هرگز به پایان نیاندیشید. هرگز به بهشت نیاندیشید. اما همه پایانها خود نیز آغازی هستند.
و بهشت همیشه به ما فکر میکند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
عشق زمانی میآید که اصلا انتظارش را نداشته باشید. عشق زمانی میآید که کاملا به آن احتیاج دارید. عشق زمانی میآید که آماده دریافتش باشید یا قادر به انکارش نباشید. اینها حالات رایجی هستند که حقایق متنوع عشق را در خود دارند
شراره
«ما از تنهایی میترسیم، آنی، اما تنهایی به خودی خود وجود نداره. شکلی نداره. تنها مثل سایهای بر ما گسترده میشه. و درست مثل سایه با آمدن روشنایی از بین میره، لحظهای که ما این حقیقت رو در یابیم، این احساس غمانگیز رخت بر میبنده.»
آنی پرسید: «حقیقت چیه؟»
پیرزن با لبخند گفت: «اینکه پایان تنهایی، وقتیه که کسی بهت نیاز داره.»
-«و دنیا پر از نیازه.»
R.s
درحالیکه خودش متوجه نبود، حقیقت دیگری درباره عشق آموخت: میآید، وقتی باید بیاد.
به همین سادگی.
فرنوش
با عشق نمیشه انتقام گرفت. نمیشه مثل سنگ پرتابش کنی و نمیتونی با به وجود آوردن عشق مشکلاتتو حل کنی. عشق اجباری مثل چیدن گُلیه که انتظار داشته باشی بعدا رشد کنه.
فرنوش
اغلب عشقهای اول در قلب میمانند، مثل گیاهانی که قادر به رشد کردن در برابر خورشید نباشند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
آنی در پانزده ساعت مانده به پایان زندگیاش، سوگندهای ازدواج را یاد کرد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگر شما میدانستید که قرار است از دنیا بروید، ساعات پایانی عمرتان را چگونه سپری میکردید؟
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگه واقعا کسی رو عاشقانه از صمیم قلب دوست داشته باشی، راهی برای برگشتن پیدا میکنی.
شراره
با عشق نمیشه انتقام گرفت. نمیشه مثل سنگ پرتابش کنی و نمیتونی با به وجود آوردن عشق مشکلاتتو حل کنی. عشق اجباری مثل چیدن گُلیه که انتظار داشته باشی بعدا رشد کنه.
شراره