهّ به تشریفات دست و پاگیر قانونی حکومت کند.
🌱ehsan
صبح ۱۵ خرداد هم که اول با تلفن از من سوآل فرمودید حالا که انقلاب شده، چه می‌خواهی بکنی، من عرض کردم توپ و تفنگ در دست من است... آن‌ها را پاره می‌کنم. از ته دل خندیدید و فرمودید موافقم و پشت تو هستم. اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی می‌توانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود. فرمودند، بلی همان آخوندهای ... ما را می‌خوردند و تو نمی‌دانی که انتظام و علاء با چه وضعی پیش من آمدند. سر من داد زدند که بس است، بس است، آدم‌کشی بس است! دولت را بیندازید، با آخوندها کنار بیایید. بعد که من حرف آن‌ها را شنیدم، آن‌ها را از اتاق بیرون کردم و تو را خواستم و آن دستورات را دادم
کاربر ۲۹۶۴۷۳۹
عرض کردم، کتاب اولین مسافرت اعلیحضرت رضاشاه کبیر به مازندران خیلی جالب است و حتی صاحب دکترین و برنامه و همه چیز است. می‌خواهم بدهم چاپ کنند. فقط یک فصل کوچکی در مورد جداشدن دین از سیاست عنوان شده، نمی‌دانم اجازه می‌فرمایید چاپ کنم؟ فرمودند، چه می‌گویند؟ عرض کردم، می‌فرمایند وقتی دین با سیاست مخلوط شد، هر دو طرف صدمه می‌بیند، یعنی نه دین دین می‌شود، نه سیاست سیاست و هر دو ناچار در گودال عوام‌فریبی و ظاهرسازی می‌افتند. فرمودند، این که عیب ندارد، چاپ کنید.
ناصر جباری
اولین نیروگاه اتمی ایران که در بوشهر در دست ساختمان است مورد بازدید قرار گرفت. ۱۲۰۰ مگاوات برق تولید خواهد کرد. خیلی عالی بود یکی از بزرگترین در دنیا. شاهنشاه خیلی خوشحال شدند. فرمودند، خواب می‌بینم که این پنج سال آینده زودتر بگذرد و ما این مرکز را زودتر افتتاح کنیم. ماشاءاللّه به این علاقه شاهنشاه
ناصر جباری
سناتور ماک گاورن گزارشی که پس از مراجعت از خاورمیانه به سنا داده بود برای شاهنشاه فرستاده بود، من خلاصه کرده بودم. البتّه خیلی تعریف از ایران داشت ولی در آخر گفته بود در مورد تحویل اسلحه به ایران باید آمریکا احتیاط را مراعات کند چون ممکن است روزی به ضرر عربستان سعودی تمام شود
ناصر جباری

حجم

۱۶٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷۸ صفحه

حجم

۱۶٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷۸ صفحه

قیمت:
۲۴۲,۰۰۰
۱۲۱,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد