بریدههایی از کتاب قیام (دفتر سوم)
۴٫۲
(۵)
به موسی میگویند، آنچه تو را به این مقام رسانید، همان دلِ شکسته و چهرهٔ خاضع و وجود فقیر ومسکین توست.
راستی که اگر خدا ما را محروم میکند به خاطر ضعفهای ماست. محرومیتهای ما به اندازهٔ محدودیتهای ماست. همین است که با تازیانهٔ بلا بر ما مینوازند و ما را میشکنند و دیوارهای ما را، درهم میریزند تا بیشتر شویم و ظریفتر و وسیعتر، از فضل عظیم او سرشار گردیم.
mohdiu
برای حق به پا ایستادهاند، نه مغرور گذشت خود هستند و نه مغرور جلوهها و سرابهایی که از آنها گذشتهاند.
mohdiu
در روایت، السائحون را به الصائمون تفسیر نمودهاند این مجاهد آزاد عاشق، به عبودیت رسیده و به رسالت گردن گذاشته و به راه افتاده و از خانه محدود و از دیوارها و مرزها گذشته است. و در این سیاحت و حرکت، صائم است و روزه دار است. با غنایم افطار نمیکند و تا غروب بتها و طاغوتها، دهان خود را آلوده نمیسازد و روزهٔ خود را باطل نمینماید.
mohdiu
قبولی آنجاست که با درک ربوبیت او و با توجه به جمال و جلال او به عبودیت روی بیاوری و تنها به خاطر امر او و دستور او به این اعمال پیوند بخوری، که با این پیوند حتّی خوردن و خوابیدن و تمام روزمرگیهایت عبادت و بندگی است و بدون این پیوند، تمامی اعمال و عبادتهایت خستگی و بیحاصلی است.
mohdiu
آنجا که انسان از جبر طبیعت و تاریخ، با علم آزاد میشود و از جبر غریزه و اسارت غریزه، با عشق آزاد میگردد، باید از آزادی هم آزاد شود و از حریت به عبودیت و بندگی راه بیابد تا از هرزگی و خودسری و یا از دست رفتگی و بیسروسامانی نجات بیابد.
از اینجا به بعد انسان خود را میدهد و خدا را بر میدارد. در این مرحله انسان بر عصیانش، عصیان میکند و عصیان بر عصیان، اطاعت است و عبودیت است. این گونه از تعقل و سنجش، عشق و آزادی به دنیا میآید و این گونه با ترکیب عشق و آزادی و ایمان و زهد، توحید شکل میگیرد و با این توحید، تعبد به حکومت مینشیند. از تعقل، تعبد متولد میشود و از عصیان بر عصیان، اطاعت شکل میگیرد و از ترکیب این نیروها این همه تبدیل ظهور مینماید.
mohdiu
دلی که لنگر انداخته و در ساحل نشسته، با نسیم و نفخهٔ محبت حق و با اشارهٔ هیبت او، به راه نمیآید، موج بر میدارد ولی راه نمیآید. تنها با آزادی دل، حکومت حق محقق میشود.
mohdiu
حتّی از دل خود که باید قلمرو حکومت حق و عرش خدا باشد بتخانه درست کردهایم، آنجا که او سلامت قلب ما را میخواهد و با صراحت میگوید هیچ چیز برای شما کارگشا و نافع نیست مال و فرزند شما به کار شما نمیآید من چه آوردهام؟ «یوْمَ لاینْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون اِلّا مَنْ اَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ».
mohdiu
همین که صحبت بهشت و جهنم میشود، عرفان درس میدهیم و فراغت را زمزمه میکنیم، ولی در واقع فراغت ما فراغت جهل است، چیزی نمیدانیم. بهشت و نعمتها و عنایتها را نمیفهمیم و خیال میکنیم که فارغ هستیم در حالی که از پوست دنیا و نعمتهای محدود آن، دل نکندهایم و برای چند متر زمین و چند خشت خانه، خون میدهیم و خون میریزیم و یا در دلمان بغض و کینه و یا فشار و خطوری شکل میگیرد.
mohdiu
رسول از گریه و ندبه حمایت میکند و نمیخواهد همچون قریش از خشمهای متراکم و عقدههای مصیبت، نیروهای رزمنده را، به حرکت وا دارد، که اگر این انگیزههای شرکآلود در عبادت جهاد، رخنه کند، ارزش آن را میشکند و قداست آن را میبرد و خدا آن را نمیپذیرد و بر آن پاداش نمیدهد، که در بحث شرک گذشت آنجا که عملی برای خدا و غیر او انجام بگیرد، خدا آن عمل را بر نمیدارد و به شریک وا میگذارد و هیچ مزدی برای آن نمیپردازد.
mohdiu
من گاهی در کار سنگین رسول عظیم، محمد مصطفی، آنچنان مسحور میشوم، که خیال میکنم در خواب این همه بیداری را و بصیرت را و رفعت را دیدهام، چگونه از میان آنهایی که ناچار با دست خود، گور عزیزان خود را میکندند، وسعت صدر و ظرفیت روح و ظرافت برخوردی را بیرون میآورد، که امروز در سرزمین رفاه و هنگام وفور هم نمیتوان این همه وسعت که هیچ، حتّی مقداری ظرفیت و ظرافت را از آنها توقع داشت، که لااقل برادران خودشان را به دست دشمنشان نسپارند و زیر پای خوکهای مهاجم نیفکنند و قربانی یهود نسازند.
mohdiu
حجم
۲۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۲۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان