بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ژه | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ژه

بریده‌هایی از کتاب ژه

۳٫۸
(۴۷)
رازها دانه‌های فلفل روی نوک زبان هستند. دیریازود، زبان را می‌سوزانند و شیطانکی را نشان می‌دهد که بین دندان‌های به‌هم‌فشرده‌مان آشپزی می‌کند. و بعد از آن باید حرف بزنی و بازهم حرف بزنی.
mercy
حقیقت را که بگویید، باعث می‌شود یا سیلی بخورید یا تشویق بشوید. بدتر از همه این است که هیچ‌وقت کسی حرف شما را باور نمی‌کند. حقیقت باورنکردنی است.
mercy
آبی، صداقتی مطلق و صراحتی روشن دارد.
mercy
ناپدیدشدن امتیاز زنده هاست. مرده‌ها از این امتیاز برخوردار نیستند؛ آن‌ها امتیازهای دیگری دارند؛ نگران‌شان نباشید.
Saeid
می‌توان انسان‌ها را مثل نقاشی‌ها خوب تماشا کرد. نمی‌توان، برای مدت طولانی وراندازشان کرد. درغیراین‌صورت، مضطرب‌شان می‌کنیم و خدا می‌داند چه تصوری می‌کنند
Saeid
مادر تعمیرکاری را می‌شناخت که به‌خوبی می‌توانست خانهٔ دلخواه کودک را بسازد. آن‌قدر او را خوب می‌شناخت که رزاموند دوم را هم با او درست کرده بود؛ ولی تعمیرکار، دو ماه پیش از تولد کودک، گریخته بود
Saeid
البته باید تأکید کرد که او عاشق یک فرد نشده است، بلکه عاشق ارتباط بین یک نفر و دیگری، عاشق دنیای لرزان درون این ارتباط شده است. فکر می‌کنیم افراد را دوست داریم؛ در حقیقت، دنیاها را دوست داریم.
Saeid
هربار، شامپاین باز نمی‌کند؛ این کار را فقط به سلامتی پایان روزهای خوب انجام می‌دهد.
Saeid
کتاب را که ببندی، فراموشش می‌کنی. اگر مثل بقیه بنویسی، هیچ‌کس نوشته‌ات را نخواهد خواند.
Saeid
کسی که بتواند کار کمی انجام دهد می‌تواند بیشتر هم انجام دهد یا برعکس
Saeid
شب‌های تابستانی محبوب عاشقان و سارقان هستند
Saeid
لحظهٔ رهاکردن بسیار شیرین‌تر از لحظهٔ برداشتن است.
Saeid
پول چیز بسیار سبکی است، بسیار گریزان‌تر از آب
Saeid
انسان‌ها با خانه‌های‌شان همان‌گونه رفتار می‌کنند که با بدن‌شان
Saeid
دربرابر معجزه‌ای قرار دارد و معجزه‌ها هم پیچیده نیستند؛ نمی‌ارزد خیلی شلوغش کنیم.
Saeid
بهتر است کاری را کم انجام دهیم و خوب از آن لذت ببریم. خیلی زود عادت می‌کنیم.
Saeid
آلبن در چشم آن‌ها قیمتی دارد. قیمتی که به‌نحو مسخره‌ای پایین است. آلبن چیزی نیست که قیمت بالایی داشته باشد
Saeid
عشق‌مان را به کسی بدهیم که می‌گذرد و دیگر در روشنایی آن روز باز نخواهد گشت.
Saeid
زندگی هدیه‌ای است که هر صبح، به‌محض بیدارشدن، روبان‌هایش را باز می‌کنم. زندگی هدیه‌ای است که هر شب، پیش از بستن پلک‌هایم، زیباترینش را کشف می‌کنم؛ ژه، لبخندزنان، پای تخت می‌نشیند.
Saeid
نباید برای چیدن شقایق وارد این دشت می‌شدم. بااین‌همه می‌دانستم که شقایق‌ها را باید با چشم دوست داشت نه دست؛ آن‌ها در چشم‌ها شعله می‌کشند، در سر انگشتان پژمرده می‌شوند،
Saeid

حجم

۹۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۹۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان