انسان میتواند سالها و سالها زندگی کند، فکر کند، نفس بکشد، بخورد، سرشار از میلیونها نگرانی و احساسات و اندیشه و بعد در لحظهای، غیب شود، و نباشد.
mehrnaz
اکنون به آن واقف شده بود ــ که انسان میتواند سالها و سالها زندگی کند، فکر کند، نفس بکشد، بخورد، سرشار از میلیونها نگرانی و احساسات و اندیشه و بعد در لحظهای، غیب شود، و نباشد.
کاربر ۷۶۷۰۳۰۲
میخواست او را از اضمحلالی که بهطور اجتنابناپذیر در روند ازدواج رخ میداد حفاظت کند، همچنین از نتیجهگیرییی که گهگاه میترسید واقعیت داشته باشد: اینکه کل عمل جسورانهٔ خانواده درست کردن، فرزند به دنیا آوردن، هرچند اغلب اوقات بسیار ارضاکننده بود، لیکن از ابتدا کار بیهودهای بود.
zahra
از طرف دیگر مرگ هم قدرت ایجاد خوف توأم با ابهت را دارا بود، اکنون به آن واقف شده بود ــ که انسان میتواند سالها و سالها زندگی کند، فکر کند، نفس بکشد، بخورد، سرشار از میلیونها نگرانی و احساسات و اندیشه و بعد در لحظهای، غیب شود، و نباشد.
zahra
انگار خوش بودن بههمین آسانی بود.
سوگند دولو