بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رشد | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رشد

بریده‌هایی از کتاب رشد

۴٫۵
(۲۸۰)
سرگرمی‌ها برای بیکاره‌هاست. بازی‌ها برای آواره‌هاست و آنها که جایی دارند و آنها که کاری دارند و آنها که به مهمانی دعوت شده‌اند و لباس ضیافت پوشیده‌اند، دیگر با توپ‌ها و با بازیچه‌ها کاری ندارند. اینها نه بازیگرند و نه بازیچه و نه تماشاچی. اینها رهرو هستند و به تحرک‌ها رسیده‌اند و از تنوع‌ها گذشته‌اند.
آمرلی
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم
ح. دوست حافظ
کسانی که از وزنه‌های کوچک ورزیدگی را هدیه گرفته‌اند، در زیر وزنه‌های بزرگ از پا نمی‌افتند.
مینا
دل‌هایی که سازمان گرفته‌اند... دیگر بازیچه حادثه‌ها نمی‌شوند و بحران نمی‌بینند.
شادی
این عمل است که ایمان را نیرومندتر می‌سازد
مستاجر
علی خودش زیاد شد و ثروت‌ها را به راه انداخت، قارون‌ها ثروت‌هاشان زیاد شد و خود را باختند. علی ثروتمند زندگی کرد و اینها ثروتمند می‌میرند. علی امیر بود و اینها اسیرند؛ چون که حقیرند و از دست رفته‌اند.
mona
هنگامی که عشقی در سینه نشست و معشوق در دل خیمه زد، ناچار خواسته‌های این معشوق، عاشق را حرکت می‌دهد و این است که اعمال عاشق با خواست‌های معشوق وابستگی دارد.
sefatemehm
آنها که راه دراز و وقت کم را فهمیده‌اند، مجبورند که خود را زیاد کنند و رشد بدهند.
Zara
راه‌هایی که برای پیاده‌روها دور است، برای سرعت‌های بزرگ و وسیله‌های سریع نزدیک است و وقتی نمی‌گیرد. ورزیده‌ها، در یک ساعت، کاری را به پایان می‌رسانند که تازه کارها در یک روز از انجام آن عاجز هستند. و برای رسیدن به این ورزیدگی، می‌توان از دقت در مسائل جزیی شروع کرد و از زیر آوار عادت‌های حاکم بیرون آمد و دقت‌ها و سنجش‌ها را در برخورد با هر مسأله به کار گرفت.
صادق برزگری
انسان بی‌نهایت سرمایه دارد و بی‌نهایت راه دارد و فقط هفتاد سال وقت برای تجارت، آن هم، نصفش خوراک و پوشاک و مسکن و نصفش مقدمات اینها، وای به روزی که بقیه‌اش هم بشود صرف نمایش دادن اینها که دیگر سرمایه‌ها از دست رفته‌اند یا راکد مانده‌اند و احتکار شده‌اند و یا از دست رفته‌اند و زیان شده‌اند.
Sinclear
رشد، زیاد شدن انسانی است که به استعدادهای تکامل یافته‌اش جهت می‌دهد و آنها را از بن‌بست می‌رهاند و به دنبال روش حرکت و صراط و رهبری می‌افتد و ضرورت «مذهب» را می‌یابد.
Sinclear
صبر و سازندگی و رشد دادن و عمل صالح و رشد کردن، ادامه ایمان هستند و دنباله عشق به حق. عاشق، بیکار نیست. هر کس به حق رسید، به حق می‌رساند. درخت زنده، شاخ و برگ و میوه دارد. به حرف آنهایی که می‌گویند دلت پاک باشد، فریب مخور. دلِ پاک، عملِ پاک می‌سازد. درخت زنده بار می‌آورد، مگر این طور نیست؟ و عاشق حق از یک سو عمل می‌آورد و شاهکار می‌آفریند و از یک سوی دیگر همراه و همکار؛ چون در راه، درگیری‌هایی هست که به تنهایی نمی‌توان با آنها روبه‌رو شد. و عاشق حق به اندازه عشقش شکیبایی دارد و صبر و استقامت. آنچه صبر و سازندگی و عمل را پایه می‌گذارد، ایمان است و حب اللّه است، که: «وَالَّذینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبَّاً للّه.
آبیِ آسمونی
کلمه‌ها و فکرها و طرح‌های قرآن، یکی از همین مظلوم‌های تنها و ستمدیده‌های دوران‌های بحرانی تاریخ هستند، که چوب شتاب‌زدگی و نبود تدبیر و تقدیر و تنظیم را تا به حال تحمل کرده‌اند و بار تهمت‌ها را به دوش کشیده‌اند. و ما هم آفریده شتاب‌ها هستیم و فرزند حادثه‌ها. و این است که از قرآن بهره نمی‌گیریم ... چون خدای قرآن، نه با شتاب، که در جای خود آیه‌ها را نشان می‌دهد... و از شتاب ما شتابی نمی‌گیرد... «خُلِقَ الاِْنسانُ مِنْ عَجَلٍ ... سَأُریکمْ آیاتی. فَلا تَسْتَعْجِلُونَ....
sahar akbari
اگر لذت می‌برم به خاطر این است که نمی‌دانم چه از دست داده‌ام.
امیرحسین باقری
آنها که راه دراز و وقت کم را فهمیده‌اند، مجبورند که خود را زیاد کنند و رشد بدهند. اینها زندگی و مرگ را با همین معیار می‌سنجند، اگر زنده‌اند و اگر می‌میرند، به خاطر همین زیاد شدن است. زندگی‌شان تلاوت تکرار نیست و مرگشان، گم شدن و از دست رفتن و خودکشی نیست. انسان باید انتخاب کند؛ چه زیستن را و چه مردن را. و در انتخاب دنبال رجحان‌ها و اهمیت‌ها و ضرورت‌هاست. هنگامی که زندگی سازنده‌تر است، زندگی و آن لحظه که مرگ بارورتر است، مرگ انتخاب می‌شود و این است که مرگ اینها، خود زندگی است و ادامه عالی‌تری از حیات.
نون صات
اینها با اینکه خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سؤال، به جواب‌ها رسیده‌اند و پیش از عطش، به آب. دوای اینها همان طرح سئوال‌های بنیادی است که بتواند به تفکرات آنها سازمان بدهد تا بتوانند با تفکرات سازمان گرفته به مطالعات خویش سر و سامانی بدهند و آن را هضم کنند و شیره‌کشی نمایند. هیچ چیز بی‌حاصل‌تر از این مطالعات دستوری و کتاب خواندن‌های پیشنهادی نیست که پیش از طرح سؤال و جوشش پرسش‌ها، گریبان‌گیر تازه راه افتاده‌ها و نو مسلمان‌های شعارزده می‌شود.
نون صات
انسان به خاطر معشوق می‌دود، هر چقدر معشوق عظیم‌تر و ارزنده‌تر باشد ناچار حرکت و کوشش‌اش و در نتیجه سود او زیادتر خواهد شد. باید در انتخاب هدف سنجید که به سوی چه کسی رو بیاوریم، به سمت چه هدفی بگرویم و به چه مقصدی مؤمن شویم. ایمان؛ یعنی گرایش، گرایش به سوی چی؟ آیا به سوی کسی و چیزی که کمتر از ماست یا عالی‌تر از ماست؟
کاربر ۳۷۳۹۲۸۹
انسان حتی پس از فرار از بیرون و هجرت از بیرون و رسیدن به پناهگاه درونی خویش، در این زندان هم نمی‌تواند بماند و در این آزادی هرز هم نمی‌تواند دوام بیاورد، که در این وسعت تبخیر هم مجبور است خویشتن را از هرزگی و ولنگاری برهاند و خود را در جهتی عالی‌تر رهبری کند و از آزادی خویشتن هم آزاد گردد.
Fatemeh Afsharmanesh
هر کس به حق رسید، به حق می‌رساند. درخت زنده، شاخ و برگ و میوه دارد. به حرف آنهایی که می‌گویند دلت پاک باشد، فریب مخور. دلِ پاک، عملِ پاک می‌سازد. درخت زنده بار می‌آورد، مگر این طور نیست؟
Fatemeh Afsharmanesh
چرا رشد کنیم؟ چون استعدادش را داریم. و چون نیازش را داریم وگرنه گرفتار بحران احتکار و تراکم استعدادها خواهیم شد و بیچاره نیازهای عظیم.
نامیرا

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان