بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول) | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول)

بریده‌هایی از کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول)

نویسنده:اسدالله علم
امتیاز:
۴.۵از ۶۵ رأی
۴٫۵
(۶۵)
سر ناهار تلگراف امضاء قرارداد نفت رسید. شاهنشاه خواندند و آن را به اقبال لطف فرمودند كه ببیند. تازه ایشان مطلع شدند كه قرارداد امضاء شده ( است) . این هم رییس شركت ملی نفت!
ناصر جباری
سر ناهار تلگراف امضاء قرارداد نفت رسید. شاهنشاه خواندند و آن را به اقبال لطف فرمودند كه ببیند. تازه ایشان مطلع شدند كه قرارداد امضاء شده ( است) . این هم رییس شركت ملی نفت!
ناصر جباری
شاهنشاه قریب سه ماه قبل ( قبل از نوروز) به کلّی قدغن فرموده بودند که روزنامه‌نگاری به هیچ‌وجه شرفیاب نشود، چون تولید دردسر بی‌ربط می‌شود.
ناصر جباری
واقعاًً کارهای کشور ما نوع خاصی است وشاهنشاه در اداره کشور نوع مخصوص خودشان را دارند که ملائک آسمان هم نمی‌توانند سر در آورند. مثلاً رییس شرکت نفت چرا نباید در مذاکرات نفت وارد بشود؟ خدا می‌داند و شاه و بس!
ناصر جباری
فرمودند هم به آن‌ها، هم به سفیر انگلیس، هم به سفیر آمریکا (یعنی کاردار، چون هلمز سفیر آمریکا که... . به آمریکا رفته است) بگو من نمی‌توانم راجع به ثروت کشورم، که مال خودم است یعنی مال مردم است. شاه بخشی بکنم. اگر در این زمینه اصرار بکنید، همه چیز را به هم می‌زنم. زور هم دارم و روی ثروت خود نشسته‌ام، شما هم هیچ گهی نمی‌توانید بخورید و تأکید فرمودند که همین‌طور بگو. من مرخّص شدم و اوامر شاهنشاه را به همین نحو ابلاغ کردم. آن‌ها به دست وپا افتادند که پس فرمولی پیدا کنیم لااقل یک ( نامه الحاقی) side letter امضاء بکنیم که ( تخفیف) discount ( قابل رقابت) competitive خواهد بود
ناصر جباری
یک نفر اعدامی (به مناسبت هدایت خرابکاران)، اظهار ندامت کرده بود. عرض کردم ( محکومیتش) تبدیل به حبس ابد شود. فرمودند، نمی‌شود در کارهای کشوری اغماض کرد. من اگر از ( گناه) او بگذرم چند نفر دیگر را تشویق به این کار کرده‌ام و آن وقت ( تکلیف) بی‌گناهانی که در نتیجه به خاک و خون کشیده می‌شوند... چیست؟ درست هم می‌فرمایند، ولی من عرض کردم به هر حال چون خودش مرتکب قتل نشده ( است) از لحاظ قضایی و حتّی مذهبی نمی‌توان او را اعدام کرد. فرمودند با جاسوس چه کار می‌کنیم؟ او هم مرتکب عملی شخصاًً نمی‌شود ولی جان هزاران نفر را به خطر می‌اندازد، از این جهت اعدام می‌شود. باز اگر مطلب مربوط به خودم بود، چنان که ضاربین خودم را در قضیّه‌ی کاخ مرمر عفو کرد
ناصر جباری
به نظر من فقط فرمایشات شاه دو نکته کوچک ضعف داشت. یکی این‌که وقتی در مورد اسلام صحبت فرمودند، باید راجع به مذهب شیعه اثنی عشری هم صحبت می‌کردند. چون ایشان ( نگهبان) مذهب شیعه جعفری هستند ــ برحسب قانون اساسی ــ مثل ملکه انگلیس که حافظ کلّیسا و ( نگهبان) مذهب آنگلیکان است
ناصر جباری
فرمودند، مردکه به من می‌نویسد که در حفظ منافع کشور خودت دست نگهدار، تا من بگویم چه کار بکنی و اگر نکردی، روابط ما به هم می‌خورد. می‌خواهم صد سال سیاه این روابط نباشد. آن لحن ملایم‌تر را هم در اثر اصرار تو قبول کردم. عرض کردم به هرحال لازم بود و تلگراف تبریک ( دوره تازه ریاست‌جمهور) inauguration را هم گرم‌تر نوشتم. فرمودند، " باشد، ولی ما از هیچ‌کس این‌طور خرده‌فرمایش قبول نمی‌کنیم. هر خری می‌خواهد باشد" . من واقعاًً کیف کردم. افسوس که مردم زیاد بودند وگرنه پایش را می‌بوسیدم
ناصر جباری
فرمودند، مردکه به من می‌نویسد که در حفظ منافع کشور خودت دست نگهدار، تا من بگویم چه کار بکنی و اگر نکردی، روابط ما به هم می‌خورد. می‌خواهم صد سال سیاه این روابط نباشد. آن لحن ملایم‌تر را هم در اثر اصرار تو قبول کردم
ناصر جباری
از اخبار مضحک داخلی ما این است که در مذاکرات نفت، دکتر اقبال، رئیس شرکت ملّی نفت ایران، شرکت ندارد. از ایرانی‌ها فقط دکتر فلاّح است. حتّی وزیر دارایی هم نیست.
ناصر جباری
هرکس می‌خواهد خود را در دل عامّه جا کند، از ما دوری می‌کند. معنی این کار را هم نمی‌فهمم.
ناصر جباری
فرمودند، من امروز که قتل مولاست، می‌بینی کراوات سیاه زده‌ام. با آن‌که به این تشریفات عقیده ندارم و عقیده‌ام به خدا و ائمّه اطهار طور دیگر است، ولی برای خودم یک دلخوشی است. نمی‌دانم چرا؟ عرض کردم هرچه باشد، خوب است. گو این‌که عقیده عمیق شاهنشاه به خدا، خود به خود اثر وضعی دارد و در قلب مردم رسوخ می‌کند، ولی این تشریفات هم از لحاظ رئیس یک کشور شیعه و کشوری که هنوز مردم آن ۹۰٪ پایبندی عمیق به مذهب دارند، لازم است.
ناصر جباری
اگر اعراب از چیزی و کسی نترسند، خدا را بنده نیستند. از قدیم انگلیسی‌ها می‌گفتند، باید اعراب را همیشه گرسنه و ( در) وحشت نگاه داشت. در این خصوص خیلی بحث کردیم
ناصر جباری
فرمودند، نه ملک فیصل و نه ( هری کرن) می‌فهمند چه می‌گویند. جزایر مال ماست. حالا هم در دست ماست. هیچ‌کس هم حق حرف زدن ندارد. آفرین بر قدرت شاه. بیزمارک ( بیسمارک) هم صد سال پیش گفته بود حرف حساب فقط از دهن توپ خارج می‌شود.
ناصر جباری
این برنامه اصلاحات اجتماعی در ۶ بهمن ۱۳۴۱ ( ۲۶ ژانویه ۱۹۶۳) به آراء عمومی گذاشته شد و به رغم تحریم آن از سوی جبهه ملّی و دیگر مخالفان، گروه عظیمی به آن رأی موافق دادند.
Avash
گیرم که مارچوبه کند تن به شکل مار کو زهر بهر دشمن و کو مهر بهر دوست؟
ناصر جباری
شاهنشاه از جریان شیخ زائد حاکم ابوظبی، رئیس فدراسیون شیخ‌نشین‌های خلیج فارس، که برای ما کوراغلی می‌خواند و همچنین وضع عراق که هنوز خیال می‌فرمایند با تمام رقیّت نسبت به روس‌ها تحت نفوذ انگلیسی‌ها هستند، عصبانی می‌باشند ... خلاصه شاه قلباًً سوء ظنّ عجیبی به انگلیسی‌ها دارند و همه اتّفاقات را خیال می‌فرمایند اینها انگشت می‌کنند. در صورتی که من آن‌ها را خیلی خاک بر سرتر و بدبخت‌تر از آن می‌دانم که حالا بتوانند این کارها را بکنند. برعکس فکر می‌کنم آمریکایی‌ها هم احمق و پرقدرت و هم ( ساده‌لوح) naif هستند، ممکن است این‌جور مداخلات بکنند و می‌کنند
ناصر جباری
واقعاًً علیاحضرت فرح یك فرشته است. با من خوب نیست، حق دارد. چون اولاً مرا نمی‌شناسد، ثانیاً هر زنی ــ مثل زن خود من ــ با دوست نزدیك شوهر خودش خوب نیست، زیرا فكر می‌كند اینها با هم عقب زن‌بازی می‌روند و اتفاقاً درست هم هست!
شکیبا
یک نوکر قدیمی پدرم که از زمان جدّم باقی مانده بود و خیلی کهنه‌پرست و متحجّر بود، همیشه می‌گفت، رعیّت تابع زور است. گاهی این سخن درست در می‌آید. هر قدر هم تحصیل کرده باشند،‌ باید از یک کسی بترسند، این جا آن شخص ناچار من هستم.
شکیبا
شام با دوستم خوردم. خوش نگذشت. تماماً گریه كرد كه وضع آینده‌ام نامعلوم است. من گفتم اگر روی زناشویی با من حساب می‌كنی، باید ( به) صراحت بگویم چنین كاری نمی‌توانم بكنم. ولی مثل یك عضو خانواده من می‌توانی راجع به آینده حساب بكنی.
شکیبا

حجم

۸٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲۷ صفحه

حجم

۸٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲۷ صفحه

قیمت:
۲۳۱,۰۰۰
۱۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان