بریدههایی از کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
۴٫۰
(۷۳)
ما از تنهایی میترسیم اما خود تنهایی وجود ندارد. هیچ شکلی ندارد. تنها یک سایه است که روی ما میافتد؛ اما وقتی حقیقت رادرک میکنیم، درست همانطور که سایهها با تغییر نور میمیرند، آن احساس غمگینهم از بین میرود.»
پ. و.
کلیو پرسید: «تا به حال به این فکر کرده بودی که چند موجود زنده روی زمین وجود دارد؟»
«انسانها. حیوانات. پرندگان. ماهیها. درختان. باعث میشود تعجب کنی که چطور کسی میتواند احساس تنهایی کند. بااینحال انسانها احساس تنهایی میکنند. تأسفبرانگیز است.»
پ. و.
«پس حیوانات هم روح دارند؟»
کلیو غافلگیر شده بود.
او گفت: «چرا نداشته باشند؟»
پ. و.
«این را به خاطر داشته باش آنی. زمانی که چیزی میسازیم، آن را روی شانهٔ کسانی که پیش از ما آمده بودند، بنا میکنیم. و زمانیکه از هم فرو میپاشیم، کسانی که پیش از ما آمده بودند کمک میکنند از نو ساخته شویم.»
پ. و.
ما انسانها زمانی که روی زمین در اختیار "ما" قرار گرفته را خیلی بزرگ میکنیم. آن را اندازه میگیریم، مقایسه میکنیم و روی سنگ قبرهایمان مینویسیم. ما فراموش میکنیم که زمانِ "ما" به زمان دیگران متصل است. ما همه از یکجا بر آمدهایم. همهمان به یکجا باز میگردیم. اینگونه است که یک کائناتِ یکپارچه با عقل جور در میآید.»
پ. و.
این بالا لقبها هیچ ارزش و معنایی ندارند.
پ. و.
در بعضی لحظات خاص، یعنی زمانی که مرگ نزدیک است، پردهٔ بین این دنیا و جهان بعدی عقب کشیده میشود. بهشت و زمین همپوشانی پیدا میکنند. در چنین مواقعی، ممکن است برای لحظهای ارواحی را ببینی که قبلاً از این دنیا رفتهاند.
میتوانی ببینی که منتظر رسیدنت هستند.
پ. و.
در زندگیتان، بعضی لمسها هویت دارند؛ بعضی لمسها چنان یادگاری بر جای میگذارند که دیگر با چشمان بسته هم میشناسیشان.
پ. و.
بعضی از خاطرات مربوط به این دنیا هستند و برخی دیگر تنها در دنیای دیگر بیدار میشوند.
پ. و.
اگر میدانستید که قرار است بمیرید، آخرین ساعات عمرتان را چطور سپری میکردید؟
پ. و.
هر پایانی، یک آغاز هم هست.
پ. و.
«تو هر روزی که زندگی میکنی چیزی را از دست میدهی،
az_kh
«این را به خاطر داشته باش آنی. زمانی که چیزی میسازیم، آن را روی شانهٔ کسانی که پیش از ما آمده بودند، بنا میکنیم. و زمانیکه از هم فرو میپاشیم، کسانی که پیش از ما آمده بودند کمک میکنند از نو ساخته شویم.»
az_kh
در بعضی لحظات خاص، یعنی زمانی که مرگ نزدیک است، پردهٔ بین این دنیا و جهان بعدی عقب کشیده میشود. بهشت و زمین همپوشانی پیدا میکنند. در چنین مواقعی، ممکن است برای لحظهای ارواحی را ببینی که قبلاً از این دنیا رفتهاند.
az_kh
«رازها. ما فکر میکنیم با نگه داشتنشان، اوضاع را کنترل میکنیم اما تمام وقت، این آنها هستند که افسار ما را در دست میگیرند.»
کاربر ۱۸۷۳۸۰۶
زمانی که چیزی میسازیم، آن را روی شانهٔ کسانی که پیش از ما آمده بودند، بنا میکنیم. و زمانیکه از هم فرو میپاشیم، کسانی که پیش از ما آمده بودند کمک میکنند از نو ساخته شویم.»
کاربر ۱۸۷۳۸۰۶
هیچ داستانی به تنهایی بال و پر نمیگیرد. زندگیهای ما همچون نخهای ماشین بافندگی جوری در هم تنیده شده که هیچگاه نخواهیم فهمید.
کاربر ۱۸۷۳۸۰۶
بعضی از خاطرات مربوط به این دنیا هستند و برخی دیگر تنها در دنیای دیگر بیدار میشوند.
اما یک زندگی با یک زندگی دیگر معاوضه شده بود.
و بهشت همیشه، همهچیز را میبیند.
کاربر ۱۸۷۳۸۰۶
هیچ داستانی به تنهایی بال و پر نمیگیرد. زندگیهای ما همچون نخهای ماشین بافندگی جوری در هم تنیده شده که هیچگاه نخواهیم فهمید.
arefeh
داستان زندگی شما ثانیه به ثانیه نوشته شده؛ و همچون جابهجایی مداد و پاککن، بی ثبات و قابل تغییر است.
˙·٠•●Fateme●•٠·˙
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان