بریدههایی از کتاب رشد
۴٫۵
(۲۸۲)
آیا دلم و دل خلق و جلوههای دنیا از من بزرگترند که شب و روز، مرا میچرخانند.
مهتی
آنچه از خسارت کلی انسان جلوگیری میکند و آنچه که تمام رشد را به دست میدهد دو عامل است؛ یکی ایمان که زیربنای کار و همکار و استقامت در کار است و آفریدگار این هر سه و دیگری مؤمن است که با تذکرها و تواصیها، غفلتها را میسوزاند و استعدادها را به جریان میاندازد و این تذکر و سفارش، تنها پس از این زمینه ایمان و عشق مفید است، که: «فَذَکر فَاِنَّ الذِّکری تَنْفَعُ الْمُؤمِنین.
کاربر ۱۱۱۵۸۰۹
رشد در برابر خسر است و کمال در برابر نقص.
آنچه که به اوج خویش رسید؛ مثلاً قدرت بازوها، قدرت فکری، قدرت عقلی، قدرت روحی ووو هنگامی که به اوج خود رسیدند و از نقصها رها شدند، تازه همینها همراه یکی از دو حالت رشد و یا خسر هستند. اگر با دستم و قدرت بازویم در جهت عالیتر کار کنم، رشد کردهام وگرنه خسارت دیدهام و باختهام.
کاربر ۱۱۱۵۸۰۹
کسی که عشق به حق دارد عاشق خلق میشود و آنها را از بتها و طاغوتها و شیطانها نجات میدهد، هر چند به درگیری و مبارزه با آنها بینجامد، که برای مبارزه آماده است؛ چه در شکل روشنگریاش و چه در شکل فریادگریاش و چه در شکل پنهان کاریاش و چه در شکل آشکار و مشخصاش.
مؤمن نمیتواند بیتفاوت و یا سازشگر بماند. سازشگری و بیتفاوتی با ایمان و بالاتر، با توحید نمیسازد.
مؤمن برای انتخاب شکلهای مبارزهاش، ملاکهایی دارد و نورهایی دارد. هدف او و شرایط او و دشمن او شکل مبارزه او را مشخص میکنند.
마흐사
در این سوره رابطه بین ایمان و عمل مشخص شده است؛ ایمان است که عمل را میآفریند و این عمل است که ایمان را نیرومندتر میسازد، همانند ریشه و برگ، این ریشه است که برگها را میرویاند و این برگها هستند که ریشه را غذا میدهند و نفس میدهند و رشد میدهند تا حدی که با مسدود شدن سوراخهایشان ریشه میخشکد
마흐사
زیربنای عمل همین عشق است، زیربنای کارهای خوب و عملهای صالح، همان عشق صالح و معشوق صالح است، که: بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد.
کاربر ۶۵۴۹۶۲۱
هنگامی که عشقی در سینه نشست و معشوق در دل خیمه زد، ناچار خواستههای این معشوق، عاشق را حرکت میدهد و این است که اعمال عاشق با خواستهای معشوق وابستگی دارد. هنگامی که خواستههای معشوق، صالح باشد، کارهای عاشق به صلاح میگراید.
کاربر ۶۵۴۹۶۲۱
اگر بناست که با کسی باشیم و اگر بناست که مفت ببازیم پس چرا برای او نباشیم و به او نبازیم، که حاکم است و عظیم است، نه محکوم و اسیر.
بگذر از آنکه همه هستی ما، همه سرمایه ما از خود اوست و بگذر از اینکه بینهایت سود میدهد؛ چون دادنها از او کم نمیکند
کاربر ۶۵۴۹۶۲۱
عاشق حق از یک سو عمل میآورد و شاهکار میآفریند و از یک سوی دیگر همراه و همکار؛ چون در راه، درگیریهایی هست که به تنهایی نمیتوان با آنها روبهرو شد.
و عاشق حق به اندازه عشقش شکیبایی دارد و صبر و استقامت. آنچه صبر و سازندگی و عمل را پایه میگذارد، ایمان است و حب اللّه است، که: «وَالَّذینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبَّاً للّه
کاربر ۴۹۹۱۲۹۴
آنها که راه دراز و وقت کم را فهمیدهاند، مجبورند که خود را زیاد کنند و رشد بدهند.
اینها زندگی و مرگ را با همین معیار میسنجند، اگر زندهاند و اگر میمیرند، به خاطر همین زیاد شدن است.
زندگیشان تلاوت تکرار نیست و مرگشان، گم شدن و از دست رفتن و خودکشی نیست.
انسان باید انتخاب کند؛ چه زیستن را و چه مردن را.
و در انتخاب دنبال رجحانها و اهمیتها و ضرورتهاست.
هنگامی که زندگی سازندهتر است، زندگی و آن لحظه که مرگ بارورتر است، مرگ انتخاب میشود و این است که مرگ اینها، خود زندگی است و ادامه عالیتری از حیات۱۹.
haniye
ورزیدهها، در یک ساعت، کاری را به پایان میرسانند که تازه کارها در یک روز از انجام آن عاجز هستند.
و برای رسیدن به این ورزیدگی، میتوان از دقت در مسائل جزیی شروع کرد و از زیر آوار عادتهای حاکم بیرون آمد و دقتها و سنجشها را در برخورد با هر مسأله به کار گرفت.
به این گونه آنها که در مسائل جزیی، دقیق و آماده شدهاند... مسائل بزرگ را سطحی و ساده نمینگرند. کسانی که از وزنههای کوچک ورزیدگی را هدیه گرفتهاند، در زیر وزنههای بزرگ از پا نمیافتند.
haniye
هنگامی که میخواهیم کارهایی را و عملهایی را عوض کنیم، ناچار باید در شناختها و ارزیابیها و سنجشها راه بیابیم و آنها را عوض کنیم. ناچار باید در معشوقها و عشقها دست ببریم. عمل ادامه عشق است و عشق ادامه شناخت و انتخاب و شناخت و انتخاب هم ادامه فکر و عقل است. این عشق، هم کار میآورد و هم همکار میسازد و هم شکیبایی و صبر و استقامت در کار.
vahid
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم ...
Hydrogen
آنچه که به اوج خویش رسید؛ مثلاً قدرت بازوها، قدرت فکری، قدرت عقلی، قدرت روحی ووو هنگامی که به اوج خود رسیدند و از نقصها رها شدند، تازه همینها همراه یکی از دو حالت رشد و یا خسر هستند. اگر با دستم و قدرت بازویم در جهت عالیتر کار کنم، رشد کردهام وگرنه خسارت دیدهام و باختهام.
Hakime Zare
رشد در زبان قرآن خیلی پربارتر و عمیقتر از تکامل است. البته میتوان هر کلمهای را در برابر هر معنایی قرار داد و وضعی جدید به وجود آورد، ولی این قرار داد و وضع جدید نباید ما را فریب بدهد.
رشد در برابر خسر است و کمال در برابر نقص.
Hakime Zare
قرآن کتابی بود که پس از شکل گرفتن، رهبری کردن را میآموخت، که رشد، رهبری کردن استعدادهای تکامل یافته است.
Hakime Zare
در برابر دیگران که میگویند برای چه آفریده شدهایم، خیلی پر طمطراق و شتابزده میگوییم برای تکامل. و طرف بدون اینکه مفهومی از خودش، از استعدادهایش، از نقصها و کمبودها و نیازهایش و از شکل گرفتنها و به اوج رسیدن استعدادهایش در نظر داشته باشد، زبانش بند میآید... و مبهوت نگاه میکند.
Hakime Zare
هنوز معناها را ندیده، به کلمهها رسیدهایم و به جای همپایی و همراهی، کلمهها را به یکدیگر هدیه دادهایم و مطالب را بستهبندی شده برای هم پرت کردهایم.
در حالی که برای شناخت اینکه برای چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایی هستم. از وسائلی که در یک اتاق هست میتوان کشف کرد که این اتاق برای چیست و برای چه آفریده شده. از استعدادها و نیروهای انسان هم میتوان کشف کرد که او برای چیست و برای چه آفریده شده است.
نادر
و یافتم که این تسلیم از تمام عصیانهای تاریخ عظیمتر است، که در چنین تسلیمی تمام عصیانها شکل گرفتهاند و جهت گرفتهاند.
alireza karamollahi
برای شناخت اینکه برای چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایی هستم. از وسائلی که در یک اتاق هست میتوان کشف کرد که این اتاق برای چیست
alireza karamollahi
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان