بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رشد | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رشد

بریده‌هایی از کتاب رشد

۴٫۵
(۲۸۱)
انسان باید انتخاب کند؛ چه زیستن را و چه مردن را. و در انتخاب دنبال رجحان‌ها و اهمیت‌ها و ضرورت‌هاست. هنگامی که زندگی سازنده‌تر است، زندگی و آن لحظه که مرگ بارورتر است، مرگ انتخاب می‌شود و این است که مرگ اینها، خود زندگی است و ادامه عالی‌تری از حیات
نامیرا
انسان به خاطر معشوق می‌دود، هر چقدر معشوق عظیم‌تر و ارزنده‌تر باشد ناچار حرکت و کوشش‌اش و در نتیجه سود او زیادتر خواهد شد.
نیکی سادات
مؤمن نمی‌تواند بی‌تفاوت و یا سازش‌گر بماند. سازش‌گری و بی‌تفاوتی با ایمان و بالاتر، با توحید نمی‌سازد.
Hakime Zare
چقدر نکته در این کلمه‌ها نهفته، «اِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا». مگر جز به سوی او می‌توان به سوی دیگری رفت و مگر جز با او می‌توان با دیگری سودا کرد! بر فرض چیزی نداده باشد و بر فرض بهشتی نداشته باشد، اما باز اوست که بر دل و بر خلق و بر دنیا و بر شیطان هم احاطه دارد و تسلط دارد و حکومت دارد. اگر بناست که با کسی باشیم و اگر بناست که مفت ببازیم پس چرا برای او نباشیم و به او نبازیم، که حاکم است و عظیم است، نه محکوم و اسیر.
nazanin
من باید به سوی کسی می‌رفتم که از من بزرگ‌تر باشد. چه کسی بزرگ‌تر از من، جز حاکم بر من؟ من باید با کسی معامله می‌کردم که چیزی داشته باشد، چه کسی داراتر از مالک من؟ من باید سراغ بازاری را می‌گرفتم که قدرت جذب داشته باشد و چه بازاری وسیع‌تر از بازار آخرت؟ من باید در راهی می‌دویدم که بن‌بست نداشته باشد و چه راهی بهتر از بی‌نهایت؟
nazanin
رشد، رهبری کردن استعدادهای تکامل یافته است.
hossein akbari
برای شناخت اینکه برای چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایی هستم.
hossein akbari
هنگامی که می‌خواهیم کارهایی را و عمل‌هایی را عوض کنیم، ناچار باید در شناخت‌ها و ارزیابی‌ها و سنجش‌ها راه بیابیم و آنها را عوض کنیم. ناچار باید در معشوق‌ها و عشق‌ها دست ببریم. عمل ادامه عشق است و عشق ادامه شناخت و انتخاب و شناخت و انتخاب هم ادامه فکر و عقل است. این عشق، هم کار می‌آورد و هم همکار می‌سازد و هم شکیبایی و صبر و استقامت در کار.
vahid
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم ...
Hydrogen
و ما هم آفریده شتاب‌ها هستیم و فرزند حادثه‌ها.
nasim
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم ...
کاربر ۳۵۷۵۷۴۶
دل‌هایی که بر اساس اهمیت حادثه‌ها، کارها را رده‌بندی کرده‌اند... در حالی که هزار کار دارند، بیش از یک گرفتاری برایشان نیست؛ چون در یک لحظه، گرفتاری ما فقط مربوط به آن کار و آن حادثه‌ای است که اهمیت زیادتری دارد و ضرورت بیشتری. اگر تمام کارها را انجام بدهیم و این یک کار بماند، کاری انجام نداده‌ایم
کاربر ۳۵۷۵۷۴۶
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم ...
Mahdi19aa
قرآن کتابی بود که پس از شکل گرفتن، رهبری کردن را می‌آموخت، که رشد، رهبری کردن استعدادهای تکامل یافته است.
مبین
درست است که اُناسیس و قارون در یک عمر گنج‌ها به دست آورده‌اند، اما با این همه گنج، خودشان رشد نکرده‌اند، ثروت‌هاشان زیاد شده اما خود را باخته‌اند و از دست داده‌اند. درست است که علم من و ثروت من زیاد شده اما خودم چی؟ من اسیر اینها شده‌ام و مغرور به همین‌ها و این اسارت و این غرور علامت حقارت و کم شدن من است. اگر امیر بودم، اگر بر این همه حاکم بودم، اگر زیاد شده بودم، من اینها را به راه می‌انداختم، اینها می‌شدند پای من، نه بار من، اینها می‌شدند پل من، نه سنگ راه من.
شیما تبرته فراهانی
ما امروز خوشحالیم که خودمان را داده‌ایم و چند تا بارک اللّه و چند تا خانه و چند تا ماشین و چند تا فلان و بهمان گرفته‌ایم و فرار هم می‌کنیم که نکند طرف معامله را به هم بزند. غافل از اینکه ما را به بیش از اینها خریدارند و غافل از اینکه اینها قیمت یک لحظه ما نیست.
شیما تبرته فراهانی
هنگامی که یک عمر برای دلم دویدم چه بازدهی دارد؟ هنگامی که یک عمر برای هوس‌های مردم سوختم آنها به من چه می‌دهند؟ جز چهار تا بارک اللّه و یک دقیقه کف زدن و چهار دقیقه سکوت.
شیما تبرته فراهانی
حالا می‌فهمم که چرا خیلی‌ها به توپ‌های بزرگ‌تر و کره‌های زمین و ماه و خورشید هم همان طور نگاه می‌کنند و توپ بازی نمی‌کنند و اسیر بازی نمی‌شوند. اینها کاری دارند و هدفی دارند و این است که مشغول نمی‌شوند و سرگرم نمی‌شوند. سرگرمی‌ها برای بیکاره‌هاست. بازی‌ها برای آواره‌هاست و آنها که جایی دارند و آنها که کاری دارند و آنها که به مهمانی دعوت شده‌اند و لباس ضیافت پوشیده‌اند، دیگر با توپ‌ها و با بازیچه‌ها کاری ندارند. اینها نه بازیگرند و نه بازیچه
شیما تبرته فراهانی
برای رسیدن به این ورزیدگی، می‌توان از دقت در مسائل جزیی شروع کرد و از زیر آوار عادت‌های حاکم بیرون آمد و دقت‌ها و سنجش‌ها را در برخورد با هر مسأله به کار گرفت.
Melkorexe
دل‌هایی که سازمان گرفته‌اند... دیگر بازیچه حادثه‌ها نمی‌شوند و بحران نمی‌بینند.
Melkorexe

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان