بریده‌هایی از کتاب قرار ملاقات با زندگی

راهی برای رسیدن به خوشبختی وجود ندارد، خوشبختی خود راه است.

"اگر بجنگی ممکن است شکست بخوری اما اگر هیچگاه مبارزه نکنی، برای همیشه یک شکست‌خورده خواهی بود".

قرار ملاقات با زندگی

برای یک انسان هوش و ذکاوت چه ارزشی می‌تواند داشته باشد وقتی درک و شعور احساسی‌اش فاسد و از دست رفته باشد؟

"خودت رو روی نقاط قوتی که داری متمرکز کن".

در لحظه زندگی کن.

اگر بجنگی ممکن است شکست بخوری اما اگر هیچگاه مبارزه نکنی، برای همیشه یک شکست‌خورده خواهی بود

یک بیمار مبتلا به سرطان باید خیلی چیزها را یاد بگیرد و یکی از آن‌ها هم تحمل و درک درماندگی اطرافیانش است.

مصائب از ما آدم‌های تازه‌ای می‌سازند

وقتی در حال کارکردن هستم دیگر در کنارش غذا نمی‌خورم یا حین استراحت موسیقی گوش نمی‌دهم بلکه به روحم آرامش و سکوت هدیه می‌کنم. درحال فکر کردن و تعمق، هم‌زمان باکسی حرف نمی‌زنم یا در اینترنت غرق نمی‌شوم و تا حد ممکن به هر کاری مکانی مخصوص همان کار را اختصاص می‌دهم. برای مذاکرات یک میز مذاکره وجود دارد و من مثلاً از میز کارم برای این منظور استفاده نمی‌کنم. غذا و چایی در آشپزخانه آماده می‌شود و نه در اتاق کار و تلفن‌های شخصی را در ساعات بیکاری انجام می‌دهم و نه در وقت اداری. در خانه‌ام داشتنِ اتاق مشترکی برای کار و خواب غیرقابل تصور است. از طرفی حتی یک بودیست هم باید واقع‌بین باشد. اگر من حین خوردن صبحانه رادیو گوش می‌کنم و یا در راه با تلفن همراهم مکالمه‌ای کاری انجام می‌دهم اثباتی است بر این واقعیت که یک روز تنها از بیست و چهار ساعت تشکیل شده‌است.