بریدههایی از کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
۴٫۰
(۷۳)
اما بعد خودش را برای تصور دنیایی که دخترش در آن وجود نداشت، سرزنش میکرد و آنی را در آغوش میکشید و جثهٔ کوچکش که کنارش آرمیده بود، گونههای لطیفش و جوری که دستانش را دور گردن لورین میانداخت را حس میکرد و تمام افکارش در مورد یک زندگی دیگر، از ذهنش پاک میشد.
این قدرت خلعسلاحکنندهٔ کودکان است: نیاز آنها باعث میشود تمام نیازهای خودت را به دست فراموشی بسپاری.
mahsa
لورین میگوید: «چون ما زخمهایمان را بیشتر از التیامها، میپذیریم. همهٔ ما روزی که آسیب دیدهایم را دقیق به خاطر داریم، اما چه کسی روزی که زخمهایش دیگر کمرنگ شده بودند را به یاد دارد؟»
Hosein Ald
پشیمانیهای ما کورمان میکند. ما نمیفهمیم که وقتی خودمان را تنبیه میکنیم، چه کسان دیگری همراه ما مجازات میشوند.»
Hosein Ald
تنها زمانی به آرامش میرسی که با خودت در صلح باشی.
مهدیس 🌙
«فقط به این دلیل که همه چیز را درست میبینی به این معنا نیست که آنها را به موقع میبینی.»
مهدیس 🌙
«این همان چیزیاست که نابودش میکند.»
پائولو قلب را روی سینهٔ آنی قرار داد.
«نه. این چیزیاست که کاملش میکند.»
کاربر ۱۵۰۵۲۷۹
«این قلبیست که با آن میمیریم. بعد از تمام کسانی که دوستشان داشتیم. بعد از تمام چیزهایی که از دست دادیم. بزرگتر است، میبینی؟»
آنی میگوید: «اما شکسته است.»
«بله.»
کاربر ۱۵۰۵۲۷۹
«آنی، این قلبیست که با آن به دنیا آمدهایم. کوچک و تو خالیست چون هیچ دردی نکشیده است.»
کاربر ۱۵۰۵۲۷۹
«خب، در مورد صلح کردن جق با او بوده. اما منظورش من نبودم. تو تنها زمانی به آرامش میرسی که با خودت در صلح باشی. من این را به سختترین شکل یاد گرفتم.»
دخترِبهار
«رستگاری اینگونه نصیب آدم میشود. اشتباهات ما درهایی را برایمان باز میکند تا کار درست را انجام دهیم.»
دخترِبهار
«این قلبیست که با آن میمیریم. بعد از تمام کسانی که دوستشان داشتیم. بعد از تمام چیزهایی که از دست دادیم. بزرگتر است، میبینی؟»
آنی میگوید: «اما شکسته است.»
«بله.»
«این همان چیزیاست که نابودش میکند.»
پائولو قلب را روی سینهٔ آنی قرار داد.
«نه. این چیزیاست که کاملش میکند.»
.ً..
اشتباهات ما درهایی را برایمان باز میکند تا کار درست را انجام دهیم.
.ً..
«خندهدار است. آدم همیشه در مورد خاکسپاریاش کنجکاو است. این که چقدر بزرگ برگزار میشود؟ چه کسانی میآید. اما در پایان، همهٔ اینها بیمعنا است. وقتی بمیری میفهمی که مراسم خاکسپاری برای دیگران است، نه تو.»
.ً..
اولین عشقها همیشه در قلب میمانند، درست مثل گیاهانی که نمیتوانند در نور خورشید رشد کنند.
.ً..
ما خودمان را به شکلی که دوست داریم به بقیه بقبولانیم در میآوریم، نقاب به چهره میزنیم و حقیقت را پنهان میکنیم.
.ً..
شاید هدیهٔ بهشت، وصال مجدد بود.
.ً..
«آنی ما از تنهایی میترسیم اما خود تنهایی وجود ندارد. هیچ شکلی ندارد. تنها یک سایه است که روی ما میافتد؛ اما وقتی حقیقت رادرک میکنیم، درست همانطور که سایهها با تغییر نور میمیرند، آن احساس غمگینهم از بین میرود.»
.ً..
«این را به خاطر داشته باش آنی. زمانی که چیزی میسازیم، آن را روی شانهٔ کسانی که پیش از ما آمده بودند، بنا میکنیم. و زمانیکه از هم فرو میپاشیم، کسانی که پیش از ما آمده بودند کمک میکنند از نو ساخته شویم.»
elham
باخت، به اندازهٔ خود زندگی قدمت دارد. اما ما علیرغم تکاملمان، هنوز نتوانستهایم آن را بپذیریم
عاطفه
عشق زمانی پیش میآید که که کمتر از همیشه انتظارش را داریم. عشق زمانی پیش میآید که بیشتر از همیشه بدان نیاز داریم. عشق زمانی پیش میآید که پذیرای آن هستید یا دیگر نمیتوانید انکارش کنید
عاطفه
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان