بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول) | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول)

بریده‌هایی از کتاب یادداشت های امیراسدالله علم (دفتر اول)

نویسنده:اسدالله علم
امتیاز:
۴.۵از ۶۵ رأی
۴٫۵
(۶۵)
علم تصمیم گرفت خمینی و چند تن از رهبران مخالف را دستگیر کند، ولی می‌دانست که به دنبال آن باید در انتظار واکنش خشونت‌آمیز و ستیزه‌جویانه پیروان آنان باشد. گزارش‌هایی که به علم و شاه می‌رسید، حاکی بود مخالفان هواخواهان خود را برای تظاهرات گسترده‌ای در نیمه خرداد آماده می‌کنند. علم پیش‌بینی می‌کرد که این بار دیگر مسئله با فرستادن چند پاسبان و پراکنده کردن تظاهرکنندگان حل نخواهد شد و در صورت لزوم می‌بایست به قوّه قهریّه متوسّل گردد. از چند روز پیش نیز در گفت‌وگویی که با شاه یادآور شده بود که در تظاهرات احتمالی آینده " ... باید بزنیم" ، و در برابر پرسش شاه که چگونه باید زد پاسخ داده بود " ...یعنی با گلوله بزنیم. اگر موفّق شدیم که چه بهتر، وگرنه مرا مسئول معرّفی کنید"
محسن هاشمی
صحبت به درازا کشید و در خصوص مداخلات خارجی‌ها در امور داخلی کشور پیش آمد. عرض کردم، حالا مثل اواخر دوره اعلیحضرت فقید، مداخله نمی‌کنند، ولی دلیل آن نیست که دلشان نمی‌خواهد، گرفتاری آن‌ها و بیداری ما مانع است. شاهنشاه که همیشه عملی فکر می‌کنند، فرمودند، اگر ما بتوانیم حدّاقل زندگی را برای همه کس تأمین کنیم، خطر داخلی دیگر به هیچ‌وجه نداریم و خارجی هم دستش به جایی نمی‌رسد.
ناصر جباری
شکر خدا را هزار بار به جا آوردم. در این تردید نیست که اربابم مأموریت خدایی برای نجات مردم ایران دارد و خداوند او را نگاه می‌دارد
ناصر جباری
شاه می‌کوشید خود را به عنوان فردی دموکرات و خدمت‌گذار مردم معرّفی کند. در مراسم سلام نوروزی ۱۳۲۳ (۱۹۴۴) شاه گفت " عظمت و شکوه مقام سلطنت مرتبط و وابسته به قدرت و عظمت ملّت است قوی و هرقدر ملت توانا و مقتدر باشد، به همان انداز مقام سلطنت که نماینده‌ی قدرت ملت است، قوی و نیرومند خواهد بود" . به زبان دیگر شاه اصالت ملّت را پذیرفته و سلطنت را صرفاًً تابعی از آن می‌دانست.
فاطمه بلالی
( لیندون) جانسون هم محکم حرف زده بود، یعنی گفته بود اوّلین شرط من این است که اعراب بالأخره وجود اسرائیل را قبول کنند. معلوم می‌شود اطمینان‌هایی دارد.
smm625
اگر به مثال شاه سخنی هرچند پیش پا افتاده گفته یا شب پیش سر میز شام به افتخار رییس کشوری نطقی تشریفاتی ایراد کرده بود، سراسر آن نقل می‌شد. برنامه خبری که در ساعت‌های اصلی می‌بایست نیم ساعت باشد، بیش از یک ساعت به درازا می‌کشید و خبرهای مهم هنگامی نقل می‌شد که شنونده پاک فرسوده شده و احتمالاً رادیو را بسته بود. از این گذشته، محتوای خبری رادیو نیز بسیار خسته‌کننده و پر از ستایش کارهای بزرگ شاه و پیشرفت کشور بود. گویی در هیچ کاری کوتاهی نمی‌شد و به وارونه همه کشورهای دیگر، در ایران هیچ کس شکایتی نمی‌داشت و از سیاست دولت ناخرسند نمی‌بود.
رعنا
دستگیرم شد كه این پرستار فرانسوی پدرسوخته بچه را قدغن كرده كه شكار نرود. چون كشتن مرغ و حیوانات خوب نیست. عرض كردم اعلیحضرت همایونی می‌دانید كه خودم شكار را ول كردم و دلم نمی‌آید حیوانات را بكشم. اعلیحضرت همایونی هم به همین شكل ول كردند، ولی برای یك پادشاه آینده كه این‌طور تربیت صحیح نیست. استدعا دارم بچه را از دست این زن‌ها در بیآورید كه آتیه خوبی نمی‌بینم. فرمودند، درست می‌گویی، فكری می‌كنم.
فرزانه
عرض كردم، سفیر افغانستان پریروز در فرودگاه خیلی اصرار داشت كه به‌طور خصوصی و برای مدت زیاد مرا ببیند. فرمودند، دعوتش كن ناهار یا شامی با تو بخورد. فرمودند، هزار دلار به ماهیانه ۱۰.۰۰۰ دلاری پادشاه افغانستان برای مخارج تحصیل بچه‌های او اضافه كن. هم‌چنین ماهیانه ده‌هزار دلار به پادشاه یونان بده. بعد هم یك منزل برای پادشاه افغانستان در رم بخرید. همه این پول را از بودجه سرّی دولت بگیرید، آن‌چه را هم قبلاً حواله كرده‌اید، بگیرید، ولی صورت ریز به آن‌ها بدهید.
فرزانه
قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا و انگلستان، را دارای نیرویی افسانه‌ای می‌پنداشت. درنتیجه یقین داشت نگهداری روابط صمیمانه با اینان، او را از هرگونه خطری ناشی از ناخرسندی مردم مصون می‌دارد و در چنین شرایطی می‌تواند آسوده‌دل، آن چه می‌خواهد بگوید و بکند. شاه را با واقعیت عینی وضع ایران سر و کاری نبود و با سرسختی و یکدندگی به دنبال دورنمایی بود که درباره آینده کشور در ذهن خود می‌پروراند.
🌱ehsan
مرا به شام دعوت کرده بود، به منزل اردشیر رفتم. خود اردشیر در سویس
کاربر ۱۳۶۱۲۲۹
در ۲۴ دی ۱۳۲۸ (ژانویه ۱۹۵۰)، در حالی که بیش از سی سال نداشت، در دولت محمّد ساعد به مقام وزارت کشور رسید و جوانترین وزیر پس از مشروطیّت شد. چند هفته بعد ساعد دولت تازه‌ای تشکیل داد (۷ اسفند ۱۳۲۸) و این بار علم وزیر کشاورزی شد. یک ماه بعد در ۸ فروردین ۱۳۲۹ (۲۸ مارس ۱۹۵۰) علی منصور نخست‌وزیر شد و همچنان علم را در مقام وزارت کشاورزی نگه‌داشت. در ۵ تیر ماه همان سال سپهبد رزم‌آرا نخست‌وزیر شد و با کندی وزیران خود را برگزید و از جمله در ۲۹ آبان ۱۳۲۹ (۲۰ نوامبر ۱۹۵۰) علم را به وزارت کار گماشت. این که به رغم تغییر نخست‌وزیران، علم همچنان در دولت باقی ماند، نشانی بود از این که برگزیده شاه است و به این عنوان می‌بایست در دولت بماند.
زیـ نب
چند نفر از آخوندها که از مشهد تبعید شده‌اند .............................................................. مورد عفو قرار گرفتند.
فردین

حجم

۸٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲۷ صفحه

حجم

۸٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲۷ صفحه

قیمت:
۲۳۱,۰۰۰
۱۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۱
۱۲
صفحه بعد